کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

حاضرجواب

سر کلاس، به تناسب بحثی که داشتیم، خاطره ای از حاضرجوابیهای زینب در سن سه سالگی تعریف کردم. دانشجوهایم خندیدند و یکی از آنها که ردیف جلو نشسته بود و از نظر سنی و شخصیتی، مادر کلاس به حساب می آمد، وسط خنده اش گفت: "استاد! حاضرجوابیش به خاله ش کشیده!" 

جان؟! 😳 با تعجب نگاهش کردم و قبل از این که چیزی بگویم، بغل دستی اش گفت: "استاد! منم دقیقا داشتم به همین فکر میکردم!" 🙄بعد هر سه نفر با هم زدیم زیر خنده. 

بقیه دانشجوهایم کنجکاو شدند که چه شده است. برایشان تعریف کردم که خانم فلانی این را میگوید و خانم بهمانی هم تایید میکند. دانشجوهایم خندیدند. فقط خندیدند!😶 گفتم: "معلومه شمام داشتید به همین فکر میکردید" دوباره فقط خندیدند! 😐 

هیچ کس نگفت: "نه استاد! شما که گلید!" 😂 من هم با یک حالتی بین این 😒 و این ☺ نگاهشان کردم و گفتم: "ترجیح میدم درسم رو ادامه بدم!" 

بعدتر به این فکر کردم که چرا همه آن سی و چند نفر دانشجویم مرا حاضرجواب میدانستند در حالی که از نظر خودم نبودم. 

یادم افتاد جلسه اول، پسرهای کلاس تلاش کردند شماره ام را بگیرند (من همیشه فقط آیدی تلگرامم را به دانشجوهایم میدهم) و من در برابر هر دلیلی که آوردند تا بگویند آیدی تلگرام کافی نیست و لازم است دانشجوها شماره استادشان را داشته باشند، جوابی داشتم.

بعد هی خاطرات دیگر یادم افتاد که در همه آنها، تعدادی از دانشجوهایم ساز مخالف میزدند ‌و من قانعشان میکردم. 

حتی گاهی در مورد مباحث کتاب، قانع نمیشدند و کلی توضیح میدادم و گفتگوهای طولانی در کلاس راه می افتاد که یک طرف آن من بودم و طرف دیگر، دانشجوهایی که به هیچ صراطی مستقیم نبودند؛ اما در نهایت، با خودم همراهشان میکردم و استدلالهایم را میپذیرفتند

یک آن پرده از جلوی چشمهایم کنار رفت و من حقیقت ماجرا را یافتم! 🤪 آنها همیشه با این تصور که استادشان حاضر جواب است و کم نمی آورد، داشتند تلاش میکردند بحثی راه بیندازند که بالاخره یک جایی در آن، استاد کم بیاورد و بگوید: "تسلیم! حق با شماست!" 🙌 

آن وقت من، در همه این لحظات، همه تلاشم را میکردم که آنها را متوجه کنم که چرا فلان چیز درست است نه بهمان چیز تا به راه راست هدایت شوند!

به راستی که معلمی شغل انبیاست! 😉


+ نبینم طوری نگاهم کنید که انگار شما هم در حین خواندن این پست، داشتید به همان چیزی فکر میکردید که دانشجوهایم فکر کردند؟!؟!😏😄

++ همکاران انبیاء الهی! معلمها و اساتید عزیز! روزتون مبارک 😍

  • ادامه مطلب
حمیده
۲۶ ارديبهشت ۹۹ , ۱۳:۱۴

جز جیگر بگیره اونی که معتقده شما حاضر جوابی. نههههه، هیییییییع، اسسستغفرالله، چه حرفیه خواهر. نچ نچ نچ :-"""""""

پاسخ :

😂
آخیییییشششش تو که گفتی دیگه خیالم راحت شد... واقعا بببین چه جوری به آدم برچسب میزننا 😏😉
x
۱۳ ارديبهشت ۹۹ , ۰۱:۴۳

به نظرم اصلا ادم حاضر حوابی نیستی 

ادم " به اندازه وبه موقع جوابی هستی" :) 

 

امضا : یک حاضر جواب مدافع هم نوع :))

پاسخ :

آخییییش... خیالم راحت شد 😂
مریم بانو
۱۳ ارديبهشت ۹۹ , ۰۱:۱۶

روزت تبریک میگم :)

 

منم زخم خوردم از حاضرجوابیت!!

 

یه پستی نوشته بودی که دختر کوردی خونتون بوده ظاهرا و کمک کرده ( خیلی جزییاتش خاطرم نیست)

 

من کامنت دادم که بله دخترای کورد مررردن مررررررد:)) ( واقعا منظورم اراده و توانشون بود)

 

تو نوشتی شیرزن هستن شیرززززن:))

 

دهانم رابدوختی ودرافق محوم کردی(:

پاسخ :

ممنون مریم جان💚


😂😂😂 
شرمنده دیگه! یهو رگ فمنیستیم زده بیرون 😄
غ ز ل
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۲۰:۴۷

منم که میدونی نظرمو :))

باز هم روزت مبارک استادجان

پاسخ :

بععله 🙄
مرسی غ ز ل جانم 💚🌷
همراز دل
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۸:۲۷

سلام 

روزتون مبارک استاد عزیز

قطعاً حاضرجوابی باید یه خصوصیت پابرجای هر معلمی باشه که اگه غیراز این باشه دانش آموزا و دانشجوها اشک معلمشون رو درمیارن

پاسخ :

سلام.
تشکر
آره واقعا 😅
صخره نورد
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۸:۰۲

یعنی اشتباه فکر میکردند؟ 😁

روزتون مبارک🌷🌷🌷

پاسخ :

والا چه عرض کنم 😄
مرسی 🌷🌷🌷
یه نفر(Arezooo)
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۷:۳۸

خوشا دانشجویی که استادش شما باشی...

باز خوبه شما قانع شدن دانشجوها براتون مهمه. استاد داشتیم نتونسته ما رو با خودش هم نظر کنه برگشته گفته همینه که هست🙄🙄🙄

مجددا تبریک میگم💐💐💐

پاسخ :

😉 لطف داری

من فقط یه جا یه چیزی گفتم تو مایه های "همینه که هست"؛ اونم وقتی غر میزدن که ما روانشناسی هستیم چرا باید چند واحد فلسفه پاس کنیم. بهشون گفتم چون برای فارغ التحصیل شدن باید n واحد پاس کنید و اگه این چند واحد فلسفه رو پس نشید واحدهاتون به حد نصاب نمیرسه و نمیتونید لیسانس بگیرید. به گفته خودشون تا حالا تو عمرشون انقد قانع نشده بودن 🤪
مرسی عزیزم🌷🌷🌷
نیــ روانا
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۵:۲۶

روز معلم رو صمیمانه بهت تبریک میگم معلم سابق و استاد جوان فعلی

و آرزو میکنم آتش اشتیاق به یاد گرفتن و یاد دادن همیشه در وجود نازنینت شعله ور باشه :*

پاسخ :

آغا من باید واسه عرض تبریک خدمت میرسیدم! 🤦‍♀️
مرسی عزیزم.
روز تو هم مبارک.
چه آرزوی قشنگی... به همین قشنگی تقدیم به خودت 💚🌷
نیــ روانا
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۵:۲۴

اول ی خاطره منم بگم :دی

جلسه اول بود کلاس تمام شده بود و دو سه نفر کنار میز داشتند باهام صحبت میکردند

متوجه شدم ردیف اول چند نفر دارن میگن: آره بابا نمیشه که اینطوری. خیلی زیاده. هماهنگ بشیم راضیش می کنیم حذف کنه ی جاهایی رو و ... (به ترکی)

گفتم: صبر کنید حداقل من برم بیرون بعد علیهم توطئه کنید :))

با تعجب نگاهم کردند و یکیشون گفت: استااااد مگه شما ترکی بلدین؟

گفتم: ترکم خوب چرا نباید بلد باشم؟ 

یعنی ی جوری پوکیدن دیگه خبری از هماهنگی و تلاش برای حذف ی بخشایی نشد :))))

 

و اما

تجربه من از دانشجوهای خودمون اینه:

دانشجو وقتی باهات بحث میکنه برای نمونه سوال یا برای حذف ی بخشایی یا هرررر چیز دیگه ای

هدفش نه اینه که میزان حاضر جوابیت رو بسنجه

نه اینه که واقعا دلیل قانع کننده میخواد

و نه هیچ چیز دیگه

هدفش فقط یک چیزه:

تلف کردن وقت کلاس (حتی اگر شده یک دقیقه)

بنابراین تاکتیک من چیه؟

به محض شروع بحث میگم: آخر کلاس لطفا

بعد از تمام شدن کلاس میگم: خوب حالا می شنوم

و واقعا می شنوم

فقط می ایستم و نگاهشون می کنم

همه معترضین یکی یکی و خیلی وقتا باهم کلللللی حرف میزنند و اعتراضاتشون رو بیان می کنند

من هم در نهایت می پرسم: تمام شد؟

با اکراه میگن: بعله

با ی لبخند ملیح میگم: نه!

اونقدددررر کیف میده

چون برای چند لحظه تو شوک فرو میرن از این نه قاطعانه

و همون چند لحظه کافیه که من کلاس رو ترک کنم :دی

جلسه بعدی هم اگر بخوان بحث کنند فقط ی جمله میگم: من جلسه قبل همه دلایلتون رو شنیدم و از نظرم قابل قبول نبود. 

 

البته گفتم این انگیزه دانشجوهای ماست شاید دانشجوهای شما باکمالات تر و مثبت تر از این حرفا باشند و واقعا بشه قانعشون کرد. 

پاسخ :

🤣🤣🤣
اگه به رو نمی آوردی تا همیشه میتونستی بشنوی چی در موردت میگن 😄

آره خب تو چیزایی مث حذف کتاب و عقب انداختن امتحان و این چیرا نباید بحث کرد. چون بحث خیلی داغونی میشه 😉
 من اون جوابهایی که در مورد شماره بهشون دادم در حد چند ثانیه ای بود که داشتم تابلو رو پاک میکردم.
 یه موضوع دیگه م این بود که تو تایم استراحت بین کلاس، یکی از بچه ها شروع به بحث در موردش کرد که یه جورایی زیر سوال بردن من بود، اونم با سه تا جمله طوری جمعش کردم که گفت استاد من قاطعانه حرفمو پس میگیرم 😂
 بقیه بحثها در مورد محتوای درس بود. مثلا فکر کن میگی تا دو سالگی باید همه خواسته های بچه فوری برطرف بشه، بعد دانشجوها بگن این جوری بچه لوس میشه و تو هی توضیح بدی چرا باید اینجوری باشه و با جه استدلالی میگی این باعث لوسی بچه نمیشه!
 خب هدف اینه که دانشجوها قشنگ تا ته موضوع رو بفهمن دیگه! ولی تهش میفهمی حرفت رو قبول داشته ن؛ فقط میخواستن کم آوردنت رو ببینن!!!🤪
اریانه
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۱:۰۲

دقیقا همینو میخواستم بگم شارمین جون،شما عزیزای دل اگه حاضر جواب نباشید،دانش جوهای سرتقی مثل من به راه راست هدایت نمیشن😅😅

ذره ای شک به دلتون راه ندید،حقمونه،حالمونو بگیرید،اصلا به شکر خوردن بندازیمون و قانعمون کنید😅

پاسخ :

🤣🤣🤣
ولی عاشق روابطت با خاله کوچیکتم. بیشتر ازش بنویس 😄💚
خودت باش
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۱۰:۳۲

اگه دانشجوهاتون یه مطلبی رو درست فهمیده باشند، همین حاضر جوابی شماست!!

استاد حاضر جواب روزت مبارک...

پاسخ :

دس شوما درد نکنه!😂
تازه کی به کی میگه ها! 🤪

مرسی عزیزم 💚💚💚
Reyhane R .
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۹:۵۱

سلام.صبح بخیر.🌱

روزت مبارک🌹🌹

هیچم حاضرجواب نیستی.

غایب جوابی اصن!😁

پاسخ :

سلام ریحانه جانم. صبح به خیر.
ممنون عزیزم 🌷🌷🌷
غایب جواب 🤣🤣🤣
به تو میگن یه رفیق دلداری دهنده خوب! 😄 
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۴:۵۴

روز معلم مبارک:-)

ولی حاضرجوابی در عین حذف فاکتور بی‌ادبی خوبه:-)

پاسخ :

ممنون حورا جان 💚
موافقم. ^_^
حامد سپهر
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۳:۰۴

روزتون مبارک استاد

ایشالا همیشه موفق باشین

حاضر جوابی که خوبه:) مثلا همیشه بعد هر دعوا یا مشاجره کلی حرف به ذهنم میرسه که با خودم میگم عه عه عه چرا این یادم نیومد بگم بهش و کلی افسوس میخورم:))

پاسخ :

ممنون🌷
سلامت باشین.
از خوبیش که خوبه! ولی من به نظر خودم تو اون کلاس، اصلا حاضرجواب نبودم، بلکه استادی دلسوز و فرهیخته بودم که تا دانشجوهام مطلب رو نمیگرفتن و ابهام داشتن دست از سرشون برنمیداشتم 😂

منم از این تجارب دارم🤦‍♀️
مشتاقٌ الیه
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۱:۳۶

منم یادم رفت بهتون تبریک بگم که! :)

پاسخ :

دیر نشده که! تازه یک ساعت و سی و شش دیقه از شروعش گذشته!😄
ممنون💐
دلساخته های آنی
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۱:۱۱

روزتون مبارک

و بابت تبریک هم ممنونم 🙂❤

پاسخ :

فدات عزیزم😊💚
اریانه
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۱:۰۲

با همون خاله محبوب کودکیم بحث میکردم،میگفتم چه وضعیه،خرس قطبی میشدیم،وسط برف و‌ یخ میلرزیدیم بهتر از الان بود،نام برده یهو گفتن، بالاخره خرس های قطبیم مشکلات خاص خودشونو دارن و .....😑

اموزش و تدریس شغل وی بود😑😑

باید بگم از اون دسته از دانشاموز،دانشجو،هنرجو،زبان اموز و....بودم وهستم که هر استادی ارزو میکنه سر کلاسش نباشم🙃🙃

انواع و اقسام تنبیه،حرف شنیدن،مجادله،افتادن و....رو هم واسه این صفت تحمل کردم😑😑

این دفعه به موقع،روزتون مبارک🌷🌷

پاسخ :

😂
خب کسی که میره تو کار تدریس، اگه یه کم زبوندار نمیشه دانش آنوزا/ دانشجوها درسته قورتش میدن! 😉

یعنی همیشه از اون کتک لازما بودی 😏😉 خب دخترم یه کم آروم میگرفتی که نخوای این چیزا رو تحمل کنی🤪

عزیزمی. مرسی 💐💐💐
هیوا جعفری
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۵۴

چ اتفاق بامزه ای :) مطمئنا منم به همون فکر دانشجوهاتون رسیدم :))

روزتون مبارک 

پاسخ :

😄🤦‍♀️
ممنونم💐

محمد حسین
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۴۵

به صورت مخ سوختانه میتونم عبرتی که منظورمه را توضیح بدم:

این که شما فکر میکنید اونا دارن یه کار دیگه میکنند و شما باید این کارو کنید و بعد اونا فکر کنند شما دارید یه کار دیگه میکنید و یه کار دیگه کنند !!

حالا بدترش وقتیه که یکی از عمد کاری کنه که شما فکر کنید اونا دارند یه کار دیگه میکنند!!

 

پاسخ :

مخم سوخت! بعدش رفتم پست خودم رو دوباره خوندم و متوجه منظورتون شدم 😉

هوپ ...
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۲۶

دوباره تبریک میگم یک

کاملا باهاشون موافقم دو. یادم نرفته هنوز وقتی بهت گفتم مگه روان شناسام میرن مشاوره، سریع گفتی مگه شما خودتون دندوناتون رو درست میکنین؟!

پاسخ :

دوباره ممنونم عزیز جان. 
وااای هتوز یادته 🤣🤣🤣
خوبه حالا همه بیان خاطراتشون از حاضرجوابی منو زیر این پست کامنت کنند 🤣
محمد حسین
۱۲ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۲۴

سلاام

روزتون مبارک

این ماجرا خیلی عبرت آموز بود افراد و امم زیادی در دام این جور پندار ها میافتند!

پاسخ :

سلاام.
ممنونم.
عبرت آموز😅 تو این ماجرا چند تا پندار داشتیم؛ کدومش منظورتونه؟😏😉
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan