کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

از دفترچه خاطرات یک خاله (7)

۱. ان زمانی که وضعیت همه جا قرمز شد، نوشین به خانم همسایه گفته بود لطفاً اجازه ندهید پسرتان بیاید دنبال مهدی. می‌خواهم در این شرایط در خانه بماند. ولی پسر همسایه، یواشکیِ مامانش آمده بود و با مهدی در کوچه بازی کرده بودند. پشت تلفن به مهدی می‌گویم: "خاله تو مثلاً تو خونه موندی؟" بلافاصله جواب می‌دهد: "آره خاله. شهر ما خانه‌ی ما!" 🤦‍♀️😂

۲. آخرین جمعه قبل از ماه رمضان، اولین دلمه ۱۴۰۰ را پختیم (جایتان خالی). ما در دلمه کشمش هم می‌گذاریم ولی من و نوشین و مهدی و سارا دوست نداریم و برای خودمان یک قابلمه جدا، بدون کشمش بار می‌گذاریم. آن روز هم همین کار را کردیم. سر سفره، من هی سر به سر مهدی می‌گذاشتم که: "خاله!سعی کن زودتر سیر بشی!" و در برابر، به زینب می‌گفتم: "خاله بازم بخور. نوش جونت."  عصر مهدی آمد پیشم و با لحن کنجکاو و کمی ناراحت پرسید: "خاله تو چرا دلت نمی‌خواد من دلمه بخورم؟" طفلک فکر می‌کردم جدی می‌گویم! این نیم‌وجبی که همیشه ما را می‌شوید و روی بند پهن می‌کند، گاهی هم همین قدر معصوم و زودباور می‌شود! 🤦‍♀️😁

۳. مهدی از سر و کولم بالا می‌رود. می‌گویم: خاله کُشتیم! می‌گوید: بذار ببینم. بعد در برابر چشم‌های گردشده‌ی من، ضربان قلب و نبضم را چک می‌کند و درنهایت می‌پرسد: "خاله مرده‌ها که درد رو حس نمی‌کنن. نه؟ و همین که می‌گویم نه، با بدجنس‌ترین قیافه‌ی ممکن دستش را بالا می‌برد که مثلاً می‌خواهد با سیلی زدن به من مطمئن شود که زنده‌ام! 😳

۴. مهدی را بغل می‌کنم و می‌گویم: عشق منی خاله. فوری می‌گوید: برا عشقت یه بازی دانلود کن! 😧

۵. کلیپی را که با عکس‌های ارمین ساخته‌ام و اهنگ "با درد عمیق دل من..." را روی آن گذاشته‌ام را به زینب نشان می‌دهم. سارا می‌گوید: "مامانم به من نشون داده." و بلند می‌شود می‌رود. زینب تا آخر می‌بیند و در حالی که به شدت متاثر شده است می‌پرسد که می‌تواند یک بار دیگر هم ببیند؟ دوباره پلی می‌کنم و همین که صدای آهنگ بلند می‌شود، سارا از داخل اتاق می‌زند زیر گریه و می‌گوید: "خاله می‌شه انقد اینو تکرار نکنی؟" این را نوشتم تا بگویم سوگواری کودکان ممکن است همین قدر غافلگیرانه باشد! یعنی اصلا به نظر نمی‌رسد سوگوار باشند ولی ناگهان رفتاری نشان می‌دهند که گویای عمق دردشان است.
  • ادامه مطلب
هوپ ...
۲۰ ارديبهشت ۰۰ , ۲۱:۵۷

آخ که چقدر بامزه است این مهدی. حاضرجواب دوست داشتنی.

چشم های ما هم اشکی شد با خوندن بند اخر میخوای اون بچه واسه داییش سوگوار نباشه؟

پاسخ :

یه وقتایی ادم رو دیوانه می‌کنه! 😂

از این جهت گفتم که خیلی‌ها فکر می‌کنن سوگواری بچه‌ها هم مث بزرگ‌تراس. ولی خیلی فرق می‌کنه. خیلی نمونه‌های این‌جوری داشتیم. مثلا همون روزای اول، بچه‌ها خوش و خرم داشتن واسه خودشون بازی می‌کردن. بعد من یه بسته بزرگ بیسکوییت که تو کمد آرمین بود و آرمین روز آخر گرفته بود گذاشته بود تو کمدش رو برداشتم دادم بچه‌ها و اونام کلی خوشحال شده‌ن. بعد مامانم رسید و وقتی اون جعبه بیسکوییت رو دید با بغض گفت بچه‌ها برای دایی فاتحه بخونید. دیگه بچه‌ها تازه فهمیده‌ن اینا مال دایی‌شون بوده و همه‌شون گریه افتاده‌ن و گفته‌ن ما نمی‌تونیم بخوریم. 😭 با این که قبلش به نظر می‌اومد خیلی شاد و شنگولن و اصلا حواسشون به اتفاقی که افتاده نیس
ن. ..
۱۹ ارديبهشت ۰۰ , ۱۰:۲۳

فقط یک و چهار 

مخصوصا چهار 

پاسخ :

😁
ربولی حسن کور
۱۹ ارديبهشت ۰۰ , ۰۸:۴۵

سلام

1. اولین باره میبینم کسی از اون وری از این جمله استفاده میکنه! منظورم نتیه گیری بود که از این جمله کرد!

2. پس درواقع شما دلمه را بدون کشمش درست میکنین. فقط برای اونهائی که کشمش دوست دارند جدا میپزین!

 

پاسخ :

سلام.

۱. من که با شنیدنش کلا دهانم دوخته شد. :))

۲. نه، ما چهار نفر بخش کوچکی از جمع خانواده هستیم! اصل دلمه‌مون با کشمشه. ما ۴ تا جزء فرعیات محسوب می‌شیم.
حامد سپهر
۱۹ ارديبهشت ۰۰ , ۰۸:۳۸

رابطه‌ی خاله و خواهر زاده اگه سنشون هم نزدیک باشه خیلی جالب میشه :)

۴. عاشقی اینروزا خرج داره:))

۵. ما فکر بچه ‌ها متوجه نیستن در حالیکه اونا معمولا چیزایی که اطرافشون اتفاق میوفته رو خیلی خوب درک میکنن

پاسخ :

فاصله سنی‌مون کم نیست. ولی کلا همه‌ی خواهرزاده‌هام بیش‌تر با من جورن تا بقیه‌ی خاله‌ها.

۴. والا 😄
۵. دقیقا همین طوره
x
۱۸ ارديبهشت ۰۰ , ۲۳:۲۷

خاله شارمین .... مهدی چند سالشه؟

احساس می کنم لپ های دلبری داره :دی میشه بیام لپ های رو گاز بگیرم ؟! : دیبیا و ثواب کن تو این ماه مبارک ...اشنامون کن با هم 🤗

 

 

پاسخ :

مهدی کلاس سوم دبستانه.


من با گاز گرفتن بچه‌ها خیلی مخالفم. 😉 البته مهدی لپ قابل توجهی هم نداره. از اون فلفل ریزه‌هاست که باید بشکنی ببینی چه تیزه! 😁
Reyhane R .
۱۸ ارديبهشت ۰۰ , ۲۲:۱۰

چرا کشمش تو دلمه نمیخورین عاخه؟😏به این خوشمزگی😍🙂

+مورد آخر...😥😥

پاسخ :

من کشمش تو هیچ غذایی دوس ندارم 😬

+ 🖤
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan