کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

بغلم کن که جهان «کوچک و غمگین» نشود

بهتر است آدم کرونا بگیرد و بمیرد 

یا

در جهانی «کوچک و غمگین» به زندگی اش ادامه دهد؟!

.

.

.

.

+ الکی مثلا من جزء آدمهایی هستم که کرونا را جدی نمی گیرند یا آدمهایی که سبک زندگی خیلی عشقولانه و هندی طور دارند!!! :)))

خودت باش
۰۹ اسفند ۹۸ , ۱۷:۵۲

من و محبوب تو اوج کرونا رفتیم سی و سه پل و بستنی خوردیم و به همه جا هم دست زدیم...

پاسخ :

با اون دستکشای بستنی خورونتون 😂
یاقوت
۰۸ اسفند ۹۸ , ۲۱:۳۹

ای وای .. ببخش پس حسابی تو زحمت انداختمت نه همون یکیم اضافه ست حتی:)))

پاسخ :

نه بابا چه زحمتی... 
اتفاقا کم هم هست😒 کامنتهات رو دوست دارم و از افزایش تعدادش استقبال می کنم 😉😍
یاقوت
۰۸ اسفند ۹۸ , ۲۱:۱۵

کرونا پیرمونو درآورده لامصب.. خواهرکوچیکه یه سری علف مثل میخک و اینا دمنوش می کنه به طعم زغنبوت یه اسپری ضدعفونی کننده م برداشته هی می پاشه.. فقط مونده اسید بریزه تو حلقمون. . 

والا اگه زندگیم شامل همون موارد فوق الدکری که گفتی بود الان خود کرونا میومد یه ماچ گنده ازم می کرد ...

پاسخ :

یاقوت...
تقریبا همیشه کامنتهات دوتاییه.
من همیشه یکی رو تایید می کردم.
این بار گفتم ازت بپرسم شاید اصلا دوست داری دو تا کامن عین هم بذاری من هی پاک می کنم یکیش رو =))))
یاقوت
۰۸ اسفند ۹۸ , ۲۱:۱۵

کرونا پیرمونو درآورده لامصب.. خواهرکوچیکه یه سری علف مثل میخک و اینا دمنوش می کنه به طعم زغنبوت یه اسپری ضدعفونی کننده م برداشته هی می پاشه.. فقط مونده اسید بریزه تو حلقمون. . 

والا اگه زندگیم شامل همون موارد فوق الدکری که گفتی بود الان خود کرونا میومد یه ماچ گنده ازم می کرد قشنگ 

پاسخ :

مامان من از امشب استفاده از کلمه کرونا رو تو خونه ممنوع اعلام کرد! :) یعنی ما یک شبانه روز رفتیم پیشواز، از امشب به شرایط عادی برگشتیم! &) البته شستن دست و مراقبتهای بهداشتی و... سر جای خودشه (البته نه به طور وسواسی و شدید). ولی دیگه نباید ازش حرف بزنیم! خخخ
فکر کنم این که من دیگه به جای کلمه کثیف از کلمه کرونایی استفاده می کردم و به همه چیز صفت کرونایی می دادم و قبل هر پوشیدن و نوشیدن و... ای می گفتم کرونایی نباشه یه وقت، تو این تصمیم مامان بی تاثیر نباشه =)


ماچ کرونایی =))
مخ سوخته
۰۸ اسفند ۹۸ , ۱۹:۲۲

اِگِر، فقط اِگِر زندگی آدم معنا و ارزشی داشته باشه

تازه مشکل اون موقع بیشتر هم میشه، معنا موانع داره و آدم بدون آمادگی از پسش بر نمیاد

این شعر خیلی خوبه

یه بار دیگه ام عنوان گذاشته بودیدش. نه؟

 

پاسخ :

فیلسوفانه بود 😊👍
منم دوسش دارم.
فکر کنم گذاشته بودم.
دچارِ فیش‌نگار
۰۸ اسفند ۹۸ , ۱۸:۵۷

قشنگ بود+++

حمله ی قرنیه ها...

پاسخ :

😊
آبان ...
۰۸ اسفند ۹۸ , ۱۸:۱۷

بستگی داره 

ایا چیزی برای از دست دادن دارم ؟نه ..پس مرگ چیز بدی نیست 

پاسخ :

اما شاید یه روز، چیز ارزشمندی به دست بیاری که زندگیت رو رنگی رنگی کنه. پس زندگی هم میتونه انتخاب خوبی باشه.
دچارِ فیش‌نگار
۰۸ اسفند ۹۸ , ۱۸:۰۲

شعر کاملش رو بذارید

پاسخ :

مثل یک کودک بد خواب که بازیچه شده
خسته ام خسته تر از آنکه بگویم چه شده
در خیالات بهم ریخته ى دور و برم
خیره بر هر چه شدم خاطره اى زد به سرم
مى روم چشم ترم را به زیارت ببرم
تا از آن چشم نظر باز شکایت ببرم

ناممان منتسبش بود نمیدانستیم
جانمان در طلبش بود نمیدانستیم
خبر آمد همه جا شعر تو را میخواند
شعرمان ورد لبش بود نمیدانستیم

قول دادم برود از غزل آتى من
لطف کن حرف نزن قلب خیالاتى من
مشکلت با من و احوال پریشانم چیست ؟
قلب من تند نرو صبرکن آرام بایست
نفسم را به هواى نفسى تازه بگیر
قد عاشق شدنم را خودت اندازه بگیر
بخدا هیچ کسى مثل من آزرده نشد
مثل لب هاى تو انقدر ترک خورده نشد
هیچ کس مثل من از دست خودش شاکى نیست
از همین فاصله برگرد تو هم باکى نیست

فرق دارد دل من با دل تو عالمشان
در دهانم پر حرف است نمى گویمشان
به خودم سیلى سرخى زدم و دم نزدم
آن زمان که همه فریاد زدند از غم شان

پشت وابستگى ام هست دلیلى که نپرس
منم و تجربه ى طعم اصیلى که نپرس
حرف دل را که نباید بگذارى آخر
این چه چشمان شروریست که دارى آخر ؟
چشم تو روى من غم زده شمشیر کشید
قلب من یاد تو افتاد فقط تیر کشید
حمله ى قرنیه ها را نپذیرم چه کنم ؟
من اگر دست تو را سخت نگیرم چه کنم ؟
هر چه من مى کشم از این دل نامرد من است
این غزل ها همگى گوشه اى از درد من است

#سید_تقی_سیدی
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan