کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

یک شانه تخم مرغ، کف بلاگستان!

نمیدانم شما چقدر به چشم زخم اعتقاد دارید و کاری هم به این چیزها ندارم! در واقع کاری ندارم که اعتقاد دارید یا نه و دلایلتان چیست. 

چیزی که میخواهم بگویم این است که اگر معتقد به چشم زخم هستید، با جار زدن این موضوع، که شما در معرض چشم خوردن هستید و بارها و بارها چشم خورده اید، هیچ کس را به این فکر نمیاندازید که کمی آب یا سیب زمینی یا گوجه فرنگی به چشمهایش اضافه کند تا شوری اش کم شود! بلکه فقط دارید به شکلی غیرمودبانه دیگران را محکوم میکنید!

یکی از همسایه های ما، اعتقاد عجیبی به چشم زخم دارد و بارها و بارها اتفاق افتاده است که وقتی صبح زود، از خانه خارج میشویم، جلو یا روی در خانه ما یا یکی از همسایه های دیگر، یک یا چند تخم مرغ شکسته میبینیم و حسابی رگ اقتصادیمان بیرون میزند که آخر چرا این نعمتهای الهی را هدر میدهید؟ به خدا اگر ماهی یک شانه تخم مرغ بدهید به خودمان، قول میدهیم از همه ترفندهای رفع شوری، استفاده کنیم تا دیگر چشمتان نزنیم!

یا مثلا بعضیها روی بچه هایشان خیلی حساسند. گفته بودم فامیل ما از نظر تولید انسان، چه از نظر کمی و چه کیفی، حرفی برای گفتن دارد؟ یعنی شرایط طوری است که هر کدام از اعضای فامیل ما، کافی است از جایشان بلند شوند و یک تکان به خودشان بدهند تا یک جین بچه قد و نیم قد از سر و کولشان پایین بریزد! 

تازه، تعریف از خود نباشد، اکثر بچه های فامیل ما در رده زیبارویان یا دست کم نیمه زیبارویان قرار میگیرند و هر کدام حداقل دو متر و نیم زبان (تخم مرغها را کجا گذاشتم؟!).

بعد ما همه مان هم عاشق بچه ایم؛ حتی بچه های غیرجذاب؛ طوری که خیلی وقتها بقیه را به شگفتی وامیداریم! یعنی حتی بچه هایمان هم بچه دوست هستند! 

در کل میخوام بگویم هم از نظر کیفیت و کمیت بچه، حسابی چشم و دل سیر هستیم؛ هم بچه دوستیم و اصلا جایی برای چشم زدن بچه های این و آن نداریم!

آن وقت فکرش را بکن مادری که عکس بچه اش را در فصای مجازی منتشر کرده، در جواب کامنت "عزیزم😍 چقد نازه... خدا حفظش کنه" بنویسد: "بگو هزار ماشالله" یا "و ان یکاد..." تحویلت بدهد! 😐😐😐 

اصلا جدا از این حرفها، اگر فکر میکنی ممکن است نوگل خندانت چشم بخورد،  خدایی نکرده بیماری خاصی داری که مدام عکسش را در چشم و چار ملت فرو میکنی؟ 

نکن عزیز من! اگر بچه ات چشم کردنی است و اگر به چشمهای مردم اعتماد نداری، یا مثل قدیمیها لباس زشت و کهنه و چند سایز بزرگتر به او بپوشان، صورتش را نشور (نشوی؟! شست و شو نده؟!)، موهایش را شانه نزن و سعی کن همیشه (گلاب به رویتان) بینی درآمده باشد یا در پستوی خانه تان قایمش کن تا کسی او را نبیند و خلاصه مراقب مالت باش و همسایه ات را دزد نکن!

این را در مورد کسانی که در وبلاگ، ریز و درشت زندگیشان را مینویسند و معتقدند هر بار از خوشیهایشان مینویسند بعدش به زمین گرم میخورند هم صادق میدانم! به جای آن که یک "و ان یکاد" بکوبانی سر در وبلاگت، از خوشیهایت ننویس! اصلا بیا همه اش غر به جان ما بزن که: "همه چی داغونه!" اما انقدر رک و راست، ما را دزد خوشبختیهایت ندان!

من نمیگویم چشم زخم راست است یا دروغ و هیچ پیشنهادی در مورد این که آن را قبول داشته باشید یا رد کنید ندارم. فقط میگویم اگر قبولش دارید، بی سر و صدا قبولش داشته باشید و مشکوک بودنتان به چشمهای دیگران  را جار نزنید! همچنین خوشیها و حوبیها و موفقیتها و بچه هایتان را!

  • ادامه مطلب
خودت باش
۲۷ ارديبهشت ۹۹ , ۱۸:۵۹

آدمایی که خیلی به چشم خوردن فکر می کنند، زیادی هم درگیرش هستند.

یه همکلاسی تو دوران دانشگاه داشتم که هر اتفاقی براش می افتاد، می گفت: اگه یه تخم مرغ بشکونند برام خوب میشم. همیشه پایه خنده ما بود. با خوندن این پست یادش افتادم. خدا ما رو ببخشه، چقدر اذیتش کردیم.

پاسخ :

آره. هی همه چیو ربط میدن به این قضیه 


آخی بیچاره 😁 کسی ام که تو دستش بندازی دیگه حسابش به کرام الکاتبینه 🤦‍♀️😁
وای چقد خواستمت یهو...که بشینیم حرف بزنیم، کلی جیغ جیغ کنیم، غش غش بخندیم و.....😍😍😍
حمیده
۲۶ ارديبهشت ۹۹ , ۱۳:۰۷

ما یخ فامیلی داریم، عکس از ببخشید پی پی گوسفندم بذاره، زیرش هشتگ چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی میذاره :| دیگه جای دیگه این مصرع رو میبینم، جیغ میزنم :|

پاسخ :

اِ راستی من این شعر رو دوس داشتم؛ دقت نکرده بودم زیرپوستی تخم مرغ میشکنه 😁
x
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۲۲:۴۷

اللهم سِتِرِکِه چشم حسود بترکه :)) 

موزن خوانده شود به انضمام قر کمر  :))

پاسخ :

😂
fatemeh
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۱۷:۰۶

چقدر غلط تایپی داشتم😏
"ماشاالله و لا  قوه الا بالله" رو هم توش غلط داشتم😐 گفتم اینجا اصلاحش کنم
خدا عمه هاتونو خوتونو حفظ کنه

اینجوری که گفتی یاد عمه ام افتادم😍آره مام یه عمه داشتیم مرحوم شده نابینا م بودن چقدرم مهربونو دوست داشتنی بودن.. کوچیک بودیم ... با اینکه نابینا بودن هر وقت از در میومدن تو ب احترامشون بلند میشدیم تا میخواستن برن حیاط بدو میرفتیم کفشاشونو جفت کنیم...وقتی میخواست از خونمون بره کفشاشو قایم میکردیم.. خدا بیامزدشون شب جمعه ای...

پاسخ :

 حالا من به روت نیاوردما 😁
خدا عمه ت رو رحمت کنه. چقدر خوبه آدم از خودش یه عالمه خاطره خوب و دلچسب به یادگار بذاره 😍
Reyhane R .
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۱۴:۵۷

من به شخصه به این چیزها اعتقادی ندارم و به نظرم بیشتر در اثر تلقین هست و اینکه اینقدر به این چیزها فک کنی و انرژی منفی بفرستی بالاخره سرت میاد.والا!😁

پاسخ :

آره شایدم واقعا انرژی منفی خودشون باشه!😉
شکوه
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۱۴:۴۳

سلام  پست بسیار خوبی بود یه مورد دیگه  که  خیلی برای من جالبه اینه که طرف خیلی تابلو بر سر در کاخ اشرافیش  سنگ نبشته وان یکاد میذاره تا کسی چشمش نزنه و زیرش جهت محکم کاری مینویسه هذا من فضل ربی یعنی به تو چه هرچی دارم خد ابهم داده    درسته ما هر چی داریم خدا داده ولی مگه  بخود ت شک داری که اعلامش میکنی  این رفتارها جای تحلیلهای زیادی داره

پاسخ :

سلام.
بله اینم دیدم. واقعا جار زدن نداره.
 حتی یه سریهاشونم یه نمک بزرگ بالای خونشون آویزون میکنن!
نیــ روانا
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۰۵:۵۹

روزه منه برده مادر :دی

پاسخ :

عزیزم. قبول باشه (یاد همکارم افتادم میگفت روزه من که انقدر بهم سخت میگذره با روزه تو که هیچیت نیس نباید برابر باشه😂)
ارکیده ‌‌‌‌
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۰۲:۳۴

قبول دارم کلا

ولی از دید یه مامانِ نوگل بگم :)

۱. بچه آدم، میوه ی دلش، ثمره وجودش، خوردنی ترین و ... همش جلوی چشمته. هی ذوق میکنی، قربون صدقه میری. دلت میخواد بک گراند گوشی و عکس پروفایل و غیره ات، همه اش اون باشه.

۲.عکسو میذاری، حالا هزار بار پیش خودت میگی، چشمش نکنن و همه اش نگرانی. تازه بعضیا میان خصوصی میگن، نکن این کارو، نذار و این صحبتا.

نتیجه میشه گذاشتن عکس و هی ماشالا گفتن.

 

من به شخصه خیلی خودم رو کنترل میکنم که عکسشو نذارم که نخوام نگران باشم. ولی یه حسرتی روی دلم میمونه...

میدونم عکس گذاشتن این مدلی خیلی روی نروه، ولی خب امیدوارم با این توضیحات یکم قابل درک بشه.

پاسخ :

خدا میوه دلت رو برات حفظ کنه.😍
خب حداقل اون اذکار پیشگیری از چشم زدن رو تو دلت بخون. چون اگه بخوای از دید مخاطب هم نگاه کنی، دیدن عکسی که زیرش پر از ماشالله و و ان یکاد و اون شکلک آبیاس این فکر رو به ذهن میاره که به بدخواهی و حسادت متهم شده و ترجیح میده کلا دیگه اون پیج رو دنبال نکنه و اون عکسها رو نبینه و نسبت به اون بچه بی تفاوت رفتار کنه تا متهم نشه و باهاش مث یه خرابکار رفتار نشه! یا این که با خودش فکر میکنه چقدر اون مامان سرخودش معطله (البته دور از جون شما) یا گاهی یه نگاه تحقیرآمیز به اون بچه (که مثلا: حالا همچین بچه قابل چشم زدنی هم نیست) پیدا میکنه. بدتر از همه اگه کسی خودش در حسرت بچه باشه، ممکنه بت دیدن و شنیدن این چیزها دلش بسوزه/ بشکنه و اتفاقی که خدایی نکرده برای بچه می افته حاصل همین دلشکستگی و آه کشیدن اون فرد باشه نه چشم زخم.
fatemeh
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۱۸

سلام

😊یعنی ی جوری نوشتی که انقار حرفای خودم بود .کاملا میفهمم چی میگی😞

ببین چشم زخم واقعا هست یعنی مثل خیلی از چیزای دیگه که ب عنوان علت اتفاقات میتونه باشه اما اونقدری نه که قایل ب شرک بشیم و بگیم چشم زخم همه کاری میکنه و چیزی جلودارش نیست..

خب من حدیثی از پیامبر دیدم که فرمودن اونایی که از چشم زخم مردند بیشتر از اونای اند که به اجل طبیعی از دنی رفتند(نقل ب مضمون)

اما همون دینی که ما رو از وجود این اثر طبیعی اگاه کرده راه محافظت از چشم زخم رو هم گفته

خیلی ساده..

وقتی خوبیت ب چشم میاد بگو" ماشاالله و لا قوق الا بالله العلی العظیم" ناس و فلق خوندن و بطور کلی یاد خدا

وقتی از چیزی هم تعجب کردی یا خوشت اومد هم همین..یعنی یاد خدا

حالا لازمم نیست اونقدر داد بزنی یا طوری اینارو بظگی که طرف مقابل ناراحت بشه و دلش بشکنه

ب نظرم اثر بدی که شکستن دل افراد رو زندکگی ادم میذاره کمتر از چشم زخم شاید نباشه..

یع باره یکی برگشت گفت ادم ممکنه ارز دوست داشتن هم چشم بزنه یکی رو(مادر یه بچه ای بود) بعد طرف مقابلش که اتفاقا عمه اون بچه بوده گفته آره هیشکی بیشتر از مادرا بچه هاشونو دوس ندارن😐

ولی خودم به شخصه تکیه کلامم شده چیز خوبی ببینم میگم ماشاالله برامم مهم نیست بقیه چی فک کنن همین که خودم مطمینم با گفتن این ذکر آسیبی غیر ارادی ازمن ب کسی نمیرسه و خدا حهوامونو داره دیگه مهم نیست دیگران چ فکری کنن و چ حسی داشته باشن😊

پاسخ :

سلام عزیزم.
مرسی از کامنت خوب و روشنگرانه ت😍

اون قسمت مربوط به عمه خیلی خوب بود 😁 حالا معمولا عمه ها، دایه مهربونتر از مادرن ها! اینجا در نقش خواهرشوهرانه تشخیص داده مامانها بیشتر از همه بچه شون رو دوس دارن💁‍♀️😁
+ لازم به ذکره که من عمه هام رو دوس دارم و خودمم در آستانه عمه شدنم 😌
فتل فتلیان
۲۵ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۱۶

والا بوخدا 👌

حالا کاش یه سریاشون چش زدنم داشتن 😂🤦🏻‍♂️

پاسخ :

😂 🤦‍♀️
اتفاقا میخواستم همینم بگم دیگه گفتم یهو به یکی برمیخوره 😁
یاقوت
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۳:۴۹

سلام  

ژن خوبین کلا .. خوشگلای سر و زبون دار نامرد(تندی برو یه شانه تخم شترمرغ نه تخم مرغ بگیرر شترق بزن کف وبلاگت :)))...

یه آفتیه نه اینکه چشم زخم رو رد کنم ولی اینکه هر اتفاق و بدبیاری و ربط دادن به چشم زدن منطقی نیست خصوصا واسه این دور زمونه و مثلا تحصیلکرده های روشنفکر.. اینجوری که اینا فک می کنن بچه های زشت و کم هوش و یا ادمای معمولی هیچوقت نباید مریض و ناخوش احوال  بشن یا شکست بخورن و بدبیاری بیارن . 

هیچکس  جز خود انسان دشمن خودش نیست .. بیشتر ناملایمات و سختی هایی که سرمون میاد اگه نگیم همش ولی بیشترش از خودمونه.. و در رابطه با بچه هامون هم همینه ..برا بچه ها میگم حفظ الله .که در پناه خدا باشن اول از همه از شر رفتارها و کارهای پدر و مادر و نزدیکشان نه ذوق کردن یه غریبه از زیبایی یا هو شش(خودمم نفهمیدم چی دارم میگم :)))...

 

 

 

 

پاسخ :

سلام یاقوت جان 

😎
این طوری که تو گفتی تخم شترمرغ هم جواب نمیده؛ باید تخم دوزرده دایناسور بیارم 😁

آره واقعا.... ولی خب هیچ بچه ای از نظر مامانش زشت و کم هوش و بینمک نیست طبیعتا.

اون قسمتی که خودتم متوجه نشدی چی گفتی خیلی لایک داشت😍
هوپ ...
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۳:۴۷

مرسی :-)))

در راستای اینی که گفتی اینو بگم که امروز یه کلم پلوی مشتی درست کردیم. بسیار خوشمزه شد جات خالی. زنگ زدیم همون دختر فامیل که همش باهاش میریم یللی تللی و کوه بیاد ببره چون دوست داره، بنده خدا اومد، همون دم در وایساد، به پیشنهاد خودش، ما ظرف غذا رو گذاشتیم توی پله رفتیم عقب اون اومد برداشت :-))))) در کل این فرایند هم به کرونا و باعث و بانیش فحش میدادیم! 

پاسخ :

نوش جونتون.

😁
 واقعا از شما باید به عنوان خونواده و فامیل نمونه در دوران کرونا، تقدیر به عمل بیاد.
هوپ ...
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۳:۱۲

قربون آدم چیزفهم. اصلا هر چی بیشتر اعتقاد داشته باشی به این مسائل بیشتر درگیرشون میشی و انگار کائنات جوری برنامه می چینن که ثابت کنن بهت فلانی چشمت زده.

پاسخ :

آره به نظر منم یه بخشیش تلقین و این رو به اون ربط دادنه.

راستی چند روز پیش ذکر خیرت بود تو خونمون. داشتم به مامانم میگفتم اگه همه مث هوپ رعایت میکردن، خیلی وقت بود کرونا تموم شده بود. ✌ به شدت راضی ام ازت😉 😘
محمد حسین
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۳:۰۱

سلام

من چون در زمینه خرافات حساسم باید یه نطقی بفرمایم:

دو نکته را قبلش برای روشنگری ذکر کنم:

اول این که ببخشید گاهی سخنان حکیمانه من وسط نظرات وبلاگ شما گل میکند نه این که وبلاگ خودم تنگ باشد  این به خاطر سبک سقراطی شماست! که فکر منجمد آدم را در تکاپو میاندازد برای ذوب شدن

دوم این که یه وقت گمان نکنید میخوام یکی دو تا اصطلاح مصطلاح و لغت که از در و دیوار کپی کردم  را به رخ بکشم بلکه مطمئن باشید که میخوام همین کار را بکنم! چون تجربه ثابت کرده این کار یه نوع ورزش مغزیه و "برای رشد هوش کلامی زبانی خوبه!"

به نام خدا

تخم مرغ که خیلی صلح آمیز و متمدنانه و خوبه

چشم زخم هم چیزی نیست یه بازیه شیرینه

عاما

مرغ و خروس وحشتناکه

یه مرغ فروشی نزدیک ما هست که فکر کنم اصلا کل کاسبی اش بر محور همین چیزا و بدتر از اوناست البته خودش نقشی نداره باید بهش پیشنهاد داد که توی تبلیغاتش این نکته را در نظر بگیره و در تقویت این باورها بکوشه.

و نیز باید چند تا تابلو نصب که: "خونی کردن در و دیوار اتومبیل شما در سه ثانیه"

                                                   " مرغ سیاه ضد جن اعلی"

حالا این دوستانی در زمینه آنتی فعالند را باید در کنار اون دوستانی که در زمینه ترور فعالند دید. مثلا "جادوی سیاه" را اسمش را شنیدید. شبیه عروسک بازی بچه هاست. خیلی هم مجربه! 

اما خب به طور خلاصه اگر این آنتی و ترور را با هم ببینیم علاوه بر:

آن عادت لوس بچگی که "بیا زمین را بزن که اوخت کرد"

و این فرهنگ که بین این همه آیه میگردیم "و ان یکاد" را میزنیم به در خانه مان و بر نگین وقابمان به این معنی که تنها هدف ما حفظ دارایی هایمان است و درضمن عزیز کرده خدا و بنده! او هم هستیم

و این مسأله که: " وقتی یه چیز دلیل روشنی نداره و آدم مثل یک موش در اتاق آزمایش الهی هیچ قانونی در روشن و خاموش شدن چراغ های راهنما نمی‌یابد احتمالا به خاراندن سر آزمایشگر هم حساس میشود و واکنش نشان میدهد و فکر میکند به افتادن دانه سعادت ربط دارد"

علاوه بر همه این ها یک نوع جنگ نرم هم وجود داره که این جنگ نرم! دو محور داره

یکی از منظر اجتماعی که عبارت است از همان احساس اساسی کسب احترام به این صورت که من اونقدر جلو ام که همه آرزوشونه به گرد پام برسن و نمیرسن و باید به راه های پلید! رو بیارن. و برای بعضی دیگه هم یه نگاه ترحم آمیز که ریشه در نابرابری همه جوره حتی نسبت به فرزند داشتن یا نداشتن داره که "عوخی دلش میخواد، خودش نداره ممکنه نتونه ببینه البته نه از سر عمدا، دلش مخیواد یه وقت"

و از جنبه ارتباطی که یه دشمن فرضی در ذهنشون قرار میدن و اون را با هیجان بالا خیلی غیر منطقی بال و پرش میدن و این ترور و آنتی در واقع تک و پاتک های همین جنگه که از ذهن خارج میخواد بشه ولی به بحث لفظی اکتفا نمیکنه و برای اثبات وجود یه جنگ تمام عیار در پی اثبات وجود تک و پاتک های کاملا واقعی و مؤثر و کشنده اما نامرئیه

دیگه همین

البته راه درمان: بیایید اینقدر در بند نیاز به دارندگی و برازندگی و خوبی و زیبایی نباشیم در کل همه یه ... و دیگر این که به هم حتی به بچه هامون زیاد از حد یا کمتر از حد احترما نگذاریم و دیگر این که با هم گفتگو کنیم و بیایید خوبی ها و بدی های هم را بکوبیم به سر و صورت هم

پاسخ :

اولش یه بیست دیقه سکوت به احترام این کامنت وزین!
دوم این که به نظرم رسید وجود یه دانشجو مث شما تو کلاس، باید برای استاد جالب باشه؛ البته اگه سر کلاس هم همین طور سخنان حکیمانتون گل کنه!
سوم این که، خوب روحوارانه! آدمو رصد میکنیدا 😏
چهارم اینکه خیلی کامنتتون خوب بود. مرسی.
فقط راه حلتون یه کم تو گلوم گیر کرد، سرفه م میکنم خوب نمیشه 😁
غ ز ل
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۲:۳۶

خوب گفتیا

لازمه دیدمون رو عوض کنیم

پاسخ :

😘🤗
اریانه
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۲:۱۳

حالا من یه چیزی گفتم😂😂

راستش اون موضوع،چند وقت قبل با یکی از بندگان خوب خدا که اصلا هم ترسناک نبود،بحث شد،که ایا هست یا نه...🧐🧐

واسه همین پرسیدم😁😁

نمیشه ایراد گرفتا...،مثل اون موضوع زدن قند تو چایی میمونه،یه سری عادت کردن....

ولی خداییش والا،نشون نده خب وقتی اینقدر نگرانی،مرسی اه😐

ولی جدای جنبه های منفی که داره،به نظرم جالبه،مثلا بعدا یکی تاریخ ایرانو بخونه،اینا رو ببینه...،خب باحاله دیگه😀

فکر میکنم تو ایتالیا،مردم سکه رو تو یه دریاچه خاصی بندازن،خوش یمنی داره یا از دید بد دورشون میکنه،همچین چیزی،الان اعتقاد شاید نداشته باشن،ولی جنبه توریستی داره واسشون...

میشه جنبه های مثبتشو برداشت،منفیاشو داد بغلی..😎

من جای شما بودم،سر ساعتی که میخواست تخم مرغ پرت کنه،میرفتم رو هوا میقاپیدم،املت صبحم جور میشد😌😌

پاسخ :

😂
میدونی چی شد اریانه جان؟ اصلا من تو این پست میخواستم یه سری شایستگیها! و موفقیتهای اخیرم رو تو چش و چالتون کنم؛ بعد با توجه به حرفامون تو پست قبل، این عنوان رو انتخاب کردم، بعدش گفتم بذار یه توضیحی در مورد عنوان بنویسم که کسی فکر نکنه واقعا میترسم چشمم بزنن، وقتی نوشتم دیدم خودش یه پست شد و جایی برای هدف اصلیم نموند! 😄
آره منم موافقم نمیشه ایراد گرفت، فقط میگم جار نزنن حداقل! یا نشون ندن!

جالبیش که آره، جالبه. کلا این چیزای ماورائی جالبن.

پیشنهادت 😁✌ ندیدم یه غیراصفهانی که دو روز با اصفهانیا بگرده و مخ اقتصادیش از خود اصفانیا بیشتر نشه 🤪😂
محمدحسین قربانی
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۲:۱۱

به هر حال این فرافکنی ها از گذشته همراه فرهنگ ما بوده است و خیلی زمان میبره بار سفر بستنش. به نظرم به عدم مسئولیت پذیری ما هم تا قسمتی برمیگرده مثلا ما بچه که زمین میخوره میریم زمین را دعوا میکنیم خب این بچه در اینده زمین خوردناش را تقصیر خودش میتونه ببینه.

جا داشت در متن از مراسم خاص تخم مرغ شکستن و پیدا کردن آن فرد بدبخت هم صحبت شود :)

پاسخ :

و شاید هیچ وقت کاملا محو و نابود نشه.

اِ وا... راس میگیدا! یادم رفت اونو... من بچه بودم انقد از ین کار خوشم می اومد. مخصوصا او تیکه ش که با زغال رو تخم مرغ دایره میکشیدن و اسم میگفتن. همیشه دلم میخواست اسم منم میگفتن 😂 حتی دلم میخواست تخم مرغ با اعجاز اسم من بشکنه!😂
نیــ روانا
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۱:۴۹

عنوان پست حرف نداشت :)

پاسخ :

فدای تو😊🤩
نیروا حواست هست که جدیدا به شدت کم پیدایی؟!
آبان ...
۲۴ ارديبهشت ۹۹ , ۲۱:۴۸

۵ سال پیش میگفتم این چیزها نیست 

تو این چهارسال خیلی وقت ها از درب که میرفتم بیرون ..تخم اینا دم در بود .‌.

همه جا ون یکاد و ایت الکرسی میزاشتن ..روی تمام شبکه های اجتماعی

امروز میگم هست جادو ..اونقدر که دنیا من سیاه کرد 

پاسخ :

من واقعا نمیتونم بگم هست یا نیست. چون هیچ دلیل علمی براش وجود نداره و از طرف دیگه علم به همه چی قد نمیده و ممکنه باشه و علم کشف نکرده باشه و هیچ وقتم نتونه کشف کنه، چون خارج از حیطه علمه.

آبان من نمیدونم دقیقا مشکلت چیه؛ ولی تو که خودت حقوق خوندی، هیچ راهی برای تموم کردنش وجود نداره؟ ناراحت میشم وقتی میبینم این همه تحت فشاری و غصه میخوری😔
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan