کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

و به قول سهراب: ای ندانم چه خدایی موهوم!

من در زندگی ام سه تا خدا داشته ام: 
اولی در آسمان زندگی میکرد و اگر بچه خوبی بودم و نماز میخواندم و به دیگران خوبی میکردم دوستم داشت اما اگر بچه بدی بودم به سختی عذابم میکرد. خدایی بود که دوست داشت نمازهای واجب و مستحبی زیادی بخوانی، قرآن حفظ کنی، شبهای قدر به زور خودت را بیدار نگه داری، دروغ نگویی و همه اش حواست جمع باشد که نکند کاری کنی که مستحق عذاب شوی...

دومی بی نهایت مهربان و لطیف بود و آدمها را، هر چه که بودند، بی اندازه دوست داشت و آماده بود که لحظه به لحظه با معجزه هایی که برایم نازل میکند، کمکم کند، مرا در سخت ترین شرایط رها نمیکرد، بهم آرامش میداد، هر لحظه مراقبم بود و خود به خود همه چیز را طوری پیش میبرد که به نفع من باشد و با الهامات و امدادهای غیبی مرا در مسیر رشد و موفقیت و آرامشی مثال زدنی پیش میبرد... این خدا شبیه همان چیزی بود که ابن سینا میگوید همه اش عشق است و جهان و آدمهایش را از شدت عشق و از نور عشق آفریده است و قشنگ میشد سرت را روی پایش بگذاری و به خوابی عمیق و آرام فرو بروی...

سومی قادر متعالی بود که بر جهان، با حکمت و قدرت و عدالتش سروری میکرد و حرف، حرف خودش بود و میگفت باید کلی زجر بکشی تا روحت صیقل بخورد و لایق من بشوی. باید برای این که چیزی را به تو بدهم که دادنش برای من از آب خوردن هم ساده تر است، کلی نذر و نیاز و عجز و لابه کنی تا بعد من ببینم دادن آن چیز به صلاحت هست یا نه و آن وقت یک فکری برایت بکنم. خدای بدی نبود فقط کمی دور بود؛ مثل خدای قبلی، خودمانی نبود؛ الرحم الراحمین بودنش شده بود قادر متعادل بودن. اما باز به فکرت بود...

امروز، ۳۳ روز است با خدای جدیدی آشنا شده ام... خدایی که بود و نبود آدمها و کیفیت زندگیشان برایش فرقی ندارد و با بی خیالی تمام به عجز و لابه هایت نگاه میکند بعد میزند زیر همه دلخوشیهایت و بلند میشود و میرود. خدای بی تفاوتی که آدمها هیچ مفهومی برایش ندارند و آنها را در معادلات پیچیده دنیایی بی رحم رها کرده است و اگر گاهی به آنها سری بزند، فقط برای ابتلا و امتحان و بلا و شکنجه است و خب خداست و کسی حق ندارد به او بگوید بالای چشمت ابرو است چون ضررش را خودش میبیند! خدایی که باید تک تک دستوراتش را اجرا کنی؛ حتی با دلسردی کامل. ولی او نیم نگاهی هم به تو نیندازد و اصلا برایش فرقی نکند که هستی یا نه. دستوراتش را اجرا میکنی یا نه، نظرت در مورد دنیایش چیست و آیا چیزی هست که نیاز داشته باشی در آن بهت کمک کند؟ 

در برابر این خدای آخری، فقط بغض کرده ام و سکوت. و میدانم هیچ وقت جلو نمی آید تا از دلم دربیاورد! اما باز هم نمیتوانم از او دلخور نباشم؛ هر چند در ذهنم چیزی از خدا بودنش کم نشده است...
حامد سپهر
۳۰ مهر ۹۹ , ۱۰:۲۲

هر روز پستهاتون رو میخونم و هر روز از اینهمه ناراحتی و غمی که دچارش شدی خیلی ناراحت میشم امیدوارم بتونی باهاش کنار بیای و بپذیری چون چاره ایی جز پذیرفتن نیست 

الان وظیفه شما در قبال پدر مادرتون سنگینتره و انتظاری که ازتون هست اینه که براشون تسلی خاطر باشین نه اینکه اونا غصه‌ی غم و ناراحتی شما رو هم بخورن چون پدر مادر طاقت دیدن غصه بچه‌شون رو ندارن

میدونم سخته و میدونم مراحل مختلف پذیرش مرگ عزیزان (شوک و انکار، خشم، چانه زدن، افسردگی، پذیرش) رو بهتر از ما میدونی ولی نذار به اون مراحل برسه چون چاره‌ایی جز پذیرش نیست

از خدا کمک بگیر و قبول کن که همه چیزایی که داریم امانتهای خدا هستن که یه روز باید پسشون بدیم

برای تو و خانواده محترمت از خدا صبر میخوام

پاسخ :

ممنون از همدردیتون.... 
مراحل سوگ رو باید گذروند؛ اگه الان به خاطر مامان و بابا خودم رو محبور کنم زود خوب بشم، در درازمدت ممکنه اثرات بدتری داشته باشه و اونا هم بیشتر اذیت بشن😔
نگار
۳۰ مهر ۹۹ , ۰۶:۵۷

جهانی هم هست بعد از این.. دل به دلدار میرسه. قطعاً من‌ طول عمر برای شما که انسان مفیدی هستید و دوست تون دارم آرزو دارم.

اما میخوام بگم داداش، جای دوری نرفته.. 

 

پاسخ :

ممنون
سامان رضوانی
۲۹ مهر ۹۹ , ۲۱:۴۸

:(

الناز نوبخت
۲۹ مهر ۹۹ , ۲۰:۱۸

ایشالله به ارامش برسی

پاسخ :

ممنون🌸
مینا
۲۹ مهر ۹۹ , ۱۳:۴۰

سلام

می دونم بهم گفته بودی که دیگه توی وبلاگ ت نظر ندم و پیامی نذارم. میدونم ممکنه درموردم چی فکر کنی یا حتی پیام رو تایید هم نکنی.

اما وقتی امروز اومدم و این همه حجم غم و اندوه رو، در تویی که همیشه شاد بودی و واسه شادی می جنگیدی، دیدم، خیلی دلم گرفت... این اتفاق حق تو نبود.

 

هر چند می دونم، دردی رو ازت دوا نمی کنه، اما این رو بدون از دیدن این حجم از ناراحتی و این مقدار از مصیبتی بهت وارد شده، خیلی ناراحت شدم. 

 

بهت از صمیم قلبم تسلیت میگم. خدا بیامرزه برادرت رو، و به شما و خانواده تون، صبری  عظیم بده.

 

مواظب خودت باش، تو این روزهای سخت. 

خیلی هم مواظب مامان و بابات باش......

پاسخ :

سلام.
ممنون از همدلیت
خودت باش
۲۹ مهر ۹۹ , ۱۳:۲۶

خود خدا تو قرآن گفته ما انسان را در سختی و رنج  آفریدیم... بنظرم با این آیه می خواسته راه هر گله و شکایت رو ببنده.

کاش میتونسم برا کم شدن غمت کاری بکنم...

پاسخ :

اگه اون ادعونی استجب لکم رو نگفته بود من هیچ مشکلی باهاش نداشتم...

مرسی عزیزم
صخره نورد
۲۸ مهر ۹۹ , ۱۷:۱۳

بودن تو این دنیا سخته چون خیلی وقت ها احساس عجز تنها چیزیه که داریم

پاسخ :

وقتی همه تلاش و توکلم رو خرج کردم و به هیچ نتیجه ای نرسیدم، فهمیدم عجز تنها چیزیه که دارم 😔 و این منصفانه نیست...
رسول نصیری
۲۸ مهر ۹۹ , ۱۳:۲۵

همه اون چهارمی تا خدایی که گفتی حقیقت دارن

خدای اخری اسمش جبار  و شدیدالعقاب هست

خدایی سومی رب هست چون مربی و تربیت کننده هست

خدایی دومی رءوف و رحیم هست

خدای اولی هم الله هست

 

خداهای دیگری هم داریم

خدای ودود یعنی خدای خیلی خیلی مهربان

خدای انیس من لا انیس له یه خدای دیگه داریم مونس کسانیه که هیچ مونسی ندارد

 

پاسخ :

خدای خیلی خیلی مهربان! 😶
یاقوت
۲۸ مهر ۹۹ , ۱۲:۴۹

منم سه تا خدای و که گفتی داشتم و دارم و تو یه حادثه ای که برام رخ داد چهارمی هم تصور کردم خب راستش منم خیلی مخلوقی داغونیم خیلی . 

می دونم هیچوقت نمی تونم درکت کنم مصیبت کمی نیست عزیزم ولی از خدای الرحم الراحمین می خوام آرامش نصیب خودت و خانوادت کنه .. 

پاسخ :

و امیدوارم که هیچ وقت درک نکنی 😔
ممنون عزیزم
دختر معمولی
۲۸ مهر ۹۹ , ۱۲:۳۶

امیدوارم زودتر آرامش بهت برگرده عزیزم.

پاسخ :

ممنون عزیزم
محمد حسین
۲۸ مهر ۹۹ , ۰۹:۴۳

سلام

سلامتید؟

خدا رحمت کنه برادرتون رو

به قول یکی از دوستان "الرحیل وشیک" کوچ همه مون نزدیکه

ادغام نمیشن این تصاویر؟

چون فکر کنم فقط بحث خدا هم نیست، آدم ها بعد از حادثه های سخت یا تغییرات بزرگ بعضی وقت ها همه تصاویر ذهنی شون صفر و صدی میشه

الرحم الراحمین نیست خوب، ارحم الراحمین عه

پاسخ :

سلام.
ممنون
ربولی حسن کور
۲۸ مهر ۹۹ , ۰۸:۲۰

سلام

کامنتهارو باز کردین

خوشحال شدم

مطمئنم که نمیتونین غمتونو فراموش کنین اما متاسفانه هیچ کاری از ما برنمیاد

اما کم کم یاد میگیرین که زندگی ادامه داره حتی بدون عزیزترینها

همون طور که من یاد گرفتم

بعد از رفتن برادرم

بعد از رفتن مادرم

پاسخ :

سلام
زنده باشید.
و چقدر این یادگیری تلخ و زجراوره 😔
خدا برادر و مادرتون رو رحمت کنه و به خودتون و عزیزانتون طول عمر بده
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan