کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

از دلتنگیها...

یادته تو شلوغی پنجم فروردین راه افتادیم رفتیم میدون و اونجا از بس مسافر و توریست بود، جای سوزن انداختن نبود و ما به عنوان تنها حاضران بومی جمع (شاید)، فقط راه میرفتیم و سلفی میگیرفتیم؟

یادته از جلوی ارگ تا خود میدون انقلاب پیاده میرفتیم و تو همه مغازه ها سرک میکشیدیم و تو همه چیز رو می پسندیدی و پرو میکردی و من هیچی نمی پسندیدم و تو میگفتی هر وقت چیزی پسندیدی بگو من جشن بگیرم؟

یادته یه وقتایی عابر بانکت رو میدادی دست من که ولخرجی نکنی؟

یادته میرفتیم کف سی و سه پل می نشستیم و از لابه لای محافظ سیمی، غرق تماشای رودخونه و صحبت و خنده و سلفی گرفتن و خوراکی خوردن میشدیم و دیگه کسی نمیتونست از اون قسمت رد بشه؟

یادته چقدر تو بازارهای میدون امام میگشتیم و منو از حوصله میبردی از بس جینگیلیجات رو زیر و رو میکردی؟

یادته یازده شب بود دیرت شده بود منو به زور میکشیدی که برگردیم من اصرار داشتم که وایسا از ماه کنار مسجد شیخ لطف الله عکس بگیرم بعد بریم؟

یادته چند بار مسیر خواجو تا سی و سه پل و سی و سه پل تا نقش جهان رو پیاده رفتیم؟

یادته از بس جذب صدای گرم اون پسر دوره گرد گیتاریست شده بودیم که سر سید علی خان نشسته بود، یادمون رفت میخوایم بپیچیم تو اون خیابون؟

یادته از بس به هنرمندای سر تا سر چارباغ پول میدادی کیف پولت خالی میشد و دیگه حتی کرایه برگشت رو نداشتی؟

یادته می نشستیم زیر پل، کفشهامون رو در میآوردیم پاهامون رو با جوراب میذاشتیم تو آب؛ همه شم باید مواظب بودیم تو گوشی و ساعت و کیف و کفشت رو تو آب نندازی؟

یادته از بس رفته بودیم میدون، من دیگه حالم از اون فضا به هم میخورد پشت به مسجد امام می نشستم که چشمم بهش نیفته؟

یادته هر بار از جلوی سینماهای چارباغ رد میشدیم چقدر غر میزدی که یه بارم بریم سینما ولی من سینما دوست نداشتم؟

یادته تو گرما و سرما و حتی برخلاف نظر جمع، فالوده بستنی سفارش میدادم و همراه با غرغرهای شما و لرزیدن تن تو سرما میخوردیم؟

اون کوله پشتی جادویی که موقع بیرون رفتنمون پشتوانه مون بود و از زیرانداز گرفته تا کلی خوراکیهای خاص و خوشمزه از توش در می اومد رو یادته؟

یادته بدون هیچ ترس و نگرانی، موقع سلام و خداحافظی میتونستیم همدیگه رو بغل و روبوسی کنیم؟

یادته چقدر تو میدون، کنار رودخونه، روی سی و سه پل، زیر خواجو، وسط چارباغ دست همدیگه رو گرفتیم و با هم گفتیم و خندیدیم و گریه کردیم؟


دلم واسه تک تک اون لحظه های شلوغ و بی پروایی که میشد هر وقت هر جور هر جا بریم تنگ تنگ تنگه... حتی برای سینماهای نرفته مون!


  • ادامه مطلب
جویا
۱۴ فروردين ۹۹ , ۰۰:۲۸

واقعا دیگه زندگی عادی داره فراموشمون میشه

یک وقتایی فکر می کنم این طوری شاید بعدها بیشتر قدر نعمت های خدا را بدونیم

پاسخ :

میدونی امروز داشتم فکر میکردم دیگه یه ذره ذره دارم به این شیوه جدید عادت میکنم!
کاش این طوری باشه. خیلی چیزها از دستمون رفته که فکرشم نمیکردیم این همه مهم باشه.
رحیم فلاحتی
۱۲ فروردين ۹۹ , ۲۳:۳۶

کلی برنامه ریخته بودیم و نشد که بشه ! اما هنوز زندگی ادامه داره ! اینبار که از لبنیاتی سر خیابون بستنی قیفی خریدم عاشقانه تر لیسش می زنم 

پاسخ :

من که جدا از برنامه هایی که ریخته بودم و نشد، یهو هوس یه کارهای عجیب و غریبی به سرم میزنه که اون موقعها که ممنوع نبودن، امکان نداشت انجامشون بدم 😐🤦‍♀️
آخ.... یاد بستنی به خیر!
اریانه
۱۲ فروردين ۹۹ , ۱۵:۲۲

این که ریشه کن بشه کلا،اونم زود،خواسته زیادیه،ولی کاش زودتر از این مدل در بیاد،برگردیم به روند زندگیمون،حالا غیر عادیم بود،باشه،ولی جاری باشه حداقل،الان یه سکون همراه با دلشوره عذاب اوری داره😭😭😭😭

نه اونام خودجوش میذارن،ولی زود زود اپ میکنی شما،من یکی که شاد میشم،😍😍تازه دیده شده بعضا با گریه زاری درخواست پست شده،چون خودجوش پست نمیذاشتن🧐🧐🧐خدا نگذره🙄🤔😂

در جواب جواب کامنت خصوصیم😁اهااا من فکر کردم تایید شد من ندیدم،دیگه گفتم یه سوالی کرده باشم🤔🤔وگرنه که بعله ،هر جور خودتون صلاح میدونید،هر طور شما راحتی😊✋🏻😁

پاسخ :

خواسته زیادی که نیس. کرونا یه کم شعورش پایینه! 😉

آها از اون لحاظ 😁 میدونی من خیلی دلی مینویسم و نوشتن یه بخش مهم زندگیمه. به خاطر همین هر وقت نوشتن خونم پایین بیاد، خودجوشانه مینویسم. شده روزی سه تا پست بذارم، شده ده روز هیچی ننویسم
حمیده
۱۲ فروردين ۹۹ , ۱۲:۰۳

من خیلی وقته "مبارکههههههه" نگفتم، استخونام درد میکنن :))))))) 

پاسخ :

خب بگو. کی جلوتو گرفته بود که نگفتی؟! 😏😆
اریانه
۱۲ فروردين ۹۹ , ۰۱:۲۰

بابااا،اینا که میگذره حالا،میگذره ،دوباره میشه تجربشون کرد،فقط کی ؟؟خدا میدونه🙃🙃

شما فکرشو بکن،فضای مجازی نبود،یه چند دهه قبل این اتفاق می افتاد،من یکی که میمردم از تنهایی😭😭😭باز الان میشه دیدشون حداقل☹️☹️

یعنی من شمارا عاشقم اصلا،اینقدر خودجوش پست میذارید،خیلللللیی خوبه😍😍😍😍واسه همه پست گذاشتنات مرسی☺️

 

 

پاسخ :

ممکنه حالا حالاها باشه.
مطمئن باش اگه نبود هم یه جوری کنار می اومدیم و کم کم عادت میکردیم. متاسفانه یا خوشبختانه ساختار آدم اینجوریه.


😂 مگه بقیه غیرخودجوش پست میذارن؟! 
😘😘😘


+ در جواب کامنت خصوصیت: به نظرم ادامه بحث لزومی نداشت 😊❤
مشتاقٌ الیه
۱۱ فروردين ۹۹ , ۲۳:۲۶

دیگه وبتون رو نمیخونم تا قرنطینه تموم بشه. این رسمش بود استاد؟ آخه این درسته؟ حالا من چکار کنم؟ :)

پاسخ :

نکنه شمام  با خوندن این پست، مث محمد حسین تو دلت گفته باشی "نخوری الای"😂
هوپ ...
۱۱ فروردين ۹۹ , ۲۱:۱۳

اَیییی خِدااااااا :-(((

پاسخ :

هییییی هیییییی 😭
حامد سپهر
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۵۲

یادته یه وقتایی عابر بانکت رو میدادی دست من تا ولخرجی نکنی:))

اشاره ظریفی به اصفهانی بودن شده:))

پاسخ :

عه؟؟؟
پس چرا اینو نمیگید: "یادته از بس به هنرمندای سر تا سر چارباغ پول میدادی کیف پولت خالی میشد و دیگه حتی کرایه برگشت رو نداشتی؟"😏😏😏

نه واقعا پول خرج کردن دوستمو ندیدید. قشنگ آبرو همه اصفانیا رو میبرد! یهو میدیدی تو دو ساعت حقوق یه ماهش رو خرج کرد!
Reyhane R .
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۴۸

نه بابا اینجوریام نیست.

رعایت کردنو میگم 😁

ولی آمارمون از جاهای دیگه خیلی کمتر بوده و دیرتر مبتلا شدیم.نمیدونم چرا 😅

پاسخ :

شاید چون اونجا هوا گرمتره.
شایدم کلا مث ما اصفانیا نیستید که همه ش تو کوچه خیابون ریخته باشن 😉
محسن رحمانی
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۴۴

شما اصفهانی هستید؟

پاسخ :

بله
محسن رحمانی
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۴۴

سلام 

 

تو قرنطینه زندگی کردن خیلی سخته خیلی .

پاسخ :

سلام. 
بله. خیلی
محمد حسین
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۱۹

سلام

خب شما خیلی زیاده روی میکردید در خوش گذرونی

احتمالا اون موقع یکی که حس من در حال حاضر را داشته گفته نخورین الای و الآن دعاش مستجاب شده

جل الخالق

پاسخ :

سلام.
😂😂😂

نه خب اینا مثلا ماهی یه بار،دو ماه یه بار، حتی گاهی سه ماه یه بار اتفاق می افتاد. 
Reyhane R .
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۹:۰۰

دلم اصفهان خواست😭

ای خداااااااااااااااااااا😔

پاسخ :

بعد قرنطینه در خدمتیم 😁

ریحان شنیدم طرفای شما خیلی رعایت میکنند بعد خدا هی بلاهای دیگه میفرسته! 😐
98شیر
۱۱ فروردين ۹۹ , ۱۸:۲۴
10 گیگ فضای رایگان آپلود فایل و آپلود عکس

 

 

https://98share.com/

 

برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan