کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

عاشقانه های کرونایی

در گردش چشم تو گُمم، باور کن!

انگشت نمای مردُمم، باور کن!


عشق تو شیوع کرده در شهرِ دلم 

چشمت کرونا و من قمم، باور کن!


#سیدعلی_نقیب


🌸🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 


باید پس از این فرارِ معکوس کنم

جای رؤسا تکیه به ویروس کنم


مأیوس از آینده‌ام و می‌خواهم

هرکس کرونا گرفته را بوس کنم!


#شروین_سلیمانی


🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


دستان پر از محبتت ما را کشت

آغوش پر از حرارتت ما را کشت


این ها به کنار، چشم بادامی من 

تست کرونای مثبتت ما را کشت !


#سعید_بیابانکی


🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


لازم شده واکسینه کنم این دل را

خالی ز غم و کینه کنم این دل را


تا پخش نگردد کرونای عشقت

باید که قرنطینه کنم این دل را


🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


هرکس که خودش را به غرض لوس کند

این خانه ی ما را پر ویروس کند


ای کاش به قم سفر نماید آنجا

یک عالم چینی دو لبش بوس کند👄


#محمدجعفر_ورزی

ساکن آلکاتراز
۱۱ اسفند ۹۸ , ۲۰:۲۹

شارمین جان تو این مدت کم چیزهایی که گفتی سعی کردم انجام بدم، مخصوصا صحبت کردن جلوی اینه،تاااازه یه چیزم کشف کردم که یه ذره لبم متمایل به سمت راست هست وقتی میخندم بعد متوجه شدم بخاطر این هست که 2سال تمامه با سمت راست ذا میخورم و الان با کمک ادامس تونستم حلش کنم :) سبب خیر شدی دختر

 

اما هنوز مشکل دارم،اون خجالتو گذاشتم کنار یکم راحت تر حرف میزنم ولی دوتا مشکل دارم یکی اینکه اول حرف زدن دچار چنان استرسی میشم که دست خودم نیست قلبم یجوری انگار هرچی خون داخلشه یکی داره مکش میکنه و لرزش صدا میگیرم هررر کار میکنم دست خودم نیست جسمم باهام یاری نمیکنه برای حل این مشکل، به نظرت برم پیش پزشک که با دارو حل بشه؟یا راه حلش چیز دیگه ای؟

ببین خجالت نمیکشمااا یک سری علائم جسمی دارم از همون لرزش صدا متنفرمممم در صورتی که خجالت  ندارم

البته خودم فکر میکنم دلیلش این باشه که بیشتر به فکر اینم که دیگران بهم میخندن اگر سوتی بدم توی حرفهام،بیشتر به نظرم اعتماد به نفسم کمه شاید

دومی هم اینکه خیلی زود خسته میشم از حرف زدن، حرفامو توی چندتا جمله سرهم میکنم و منظورمو میگم، حوصله پرحرفی ندارم برخلاف دخترا که چنان شاخ و برگ به یه اتفاق ساده میدن که ماه ها میتونن دربارش حرف بزنن

این خسته شدن از حرفهای تکراری دیگرانو چکارش کنم؟

پاسخ :

عزیزم خدا رو شکر اون پیشنهادها به دردت خورد و برات مفید بود.

ببین من بعید میدونم نیاز به دارو داشته باشی، مگر این که این علایم رو به صورت شدید و تو موقعیتهای دیگه هم حس کنی و مدت زیادی باشی که اینجوری هستی. فکر می کنم مساله ت بیشتر این که بتونی علایم بدنی و فکرهای منفیت رو کنترل کنی.
برای کنترل علایم بدنی، تنفس عمیق، ریلکسیشن، شنا، پیاده روی و... مفیده. تنفس و ریلکسیشن رو هم قبل از موقعیتی که می خوای حرف بزنی انجام بده هم برای خودت برنامه بذار که مثلا روزی سه بار، هر بار 5 دیقه انجامشون بدی. 
برای کنترل فکرهای منفی هم چیزی که من بهت پیشنهاد میدم اینه که کتاب کودک خوشبین، فصلی که مربوط به جایگزینی افکار منفی هست رو بخونی (درسته اسمش کودک خوش بینه ولی هم راهکار برای بچه ها داره و هم برای بزرگترها).

این که زود خسته میشی از حرف زدن یا به خاطر همون اضطرابت موقع حرف زدنه که از ترس اشتباه کردن و مسخره شدن میخوای زود جمعش کنی یا واقعا آدم کم حرفی هستی که در این صورت احتمالا کار زیادی نمیشه کرد!

خسته شدن از حرفهای تکراری رو دقیق متوجه نشدم منظورت چیه. اگه یکی داره حرف تکراری میزنه خب محترمانه بهش بگو که قبلا گفته!
یاقوت
۱۰ اسفند ۹۸ , ۱۶:۲۷

حق با شماست .. من شرمنده همه ی عمه هام..خودمم عمه مم..

یه اشتباه دیگه م داشته م سمیرا درسته نه بشرا :)).. شرمنده سمیرا جون..

ولی خوشبحال شاعرا ..شاعر بودن موهبت کمی نیست.. من واسه همین شعر سخیف(حالا شعرم که نیست:))) کلی زور زدم ..اون کلمه ی آخر " جونی" رو  "جانی "مدنظرم بود ولی نمیخورد بهش ..

پاسخ :

من عمه نیستم، ولی بالاخره که میشم. 😊
یاقوت 😒 کلی فکر کردم بشرا کی بود؟! دیگه در قوطی قرصهای آلزایمر رو باز کرده بودم که کامنتت رو دیدم.
راستی از سمیرا خانوم هم خیلی وقته خبری نیست.

مهم اینه که شعرت مطلب رو رسوند. 😉
خودت باش
۱۰ اسفند ۹۸ , ۱۵:۱۲

از شعراشون بهتر، شمایی که این شعرا رو اینجا گذاشتی که ما بخونیم و تو این آشفته بازار زندگی شاد بشیم!!!

پاسخ :

فدات 😍 خوبی از خودته
یاقوت
۱۰ اسفند ۹۸ , ۱۳:۴۱

یاقوت را دگر میل به صفدر و اصغر نیست

وز چله و بست بشرا که دگر اثر نیست

وز آه یاقوت ز کاسه سوپی 

برخاست چشم بادومی کرونای جونی

#یاقوت الملوک یاقوتی

هم محله ایها(بروبچز چله ) جریانو می دونین که  ..همت کنین دست به دست برسونید به بشرا جون:))))

ولی شعرم عمه ی وزن و ریتم اینا ست..

 

پاسخ :

یاقوت الشعرا 😅😍❤

به عمه گان خود و دیگران احترام بگذارید! عمه حرمت داره نه فحش 🙄😂
محمد حسین
۱۰ اسفند ۹۸ , ۱۳:۰۴

خب شما کم یادتون میاد.

بعضی ها علی حق جو را هم یادشون میاد با این عکس پروفایل شایدم یادشون نیاد:

https://www.chetor.com/wp-content/uploads/2018/09/hafez.jpg

دیگه استعاره بسه. البته اون ها هم در زمان خودشون در جهت یکپارچگی و rhetorical emphasis عمل می‌کردند  :))))

پاسخ :

علی حق جو شما بودید؟؟؟؟😳😳😳
یادمه این اسم و فامیل و پروفایل رو! ولی نمیدونم چرا تو ذهنم یه آقای سن و سال دار بود نه یه پسربچه دهه هفتادی 🙄😅
+  rhetorical emphasis🤔😏
محمد حسین
۱۰ اسفند ۹۸ , ۰۹:۳۰

نه. تا جایی که یادم میاد همین بود اسمم :)

پاسخ :

تا جایی که من یادم میاد مخ سوخته بودید.😉 اتفاقا اولش با خودم گفتم یکی عکس پروفایل مخ سوخته رو برا خودش گذاشته! بعد دیدم نه خودشه!
Reyhane R .
۱۰ اسفند ۹۸ , ۰۵:۲۰

چه باحال بودن😅

اون منشوری ها رو هم میزاشتی دیگه.

 

تنت سلامت دکتر جان.😊

 

پاسخ :

😅 یعنی تا یه اتفاقی می افته این شاعرا آماده ن شعر بگن 😅

عنوان پست رو تو گوگل سرچ کن پیداشون میکنی. من میخواستم فقط عاشقانه بذارم 😏

ممنون عزیزم. خودت و خانواده و عزیزانت سلامت باشید
هـی وا
۰۹ اسفند ۹۸ , ۲۲:۵۹

ماشالله به شعرا :دی

مرسی از شما

پاسخ :

واقعا 😊
خواهش میکنم. مرسی که خوندید
حمیده
۰۹ اسفند ۹۸ , ۲۲:۵۶

من زود زود میام می‌خونمت‌ها، یکم حجم غمم بالاس، نمیتونم دلقک بازی دربیارم کامنت بذارم :)) ایشالا جبران کنم نن جون

پاسخ :

حواسم بهت هست 😏 باید این دوران رو بگذرونی حمیده. به خودت فرصت بده. با خودت همدلی کن. 
منتظرم جبران کنی دخترم 😆😉😁
هوپ ...
۰۹ اسفند ۹۸ , ۲۲:۵۲

دومی چه تیکه ای انداخته به اون بالایی ها! اگه گوش شنوا داشته باشن

پاسخ :

از همین شاعر چند تا شعر کرونایی دیگه هم بود با تیکه های سنگین تر. ولی حذفشون کردم 😉
محمد حسین
۰۹ اسفند ۹۸ , ۲۲:۴۸

میخوام توانمدی یکپارچگی را در خودم محقق کنم :)

پاسخ :

با تغییر اسم؟!
محمد حسین
۰۹ اسفند ۹۸ , ۲۱:۲۸

سلام

دو تا آخری خیلی خوب بود

یکی مونده به آخری شاعرش کیه؟

پاسخ :

سلام.
فکر کنم شاعرش گمنامه. پیدا نکردم.

+ اسم جدید مبارک :)
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan