کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

نمایشگاه کتاب خود را چگونه گذراندید؟

از ساعت ده صبح که نمایشگاه کتاب کارش را شروع کرد تا همین یک ساعت پیش که رسیدم شهر خودم فقط دارم بدشانسی می آورم و حرص می خورم! این بدترین سفر عمرم بود. کلی توی ذوقم خورد.😢


+ شاید بعدا برای تخلیه هیجانات منفی مربوط به این سفر، یک پست روزانه نوشت رمزدار بگذارم. 

آبی
۰۹ ارديبهشت ۹۸ , ۲۳:۳۰
وقت تون بخیر و شادی شارمین عزیزم
خیلی دلم میخواست با کلی هیجانات مثبت و خاطرات خوب بر می گشتی گاهی پیش میاد هیچ سفری قابل پیش بینی نیست.
شارمین جان اگه قبول میکردی نمایشگاه کتاب همدیگه رو ببینیم کلی بهت خوش میگذشت قبول نکردی به قول خودت هنوز جسارت قرار وبلاگی رو پیدا نکردی اینطوری شد دیگه (شوخی کردم).
منم اهل قرار وبلاگی نیستم روابط وبلاگی هیچ وقت برام جدی نبوده اما از کسی خوشم بیاد جسارتم بالاست شارمین به نظرم تو آدم پیچیده ای نیستی این مورد منو جذب کرده فقط به این دلیل مشتاق دیدارت در نمایشگاه بودم وگرنه میدونم تو هم خیلی خوب میدونی دنیای ما با هم خیلی متفاوته .      
من دیروز ساعت 4 نمایشگاه کتاب رفتم به هر حال نمایشگاه کتاب سالانه برگزار میشه و شلوغ بودنش طبیعیه البته درسته امسال انگاری بیشتر شلوغه به هر صورت دختر خوب جمعه تعطیلاته از دانش آموز،دانشجو،کارمند،کسانیکه از شهرهای دیگه به نمایشگاه تشریف میارن و تعدادشون اصلا کم نیست همگی فقط میتونند جمعه چنین برنامه هایی داشته باشند مطمئنا جمعه شلوغ تره.

پاسخ :

وقت شما هم به خیر آبی جان.

درسته. گاهی پیش میاد. چاره ای هم نیست.

والا همینو بگو! این سزای کسی است که جسارت قرار وبلاگی نداره 😁

من کلا آدم جسوری نیستم ولی خیلی دلم می خواست بودم و اگه بودم قطعا تو جزء کسایی بودی که باهاش قرار می ذاشتم؛ با این که قبول دارم دنیامون متفاوته. ولی از همون اوایل که کامنتهات تو وبهای دیگه رو می خوندم دوست داشتم از نزدیک ببینمت. الان بیشتر.

امیدوارم نمایشگاه بهت خوش گدشته باشه.
نمی دونم چرا من فکر میکردم لابد ملت دیقه نودی ان و میذارن جمعه آینده برن نمایشگاه 😁


Reyhane R
۰۹ ارديبهشت ۹۸ , ۱۳:۲۰
عاقا هنوز به من نرسیده رمز که.):
ساعت چند فرستادی؟

پاسخ :

عه! انگار ارسال نشده. تو بخش نظرات ارسالی خودمم نیست.
الان دوباره می فرستم
Reyhane R
۰۹ ارديبهشت ۹۸ , ۰۸:۳۱
سلام.صبح بخیر.
بی زحمت برای منم رمز رو بزار😘

پاسخ :

سلام ریحانه جان.
گذاشتم عزیزم😘
اعظم 46
۰۸ ارديبهشت ۹۸ , ۲۲:۴۱
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام لطفا رمز رو برام ایمیل کنید ممنون
*******************
قسمت ایمیل نوشتم قبول نکرد
لطفا آدرس رو پاک کنید

پاسخ :

سلام اعظم خانم.
فعلا امکان ارسال ایمیل ندارم.
اگه شد تا چند روز آینده می فرستم براتون.
مهربانو
۰۸ ارديبهشت ۹۸ , ۱۰:۴۸
آره واااقعا شلوغ و ناجور بود . خدا رو شکر کردم نه نفس همراهم بود نه مهردخت . که حسابی کلافه می شدن . 
بیا رمز بده عزززیز دل لدفن 

پاسخ :

اوهوم. خوبه تنها رفتی و خوبه که می تونی اگه خواستی یه روز وسط هفته که خلوت تره بری دوباره.


چشم مهربانوجان. فرستادم برات
Nilou far
۰۸ ارديبهشت ۹۸ , ۰۹:۱۴
عهههه چه بد!
رمز رو هم اکه زحمتی نیست بفرست.باتشکر

پاسخ :

😟
فرستادم نیلوفر جون.
خودت باش
۰۷ ارديبهشت ۹۸ , ۲۲:۵۸
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
چون منو نبرده بودی و *** رو هم دلشا شیکسته بودی!!!!

پاسخ :

آه جفتتون دامنمو گرفت!=)
مهربانو
۰۷ ارديبهشت ۹۸ , ۱۵:۴۷
ی واای شارمین جانم چه بد . 
امیدوارم زودتر ارامشت رو بدست بیاری عزیزم . من دیروز (جمعه) ساعت 4 تا 5 اونجا بودم دوستم رونمایی از کتابش بود .. کلافه شدم از شلوغی و سریع برگشتم . فقط چند تا عکس از انتشارات قدیانی و کتاب های خاطرات بچگی مهردخت براش انداختم 

پاسخ :

مرسی عزیزم. 😘 تا لنگ ظهر خوابیدم حال خراب دیروز و دیشبم رفع شد.
من اصلا فکرشم نمی کردم روز سوم نمایشگاه تا این حد شلوغ باشه. دو سال پیش روزهای آخرش بود رفتم انقد شلوغ نبود. قدیانی هم از جمله غرفه های به شدت شلوغ بود. حتما به سختی تونستی عکس بگیری
Reyhane R
۰۷ ارديبهشت ۹۸ , ۱۳:۱۱
ای بابا ):
 چرا آخه؟
بیا برامون بوگو که چی شد و چیکارا کردی (:

پاسخ :

می نویسم عزیزم. 
البته انرژی منفیم رفع شد تا حدود زیادی. 
ولی خب هیچ انرژی مثبتی هم از نمایشگاه نگرفتم بر خلاف سالهای قبل و کلا خاطره خوبی نشد. 
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan