نوشین گفت بیا خودمون سر راه پذیرایی رو هم بگیریم ببریم که منشیت نخواد تا اینجا بیاد. قبول کردم. خرید رو انجام دادیم و رفتیم کلینیک. کارگاه شروع شد. یهو متوجه شدم گوشیم نیست. تو مغازه، روی کیکهای داخل قفسه جا گذاشته بودم! منشیم رفت "تا اونجا" گوشیم رو گرفت آورد🙄
- پنجشنبه ۲۷ آبان ۰۰ , ۲۱:۳۸