کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

پست جدید =/

1. می دانید که من اصولاً در مورد مراجعهایم این جا چیزی نمی نویسم و اصلا این کار را اخلاقی هم نمی دانم. اما فکر نمی کنم بتوانم از این یکی بگذرم! دخترک هشت ساله ای که بعد از اتفاقات کوچکی که در مسافرت عید برایشان افتاده است دچار اضطراب شده است و خودش از مادرش خواسته او را پیش مشاور بیاورد و آن وقت نشست مقابل من و بهتر از خیلی از پدر و مادرها مساله خودش را و چیزهایی را که باعث ایجاد آن شده تشریح و تحلیل کرد، طوری که وقتی از اتاق خارج شد و مادرش آمد داخل، چیز خاصی نمانده بود که از او سوال کنم؛ و این در حالی است که در جلسه اول، بچه ها غالبا نمی دانند برای چه اینجا هستند و والدین با سردرگمی از این که همه کار برای بچه شان کرده اند اما نمی دانند چرا فلان رفتار را از او می بینند صحبت می کنند. دلم می خواست آن دختر کوچولوی دوست داشتنی را بغل کنم و حسابی بچلانم! فکر می کنم یکی از بهترین دوره های درمانی را با او خواهم داشت.

2. نمی توانم بفهمم چه طور یک نفر می تواند این همه بی رحم باشد که بعد از شکار یک حیوان بی زبان، با غرور کنار لاشه خونین آن بایستد و عکس یادگاری بگیرد...

3. چاپ کاغذی پایان نامه ممنوع شد! نمردیم و یک اقدام خداپسندانه هم از وزارت علوم محترم دیدیدم! دانشجوی ارشد که بودم مجبورمان می کردند هفت نسخه از پایان نامه را چاپ کنیم آن هم یک طرف کاغذ و صحافی با جلد سخت و نوشته های طلایی! از تز دکتری فقط یک نسخه چاپی ضروری بود آن هم دورو (و البته با همان صحافی و جلد سخت و...). و حالا این هم یک قدم رو به جلو...

4. شرایطی پیش آمد که برای پُستداک اقدام کنم. اما متوجه شدم مامان برای اولین بار از سال 70 تا حالا، از هفت گوشه ی دلش با ادامه تحصیل من مخالف است!!! می گفت: «دیگر نمی توانم ببینم آن همه سختی بکشی و اذیت بشوی.» می گفت: «از همینهایی که تا اینجا به دست آورده ای استفاده کنی و کمی هم به فکر زندگی ات و لذت بردن از آن باش.» وقتی این حرفها را از زبان کسی بشنوی که تمام این سالها تمام قد پشتت ایستاده است تا آب در دلت تکان نخورد و بتوانی با عشق درس بخوانی و کار کنی و جلوی همه حرف و حدیثها و مخالفتها بایستی و راه خودت را بروی، می توانی نه بگویی و هر کاری دلت خواست بکنی؟ من که نمی توانم. البته این را هم اضافه کنم که تجربه، با شدت و حدت تمام، به من نشان داده است که هر کاری بخواهم بکنم، حتی کوچکترین و بی اهمیت ترین کار ممکن، و مامان از هفت گوشه دلش راضی نباشد، آن کار اصلا و ابدا خوب و دلچسب پیش نمی رود! مامان پیامبر زندگی من است!

5. قبلا دو پست (1 و 2) در مورد قانون جذب نوشته ام که بیش از هر چیز برداشتهای شخصی خودم بود. حالا مدتی است عضو کانالی شده ام که قانون جذب را به شکل واقعا جذابی بیان می کند و خیلی چیزهای جدید فهمیده ام که به نظرم جالب و درست هستند. سعی می کنم پست بعدی را در مورد کشفیات جدیدم در مورد قانون جذب بنویسم. برایم جالب بود که چه قدر تصوری که عموم مردم (و از جمله خودم) از جذب دارند با غلط غلوط مخلوط است! از استادی که کانال زیر نظر او است، کلی سوال می پرسم و بیشتر به دنبال منابع و مستندات ادعاهایشان هستم. گاهی حس می کنم دلش می خواهد مرا از کانالش بیندازد بیرون!
+ نمی دانم «پسر خوب» هنوز اینجا را می خواند یا نه. یادم هست که خیلی پیگیر پستی بود که وعده داده بودم در مورد جذب بنویسم. اگر هستی، پست بعدی را حتما بخوان. فکر می کنم بعضی از قسمتهایش خیلی به کارت بیاید.

6. دوستانی که مدتها است سراغی از «کودکانه هایم...» نمی گیرید و کامنتی نمی گذارید! آیا زمان آن نرسیده است که به خودتان بیایید؟؟؟!!! خوشتان می آید بیایم لیستتان را منتشر کنم آن هم بدون استفاده حروف اختصاری؟؟؟!!! =)))
مهربانو
۱۲ تیر ۹۸ , ۱۲:۳۵
ممنون عزیز دلم ، مهردخت همیشه میگه تو قهرمان زندگی من هستی ولی واژه ی پیامبر که تو گفتی رو خیلی دوست دارم .
آهااان مرسی از گفتن اسمش چون یکی از دوستانم کلاس های امیر شریفی رو دنبال میکنه . منم فقط اونو دارم البته بدون کلاس .. بلحاظ کلی هم حس خوبی دارم ولی نمی دونم چرا ته تهش اونو دوست ندارم . برم این کانالی گه گفتی ببینم .. چه حسی بهم میده .

پاسخ :

ببین منم با خیلی از آموزشهاش ارتباط برقرار نمی کنم و برام پذیرفتنی نیست. حتی بعضیاش برام خنده داره. ولی در کل دوست دارم. حسش برای من خوب بود. امیدوارم برای تو هم خوب باشه عزیزم.
غ ز ل
۱۲ تیر ۹۸ , ۱۲:۱۱
چه خوب که راضی بودی
من ترسیدم وسط کار درست ادامه ندم برای همین پول ندادم واسه سری جدید
این افت انرژیای زود به زود کلا از کار و زندگی منو میندازه
مثل امروز که از دلواپسی تب بالای شب قبل ماه کلا بی حالم
و اینجور وقتا نمیفهمم چه کار مفیدی می کنم تا روز شب بشه
از همه کارهام فرار می کنم انگار


پاسخ :

به نظرم حضور تو یه جمع (حتی مجازی) که همه انرژی مثبتن و انجام اونم تمرینها، به آدم انرژی مثبت میده و افت انرژی رو کم می کنه. ولی از طرف دیگه، اگه به دلت نیست که ثبت نام کنی نکن. معمولا دل آدم درست ترین نظر رو میده! =)

آخی... ماهک کوچولو... امیدوارم که الان خوب خوب باشه و تو هم پر انرژی باشی.
غ ز ل
۱۱ تیر ۹۸ , ۱۲:۴۲
ما هم در پرتو عشق الهی حالمون عالیه
راستی چله رو راضی بودی؟

پاسخ :

خدا را سپاس میگم که در پرتو عشق الهی، این حال عالی مستدام خواهد بود و روز به روز بیشتر و عالی تر خواهد شد. =)

برای من اثر خیلی خوبی داشته تا الان. البته یه جاهایی خودم اون جور که باید و شاید پیش نرفتم ولی در کل به نظرم تجربه خاص و خوبیه. راضی ام. امروز فکر کنم روز بیست و دومشه.
هـی وا
۱۱ تیر ۹۸ , ۱۰:۱۳
نه دیگه الآن از دهن افتاده اون پست ها :دی

فقط اینو فهمیدم که چه آدمایی بودن اون دو تا همکارتونااا :|

پاسخ :

والا! خدا رو شکر که دیگه هیچ کدوم از آدمهای اون مجموعه رو نمی بینم.
غ ز ل
۱۱ تیر ۹۸ , ۰۰:۰۸
بیان رو به خاطر قالب هاش دوست دارم
دلم میخواد اینجا بنویسم اما از آرشیوم حیفم میاد
قبلیا رو که پرشین کلا زد نابود کرد

دختر کوچولو :)
چقدر خوب روی شناخت احساسهاش زمان گذاشتند براش که تونسته اینقدر خوب حرف بزنه

قانون جذب را منتظرم

بهتری خانم دکترجان؟

پاسخ :

بیان قالبهای رایگانش کمه ولی قشنگه.
من وقتی بلاگفا آرشیو دو سالم رو نابود کرد باقیمونده پستها رو در ورد ذخیره کردم و اومدم اینجا. تنها چیزی که اینجا راضی نیستم، ایموجی نداشتنه.

همین طوره غ ز ل جون ... و رفتار والدینش باهاش کاملا بالغانه س که این جور اعتماد به نفس داره.
من مامانش رو می بینم که واقعا خانوم و بافرهنگه.

حتما اولین فرصت.

فدات عزیزم. به قول جذبی ها: خدا رو سپاسگزارم که در پرتو عشق الهی حالم عالیه! =) تو و خونواده خوبت خوبید؟
Reyhane R
۱۰ تیر ۹۸ , ۲۳:۱۴
عه قالب نو مبارک.فکر کردم اشتباه اومدم😁
من داغ داغ رسیدم اولین نفر😊
مبارکه.خیلی به خونه ات میاد.

پاسخ :

مرسی ریحانه جون.
به خاطر این که می دونم پاقدمت خوبه و قالب جدید برام پر از خیر و برکت میشه از انتشار اون لیست خودداری می کنم =))))
Reyhane R
۱۰ تیر ۹۸ , ۲۳:۰۷
منتشر کن آقا منتشر کن😊😎
[وی خودش را به آن راه میزند😌]

پاسخ :

😂😂😂
مهربانو
۰۹ تیر ۹۸ , ۱۷:۳۰
چقدر خوب و لذت بخشه  که تعداد این دختر بچه ها زیاد بشه پسر بچه ها هم بهشون بپیوندن و انسان هایی از این دست زیاد بشن . 
عاشق جمله ی مادرم پیامبر من است شدم . عزیزم خدا برای هم نگهتون داره . 
شارمین جان مدرس جذب امیر شریفیه؟ 
بی صبرانه منتظر پست جدیدم 

پاسخ :

امیدوارم که این اتفاق خوب بیفته.
ممنونم مهربانو جان. فکر می کنم تو هم پیامبر زندگی مهردخت باشی. ان شاالله سایه ت بالای سرش باشه تا همیشه.
نه عزیزم. مجید امیرپوره. آدرس کانالش رو در پاسخ کامنت کژال جان گذاشتم.
حتما در اولین فرصت می نویسم.
حمیده
۰۹ تیر ۹۸ , ۱۳:۴۴
اتفاقا تعبیر تو شاعرانه تره.انقدر بخون آخرش اون مخ رو به فنا بدی :)))))))

+ هنو برنگشتم که :-"""

پاسخ :

زائر هم هستی اگه بدون آب و غذا و اکسیژن بفرستمت تو اتاقت، دو روز دیگه روم نمیشه تو چشم امام رضا نگا کنم! =/   =)))

+ خوش به حالت.
مهدی
۰۹ تیر ۹۸ , ۱۰:۳۹
1. والا اینطور که تو تعریف کردی, من هم دلم خواست این دختر کوچولو رو بچلووووونم.
2. همونطور که بعضی ها حیوان هایِ بی پناه رو تو جنگل سنگسار می کنن و فیلم هم می گیرند, نامردها.
3. چه حرکت خوبی. جدا از ماجرای محیط زیستی اش, خدا به جیب دانشجوها هم رحم کرد. والا
4. خدا سایه مادر رو هیچ وقت کم نکنه

پاسخ :

1. من از طرف شما هم می چلونمش. =)
2. ای بابا! =/ چقدر سنگدلند. اصلا دل ندارن که سنگی باشه!
3. والا.
4. ممنون. ان شالله سایه همه پدر و مادرها همیشه روی سر بچه ها باشه.
هـی وا
۰۹ تیر ۹۸ , ۰۸:۵۷
سلام
من متاسفانه  پستهای مربوط به کار و همکاراتون رو نتونستم کامل بخونم :(
اگه از هر 10 تا بچه 1 یکیشون مثل دخترک این پست بودن چی میشد؟؟

من پایان نامه کارشناسیم رو داخل یک فلش ریختم و دادم به دانشگاه، ینی خوده دانشگاه میگفت یا بریزید داخل یه فلش یا اینکه چاپش کنید و صحافی و این داستانها
خودمم هم از ترم دوم به بعد دیگه نه جزوه مینوشتم نه از جزوه بچه ها کپی میکردم و نه حتی کتاب میخردیم :| همه رو با گوشی عکس میگرفتم و میخوندم :دی

سایه مادر مستدام ان شاءالله

کاش آدرس اون کانال رو می ذاشتید ما هم استفاده کنیم، البته که قراره خودتون برامون از مطالبش بگید

پاسخ :

سلام.
بگید تا کجا رو خوندید که بقیه ش رو براتون فعال کنم بخونید.

به گمونم دنیا بهشت می شد!

شما یه تنه آمار قطع درخت و نابودی جنگلها رو کاهش دادید با این اقدامات خداپسندانه تون! =)))

سلامت باشید. سایه همه مادرها مستدام.

آدرس رو در جواب کامنت کژال تو همین پست گذاشتم. به هر حال «هر کسی از ظن خود» مطالب یه کانال رو می خونه. مطمئنا به خود کانال سر بزنید چیز بیشتری دستگیرتون میشه.


گندم بانو
۰۷ تیر ۹۸ , ۱۸:۰۱
واو من نمیدونستم تو مشاوری!!! خودتو واسه کامنتای خصوصی من آماده کن ^__*

قانون جذب یکی از مباحث مورد علاقه منه :)
دو تا تعریف دوست‌داشتنی توی این مبحث هست. که اولیش از دارن هاردی‌ه. که میگه "روزانه میلیاردها اطلاعات وارد مغز ما میشه که اگه مغز بخواد به همش فکر کنه ما دیوانه میشیم، پس بر اساس اینکه ما چی برامون جالبه اطلاعات رو فیلتر میکنه. تو یکی از سمیناراش یه عکس از یه جمعیت زیاد رو نشون میده و چند ثانیه وقت میده که تعداد کلاه زردا رو بشمارید. بعد از چند ثانیه همون عکس رو نشون میده و یه عالمه اتفاق فوق‌العاده‌‌ای که توی عکس بوده و کسی متوجهش نشده رو نشون میده! در واقع همه چیز همیشه هست، فقط کافیه ما دنبال چیزی باشیم که ببینیمش."
دومین تعریف از مرتضی احمدی منش‌ه، که میگه "قانون جاذبه عملکردی مشابه عملکرد طناب داره. شما نمیتونی به وسیله طناب چیزی رو از خودت دور کنی، بلکه فقط میتونی اشیاء رو بکشی. پس اگه دلت بخواد لاغر باشی باید بخوای که لاغر باشی، نه اینکه چاق نباشی! چون ناخودآگاهه که عمل جذب رو انجام میده، و ناخودآگاه فاقد شعوره، پس وقتی میگی چاق نباشم، ناخودآگاه فقط "چاق" رو متوجه میشه و فراهمش میکنه. به همین دلیله که بعضیا فک میکنن قانون جاذبه براشون اشتباه عمل میکنه!"
:) پر حرف شدم :))))

پاسخ :

فکر کنم تا حالا تو پستهای عمومی وبلاگ بهش اشاره ای نکرده بودم. عزیزم من هر کمکی از دستم در بیاد خدمتم. ولی تخصصم فقط کودکه. =)

مرسی بابت کامنت خوبت. نکات جالب و خوبی رو گفتی گندم جان. من خراب این اهل مطالعه بودن و نقل قول کردناتم. هیچم پرحرفی نیست. لذت می برم از خوندنش. =)
لنی ..
۰۷ تیر ۹۸ , ۱۷:۰۴
من اگه یه قدم بیشتر از ارشد پیش برم بالهام میسوزه .. دیگه بیشتر از این اگه به نور علم نزدیک بشم میترسم نور علم خاموش شه:)
خلاصه که سلام مارو به حضرت پستداک برسونین :)

پاسخ :

کلی خندیدم با کامنتتون.
باشه شما همون جا باشید خودم سلامتون رو می رسونم، نیاید جلو نور علم خاموش بشه! =)
حمیده
۰۷ تیر ۹۸ , ۱۰:۱۶
بعد دکترا هم داریم مگه چیزی؟ چرا ول نمیکنی این کتاب و درس و مخشو :||||

پاسخ :

بله دخترم. ز گهواره تا گور، تحصیل علم و دانش داریم! =)
هر چه قدر این کتاب و درس و مخش می خواد با من کات کنه، من باز از این دختر آویزونام که ول نمی کنند!!! =)))

+ اولش مَخش رو مُخِش خوندم فکر کردم مخ خودم رو می گی که ممکنه بر اثر ز گهواره تا گور دانش جستن در آستانه سوت کشیدن باشه!!!
++ سوغاتیات کو؟!
شنگول العلما
۰۷ تیر ۹۸ , ۰۹:۵۸
مهم ترین قانون جذب از نظر من اینه ایمان و عمل صالح بالاتر جذب بیشتر.^_^ 
 إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا
 همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند به زودی خدای رحمان برای آنان محبّتی (در دلها) قرار میدهد.
سوره مریم آیه 96

پاسخ :

یاد «ایمان، تقوا، عمل صالح» معروف دوران دبیرستان افتادم! =)

حق با شما است. 
اتفاقا من خیلی دنبال اینم که مبانی دینی و علمی قانون جذب رو بفهمم. فکر کنم برای پیدا کردن مبانی دینی باید دست به دامن نداشته ی شما بشم! =)
خودت باش
۰۶ تیر ۹۸ , ۲۲:۵۱
1.خوشم اومد ازش!
2.دیوانه این مدل ادما‌.
3.تهش هم این پایان نامه ها زیر مانیتور حضرات تو دانشگاهه!
4.مطمین باش اگه مامانت ذره ای نارضایتی داشته باشه هرگز بوی موفقیت رو استشمام هم نمی کنی!
5.برا من اکثرا بر عکس می شد!
6.منتشر کن،حق مسلم شماست!

پاسخ :

1. خیلی خوب بود.
2. خیلی.
3. هییییییی
4. مطمئنم. با ذره ذره سلولهای جسم و روحم مطمئنم! =)
5. یه جای کار می لنگه!
6. خودتم فکر کنم تو لیست بودی!=/    تو دنیای واقعی که در صدر لیستی همراه با جریمه سنگین! =/
نیــ روانا
۰۶ تیر ۹۸ , ۲۱:۴۷
این خبر عدم چاپ کاغذی برای من هم جذاب بود به شرطی که تدابیر لازم برای دسترسی به فول تکست ها هم فراهم بشه
با توجه به اعمال قانون مشابهت یابی از اول خرداد فکر میکنم بشه نسخه دیجیتال رو قابل دسترس تر کرد
یک قانون درست درمان برای کپی رایت و مقابله و حتی مبارزه با نویسندگان مقاله و پایان نامه هم که دیگه جریان رو گل و بلبل می‌کنه ولی خوب خیلی دور و بعیده چون همین ااانش طرح ومقاله خیلی از اساتید مطرح و زنان داره توسط همین افراد نوشته میشه

پست دکترا ایران نه دیگه 
ولی مطمئنم مامان محترم دو سال دیگه خودش تشویقت می‌کنه بری سراغش :)

پاسخ :

دانشگاه ما دو سه سال پیش که من آخرای دکتریم بود این قانون رو گذاشت که از پایان نامه یه نسخه چاپی و یه نسخه روی سی دی تحویل بدیم و البته اگه استاد راهنما یا استاد مشاور می خواستن باید برای اونا هم چاپ می کردیم. بعد از اون طرف اومدن سامانه الکترونیک پایان نامه راه انداختن که فکر می کنم فقط برای دانشجوهای خود دانشگاه قابل دسترسی بود و فول تکست هم بود ولی این طور تو ذهنمه که بیشتر از 15 صفحه نمی تونستی دانلود کنی (یادم نیست رایگان بود یا پولی). منم اون صفحاتی که نیاز داشتم رو اسکرین شات می گرفتم! البته خب من هیچ استفاده غیرقانونی و غیراخلاقی نکردم از اون صفحات.

اگه این قانون مشابهت یابی، درست و درمون اجرا بشه عالیه. نیروانا حتما تو هم دیدی پایان نامه هایی که به جز اسم نویسنده و استاد راهنما بقیه ش با هم مو نمی زنه. حتی یه مورد بود به فاصله یک ماه از هم دفاع کرده بودن و یکی از پایان نامه ها مال دوره دکتری یه فردی بود که الان از اساتید مطرح کشوری تو رشته ماست! بعد پایان نامه هاشون یکی بود. حتی نیومده بود یک «و» رو جا به جا کنه! =/ ولی به قول تو اگه این قوانین درست درمان اجرا بشه خوبه که اونم بعیده واقعا.

نمی دونم والا... شاید قسمت این باشه که جایی جز اینجا پست دکترا بگیرم. برای ایران که دیگه فرصتی ندارم. چون تا دو سال بعد از دفاع دکتری میشه اقدام کرد.
خدا از دهنت بشنوه =)
کژال ..
۰۶ تیر ۹۸ , ۲۱:۴۳
سلام =)
چقدر اون دختر کوچولو برام جالب بود،توی این دوره ای که بچه های همسنش دارن دست راست و چپشونو یاد میگیرن چقدر خوب حواسش به خودش بوده، مشکلشو شناخته و حتی راه حل مناسب هم پیدا کرده برای حل مشکلش =) کیف کردم ازش.
منم علاقه شدیدی به قانون جذب و کلا چیزای این مدلی دارم،ممنون میشم اون کانالو به منم معرفی کنین=) 

پاسخ :

سلام کژال جان.
منم دقیقا به این چیزا فکر کردم و کیف کردم ازش.
خیلی جالبه این مسائل مربوط به جذب. آدرس کانالش اینه: @sepasgozari2       عبارت «معجزه شکرگزاری» رو هم که تو تلگرام سرچ کنی برات میاره. 
هوپ ...
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۹:۰۰
ازون دخترای باهوشه که حواسش به خودش هست.
پستداک؟ مگه دارین؟ میشه پروفسوری؟ بی خیال بابا :-))

پاسخ :

همین طوره هوپ جان. خیلی ازش خوشم اومد.
میشه فوق دکتری یا پسادکترا ! =/ بله داریم ولی خب من دیگه واقعا بی خیالش شدم؛ هر چند ته دلم براش قیلی ویلی میره =))))
معلمی از جنس اینده
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۷:۲۳
سلام
روانشناسی هم خیلی خوبه
موفق و پیروز باشید.

پاسخ :

سلام عزیزم.
هر رشته ای که دوست داشته باشیم و ازش لذت ببریم خوبه.
شما هم موفق و پیروز باشی خانم معلم آینده.
آبی
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۷:۰۱
وقت تون بخیر
1. دهه نودی ست غیر از این انتظار نمیره کلا خیلی با بچه های دهه های گذشته فرق دارن .
2.افرادی که به حیوان بی زبان رحم ندارن احتمالش اینکه به انسانهای اطرافشون هم رحم نداشته باشند وجود داره.
3.باید زودتر اینکارو میکردن الانم به خاطر صرفه جویی در هزینه هاشون چاپ کاغذی رو ممنوع اعلام کردند این جماعت تا منافع خودشون در میان نباشه دست به اقدام خداپسندانه نمی زنند .
4.شارمین جان تو هم مثل من ذوب شده درس خوندنی ها .شنیدی میگن فلانی ذوب در ولایته اطرافیانم به من میگن آبی ذوب در فیزیکه .من با عشق زیاد درس خوندم نمیتونم بگم در دوره تحصیل از مسائل دیگه لذت نبردم میشه با عشق درس خوند و هم از زندگی لذت برد ولی با گفته مادر محترم تون موافقم تا دکترا ادامه دادی و هر چقدر هم عشق درس خوندن در وجودت باشه باز راه اصلی رو طی کردی از نظر خودم که واقعا بهش رسیدم اینه که زندگی ابعاد مختلفی داره که درس خوندن فقط یک بخشی از زندگیست جنبه های قشنگ دیگری هم هست که نباید صرفا بخاطر تحصیلات اونا رو نادیده گرفت تحصیلات و مدرک فقط تا یک جایی ما رو برای زندگی بهتر یاری میده فقط خواستم نظرمو گفته باشم همین.
5.درباره قانون جذب نظری ندارم شاید در طول سالها اتفاقاتی براساس قانون جذب برام افتاده باشه ولی راستش چون به چنین قانونی فکر نمیکردم و اعتقاد قلبی نداشتم خیلی ذهنم درگیر این مسائل نبوده الانم در فضای مجازی درباره قانون جذب مطالب زیاد وجود داره که خیلی میل به خوندنشون ندارم و معتقدم هیچ موردی صد در صدی نیست قانون جذب اساس علمی نداره و اینجاست که سخت میشه بهش اعتماد کرد البته افرادی هستند که تجربه بهشون اثبات کرده قانون جذب واقعیت داره به هر حال مشتاق پست جدیدت هستم حقیقتا خودم نه ردش میکنم و نه تاییدش میکنم اینطور که پیداست تو حسابی درگیرش شدی و دوست داری به یک نتیجه دقیقی از قانون جذب دست پیدا کنی
به سوالات زیاد و بیرون انداختن اشاره کردی مثلا اگر من به یک چیزی بخوام برسم و عضو چنین کانالی فرضا بودم حتمااااااااا بدون شک منو از کانالش بیرون می انداخت جدی میگما .دوران دانشجویی ام خاطره ای دارم که برام فراموش نشدنیه حالا از بقیه موارد بگذرم که کلا دوران مدرسه و دانشگاه خیلی سوالات درسی می پرسیدم استادی باسوادی که نسبتا جوان و صبور ولی فاقد قدرت بیان بود من اصولا ردیف آخر کلاس می نشستم و از این بنده خدا هی سوال می پرسیدم هر دفعه وارد کلاس می شد منو می دید از چهره اش معلوم بود غصه اش گرفته کلا از اون جایی که استادم نمیتونست به خاطر عدم قدرت بیانش با تسلط کافی جواب بده و حق مطلب رو ادا کنه سوالات منم کشدارتر می شد باز هم ترم های دیگه باهاش کلاس داشتم شارمین نمیدونی وقتی ترم بعدی وارد کلاس شد منو دید چه حالی شد کاملا احساس کردم مغز استادم سوت کشیده بود.  

پاسخ :

وقت شما هم به خیر عزیزم.
1. آبی جان به نظر من کلا متولدین هر دهه، به اقتضای شرایط، با دهه های قبل فرق دارن. ولی من تو مراجعهای دهه نودیم هم مث این دختر ندیده بودم.
2. دقیقا منم به همین فکر کردم.
3. درست میگی عزیزم. باهات موافقم. 
4. «ذوب شده درس خوندن» دقیقا توصیفی از منه! از تعبیرت خوشم اومد. =) من تا همین چند سال پیش، زیاد به لذت بردن از بقیه جنبه های زندگی فکر نمی کردم. می گفتم درس و کار برام کافیه و به اندازه کافی ازش لذت میبرم. الان به خاطر اون همه وقتی که برای تحصیل و تدریس گذاشتم اصلا و ابدا پشیمون نیستم ولی میگم بد نبود لا به لاش یه کم وقت بیشتر برای خونواده و دوستام و علایق غیر درسی و غیرکاریم می ذاشتم. مرسی که نظرت رو گفتی. من با نظرت کاملا موافقم. اتفاقا همیشه موقع منبر رفتنهای جلسه اول ترم، این رو به دانشجوهام تاکید می کنم که هم خوب درس بخونید هم خوب از زندگیتون لذت ببرید.
5. شاید چون تو سبک شخصیتت بیشتر تحلیلی و استدلالیه تا شهودی قانون جذب برات جذابیتی نداره و طبیعی هم هست. من تحلیلی هستم ولی بیشتر از اون شهودی ام. به خاطر همین قانون جذب برام جذابه و تو پست اولی که در این مورد نوشتم هم گفتم یه چیزهایی از این قانون رو وقتی تقریبا نوجوون بودم به طور خود به خودی کشف کردم. با این حال به خاطر اون بعد تحلیلی وجودم، دنبال دلایل و منطق پشتش هم هستم که البته همیشه هم وجود نداره. به هر حال همین تفاوتهای شخصیت و سبک آدمهاست که دنیا و روابط بین آدمها رو قشنگ تر می کنه.
من یادمه دبیرستانی که بودم همیشه سوال می پرسیدم و همیشه جواب می گرفتم که اینو تو درسهای بعد یا سالهای بعد می خونید! تو دانشگاه یه سری اساتید خوب بودن ولی یه سری هم هیچ وقت جواب قانع کننده برای سوالهام نداشتن، حتی خیلی وقتها حس می کردم یا سوال منو نمی فهمند یا چون جواب رو بلد نیستن دارن سعی می کنند منو بپیچونند. یا وقتی از جوابشون قانع نمی شدم یه جوری رفتار می کردن انگار مشکل از منه که قانع نمیشم نه اونا که جواب قانع کننده ای ندارن. کم کم به این نتیجه رسیدم که خودم از طریق مطالعه به جواب سوالهام برسم و یه اتفاق خوب این بود که رسیدم به این که حتما حتما منابع دست اول رو بخونم نه منابع دست دوم و سومی که در کلاس تدریس می شد و این واقعا بهم کمک کرد و دید داد.
وای آبی جان... چه قدر تصور قیافه استادت وقتی دوباره تو رو تو کلاسش دیده خنده داره! آدم یاد دانشجوهایی می افته که چشمشون که به استاد می افته می فهمن باید برن اون درس رو حذف کنن. به هر حال داشتن دانشجوی باهوش و کنجکاوی مثل تو، تبعاتی هم داره.=) البته من همیشه دانشجوهای این جوری رو دوست دارم. چون باعث میشن آدم بره دنبال یادگیری و رشد بیشتر تا بتونه نیاز دانشجوش رو تامین کنه . در واقع این یکی از جنبه های جذاب و عالی تدریسه که هم یاد میدی هم یاد میگیری و رشد می کنی.
mahsa
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۶:۵۱
ببخشید می تونم ی سوال بی ربط بپرسم؟
شما واسه پستداک دانشگاه اصفهان اقدام کردین؟ میدونی شرایط و مزایایش چی هست؟ اخه هیچی توی سایت دانشگاه ننوشته بود. 
مثلا حقوق اش چقدر است؟ بیمه داره؟ امکان استفاده از خوابگاه وجود داره؟
شما  پستداک اپلیشکن لتر هم نوشتی؟

پاسخ :

مهسا جان من زیاد در جریان شرایط و مزایای دانشگاه اصفهان نیستم. فقط می دونم که دو تا مقاله ی حداقل کیو 2 باید از کارِت در بیاد. 
نه من هیچ اقدامی نکرده م. 
اینک
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۶:۰۷
کاش می دونستم ساکن کدوم شهر هستین.
به اون دختر کوچولو غبطه خوردم که تونست بیاد پیش شما

پاسخ :

چرا؟
مشتاقٌ الیه
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۴:۵۹
من اگه میدونستم وب در زمان پست نگذاشتن شما هنوز فعاله و بهش سر میزنید حتما سر میزدم و یه کامنتی میدادم. خلاصه من تسلیمم :)

پاسخ :

خب شما عذرت موجهه پسرم! 😅
Merida aa
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۴:۳۸
آخییی
تو روانشناسی پس
موفق باشییی

پاسخ :

ممنون دکتر جان 😘
Nilou far
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۲:۰۱
واقعا یه دختر 8ساله خودش پیشنهاد داده؟خوش به حال پدرومادرش با همچین دختری.

اونجور آدمها اصلا دل ندارن،امیدوارم توسط همون حیوونای طفلی خودش شکاربشه حالش جابیاد

مشتاق خوندن پست قانون جذب هستیم

منم دیدم به امید تبلت باشم نمیتونم زندگی کنم با همین گوشی زپرتی بعداین هستیم.

پاسخ :

بله نیلوفر جون. برای خودمم خیلی جالب بود. معمولا حتی والدین هم میذارن وقتی کارد به استخونشون رسید یا وقتی از طرف مدرسه مجبورشون کردن میان. ولی این خانوم کوچولو پیشنهاد خودش بود.


😅 منم امیدوارم.

سعی میکنم زود بنویسمش.

باااش... حتی با گوشی زپرتی 😃 من پستهای تو رو خیلی دوست دارم. و البته خودت رو بیشتر 😘
میم میم
۰۶ تیر ۹۸ , ۱۰:۴۷
سلام 
1- از طرف ما هم بچلانیدش قبل از آن که دیر شود و به سن تکلیف برسد...
البته تربیت والدینو نباید نادیده گرفت ها. درسته؟

پاسخ :

سلام.
=))) چشم. 
بله دقیقا همین طوره. کاملا درست و به جا اشاره کردید. مامانش هم زن فهمیده و روشنی بود.
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan