کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

از عزا در آوردن فقط با برگرداندن فردی که رفته است ممکن است نه با یک لباس رنگی!

چهار ماه و نیم گذشته است؛ لباس نسبتاً رنگی خریده اند و رفته اند که همسرش را از عزا در بیاورند. در حالی که خودشان اکثراً هنوز سیاهپوشند. به من گفته اند: "شارمین تو هم بیاها!" و برای من "از عزا در آوردن" بی معناترین عبارت دنیا است. منی که این روزها، حتی وقتی کسی حالم را میپرسد، چشمهایم خیس میشود، چطور میتوانم کسی را از عزا دربیاورم. گریه تم مخفیانه اکثر لحظه هایم است. بارها و بارها، با چشمهای خیس، ایموجی لبخند گذاشته ام و حتی شوخی کرده ام و هیچ کس از آن طرف شبکه های اجتماعی، اشکم را ندیده است! اما چطور میتوانم از پشت این سنگر بیرون بروم و در جمعشان حاضر شوم و کسی را از عزا دربیاورم؟! در برابر اصرارهایشان برای رفتنم، فقط گفتم که حوصله ندارم. و نگفتم من اگر بیایم، دوباره در عزا فرو میبرمتان!

برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan