- پنجشنبه ۲۵ بهمن ۹۷ , ۲۳:۵۸
۱۸ اسفند ۹۷ , ۱۴:۱۱
من استادای دوره لیسانسمو واقعا دوست داشتم...استادی برازندشون بود...واقعا تو آسمونا بودم وقتی پای درس دادنشون مینشستم...کسی که بهترین دانشگاه امریکا یا فرانسه یا انگلیس شاگرد اول شده بود و الان من افتخار اینو داشتم که بشینم از دانشش استفاده کنم...خیلی از منابع درسمون کتابای خودشون بود و توی همه کشور این کتاب تدریس میشد...واسه همین وقتی کاف مثلا میخواست لیسانس بگیره و کتاب ریاضیشو پیش من میذاشت تا یادش بدم تعجب میکرد چرا بعد از شش سال هنوز اینا رو بلدم و وقتی میگفتم میدونستی نویسندش استاد من بوده شاخاش درمیومد و منم باد غبغبم بیشتر میشد...خلاصه که من از اینگه دانشجوی استادای دوره لیسانسم بودم احساس لذت که نه احساس غرور میکردم...بعضیاشون شوخ و بذله بودند بعضیاشون با یه من عسل نمیشد خوردشون، بعضیاشون مذهبی بودند بعضیاشون بدون هیچ ابایی میگفتند بی دین هستند (حتی اگر به قیمت حذف شدنشون از چهره ماندگار سال تموم بشه و توی مراسم راهشون ندند)اما چیزی که باعث جذب میشد سطح سواد بالاشون بود...و البته قدرت تدریس بالاشون
۱۲ اسفند ۹۷ , ۰۹:۴۰
درود بر شما
۰۵ اسفند ۹۷ , ۰۹:۵۲
۰۴ اسفند ۹۷ , ۲۰:۳۵
سلام شارمین عزیز
چه پست و کامنتای خوبی واقعا خوندن و دونستن این نکات مهم از دیدگاه دیگران برای هر استادی لازمه خیلی عالیه برای ارتقا کیفیت کارتون تلاش میکنی راستش در این رابطه حرف زیاد دارم دوران دانشجویی پرماجرایی داشتم دوران تدریس هم کم ماجرا نبود.
دوران دانشجویی انصافا استادان خوبی داشتم درمقابلش محدود استادانی بودن که خوب نبودند.
استادی که نتونه به سوالات دانشجوهاش پاسخ بده مطالعه کافی نداره منابع تدریسش به روز نیست مطمئنا مقبول دانشجو قرار نمیگیره من جزء دانشجویانی بودم که اصولا زیاد سوال می پرسیدم یکی از استادان توانایی پاسخ نداشت و در جوابم همیشه میگفت الان دونستن این مبحث براتون زود هست ! در حالیکه بنده خدا در حال طفره و فاقد توانایی پاسخ بود.
از اون مسائل کاملا به اطمینان رسیده بودم که یک استاد موفق باید مطالعه زیاد داشته باشد که اینطور عاجزانه رفتار نکند.
یکی استادهام متاسفانه یادمه دانشجویش رو برای منابع امتحانی گمراه میکرد دانشجو نمیدانست چه بکنه فقط میگفت ایران کابل هست و باید هر چه زودتر از کابل برود یک طوری میگفت که با لحن کاملا جدی انگار چمدانش پشت در کلاس گذاشته و در حال خداحافظی از دانشجوهاست حرفهایی که هیچ پایانی نداشت گاهی حرفاش و شخصیتش حالت طنز به خودش میگرفت شارمین جان باور نکردنیه این استاد جزء بهترین اساتید و باسوادترین ها بود فقط کافی بود تدریس کنه عالی بود اما اینقدر درگیر حواشی و غافل از کیفیت کلاس بود ما همه دانشجوها مبهوت و شوک رفتارهاش بودیم فقط سواد و دانش نیست واقعا همین کوچکترین مسله و اشتباه منجر میشه یک استاد نخبه و قابل دفاع سوژه دانشجوها بشه و نتونه آنطور که باید با کیفیت تدریس کنه.
استادهایی داشتم که علاقمند به پرداختن و مطرح کردن مسائل سیاسی در کلاس بودند به هر حال محیط دانشگاه هم اینو میطلبه دوران سال 88 که همه میدونیم چه فضایی در مملکت حاکم بود اکثر کلاس ها به بحثهای سیاسی کشیده می شد استادی که با هدف خاص و جناحی بحث سیاسی رو شروع کرده به دانشجوهایش فرصت گفتگو و هم اندیشی داده اما بدنبال تفتیش عقاید سیاسی و جناحی بود شارمین این استاد بعدا چنان با مخالفان عقاید خودش برخورد میکرد که حتی روی نمره امتحانی تاثیر عمیقی میداشت با همه دانشجوهاش اینکارو کرد نمرات بالا به هم عقایدش و نمره پایین به مخالفان عقایدش میداد. من بااینکه خیلی خلاصه شده و با احتیاط لازم نظرمو گفته بودم اما به منم رحم نکرده بود وقتی نمره خودمو دیده بودم از شدت وحشت زدگی حرف نمی تونستم بزنم من روی معدلم حساس بودم و نمره خیلی غرض ورزانه ای به من داده بود مضحک ست اما وقتی به استادم برای نمره اعتراض کردم از خوبیهای حکومت دینی و اینکه من برداشت اشتباهی نسبت به دین وسیاست دارم حرف زددر صورتیکه سوالات امتحانی اش هیچ ربطی به مباحث سیاسی در کلاس حرف میزدیم نداشت این استاد زمانی نماینده تهران در مجلس هم بود .هیچ کس به اندازه ایشون محیط علمی رو با محیطهای سیاسی اشتباه نگرفته بود از اونجا بود که حس تلخ فرق گذاشتن بین عقاید چشیدم و فهمیدم چه قدر خیانت بزرگی در حق هر دانشجویی ست.
استادی که لب تاپ به کلاس می آورد و حس شاعرانه اش گل می کند آخه شعر و ادبیات چه ربطی به رشته فیزیک دارد!! استاد جوانی داشتم که هر جلسه کلاسش این مدلی بود بسیار آدم خوش اخلاقی بود نیم ساعت کلاس ش با خواندن شعرهای لب تاپش اونم با لحن کاملا شاعرانه برای دانشجوها میگذشت با دانشجوها عکس یادگاری میگرفت خیلی صمیمانه رفتار میکرد تا حدی که کل کلاسش مثلا از صد کلمه ای که بکار می برد 70 تا کلمه عشق بود.این رفتارهاش باعث شده بود که دانشجوها پشت سرش و حتی اواخر جلوی خودش میخندیدن و اصلا جدی اش نمی گرفتند هیچ تسلطی بر کلاس نداشت هر استادی نباید به مسائل حاشیه ای و خارج از مبحث کلاس تمرکز کنه عاقبت مورد تمسخر دانشجوهایش قرار میگیره.
استادی که کلاس درس و دانشجویش رو با جلسات خواستگاری و عقده گشایی ها اشتباهی میگیرد کلا فضای دانشگاهی جامعه به سمت خوبی نمیره در دوران دانشجویی از برخی اساتید حتی از نوع عالی شون این ضعف رو کاملا حس کردم دوران دانشجویی ام یکی از اساتید از من خواستگاری کرده بود و تمام طول ترم درگیر این موضوع شد و همه کلاس متوجه شدند یعنی این استاد نتونست بفهمه این موضوع شخصی ست نه یک موضوع عمومی با جواب منفی من دائم در حال تلافی بود و به خاطر این مسله همه از موضوع باخبر شدند و به نظرم برای یک استاد خیلی گران تمام میشه مسائل شخصی با مسائل کاری خودش درگیر بکنه چند مورد دیگه هم دیده بودم برخی اساتید مجرد جوان با رفتارهای خام با دانشجوهاشون بی جهت حاشیه درست میکردند.
در ایران ما متاسفانه رابطه دوستی دو طرفه فارغ از نگاه جنسیتی و در چارچوب درستش نیست از اساتیدی که نگاه های معنادار در حال تدریس داشتن بیزار بودم .
سوالات شخصی برخی اساتید به نظرم فقط میزان شعور و شخصیت شون نشون میده دوران دانشجویی استادی داشتم که ازم پرسیده بود منطقه چند تهران زندگی میکنم و آیا دوست پسر دارم هیچ صمیمیتی هم بین مان نبودسوالاتی که برام عجیب بود منظوری نداشت از روی اشتباه پرسید اما به نظرم جالب نیست و اون احترامی که براش قائل بودم کمرنگ شده بود استاد خیلی باید مراقب سوالاتش و رفتارش باشه.این مواردهایی که نوشتم فقط برای چند تن از اساتیدم بود که متاسفانه جزءخاطرات نه چندان خوب محسوب میشن اما خدا رو شکر 90 درصد اساتیدم در طول سالها تحصیل دانشگاهیم عالی بودند.
درباره دوران تدریس و نوع رفتارهام بگم خودت که میدونی بی تعارف میگم چون نیازی به تاییدیه کسی و اغراق گویی نمی بینم اغراق در فضای واقعی هرگز نداشتم در فضای مجازی که ااااصلا نخواهم داشت.
من به گفته اطرافیانم دوستانم دانشجویانم همکارانم همه و همه با اینکه جدی هستم اما چهره مهربانی دارم این موضوع همیشه و مخصوصا زمانیکه استاد شدم بیشتر برام مسله شده دانشجوهام اول براشون سوءتفاهم پیش میاد فکر می کنند من استادی هستم بالاترین نمره خواهم داد امتحانم آسانترین هاست آزادن هر سوال شخصی از من بپرسند میتونند دیر سرکلاس بیان در حالت کلی از من برداشتها و انتظاراتی دارند که واقعا درست نیست واقعا این چنین نیستم قبلا یکی از دانشجوهایم در آخر ترم بهم گفت جلسه اول کلاس همه با دیدن شما ذوق زده شده بودند و کلی بعد کلاس خوشحالی کردند خیالشون راحت شده بود آخه چهره و نگاه تون فوق العاده مهربونه اما در طول ترم ما شاهد نوع دیگری از جدیت شما بودیم.
من نه استاد بداخلاقی هستم و نه استاد مهربان فقط یکسری خط قرمزها برای خودم دارم و معتقدم آنچه که در وجودم هست بطور کاملا واقعی و آنچه که برای دانشجوهایم هم مفید هست باید انجام بدم جدیت یکی از خصلتهای منه.
به نظرم یک استاد نباید با اجبار و تحقیر دانشجو به درس خواندن سوق بده با حضور داشتن یا نداشتن دانشجو در کلاس کاری ندارم حتی پیش آمد دانشجویی به هر دلیلی بعد 40 دقیقه از گذشت کلاس اومد و من حرفی نزدم این روش ربطی به مهربانی ندارد به نظرم خودش اینقدر باید بفهمه که دیر نیاد دلیل دیر آمدن یا نیامدنش برای خودش بماند خودش باید به نتیجه برسه درس بخونه یا نخونه این یک تصمیم فردی ست هر انسانی مستقل و آزاده چه راهی انتخاب بکنه درسته برخی این موضوع نوعی بی نظمی کلاس میدونند البته در دانشگاه دولتی چندان مرسوم نیست همه حواس شون به کلاس و درس هست اما من استاد هم نمی تونم راه اجبار برای اقلیت دانشجویی که نمیدونه باید سروقت مقرر سرکلاس باشه انتخاب کنم دقیقا یادمه دانشجویی با دوستش از اول کلاس تا آخر تایم کلاس با هم حرف میزدند انتهای کلاس نشسته بودند من خیلی راحت بهشون گفتم اگر دوست دارید می تونید با هم از کلاس برید و ادامه حرفهای دوستانه تون در فضای راحتتر بزنید اصراری به ماندنشون ندارم اجازه دادم و هر دو تا رفتند بدون اینکه جنبه بیرون انداختن و برخوردی بوده باشه. وظیفه من فقط تدریس خوب و پاسخ به سوالات ست نه اجبار و تهدیدکردن .هر چند اگر دانشجویی رفتار زشت داشته باشه برخورد میکنم.
فکر نمیکنم همه ما که روزی دوران دانشجویی رو گذراندیم و کسانیکه هر روز دارند وارد دانشگاه میشن در جایگاه یک دانشجو هدفشان و انگیزه برای هزینه صرف زمان و خستگی های زود بیدار شدن و زدن از همه تفریحات خارج از درس برای این باشه که بیان به حرفهای حواشی و خاطرات شخصی اساتید و مباحث سیاسی گوش بدهند نیمی از دانشجوها از شهرهای دور و در خوایگاهها به سر میبرن ظلم بزرگیه که یک جوان دور از خانواده با دلتنگی ها و هزینه هاش استادش بیاد از خاطراتی بگه که هیچ تاثیری روی زندگیش نداره من کلا چه دوران دانشجویی و چه الان که استادم خوشم نمیاد از حواشی ها و خاطرات حرف بزنم مخصوصا الان که همه شاکی هستند توقع دارند استاد حرف سیاسی بزنه به نظرم جالب نیست با اینکه کلا اهل مباحث سیاسی هستم اما از حرفهای سیاسی در کلاس هیچ زمانی استقبال نمیکردم و نمیکنم.یک دانشجو بسیجی دارم پسر خوب و درسخوانی ست همیشه باید یه چیزی بگه من از مسله فیزیک و حل اون حرف میزنم وسط فضای حاکم کاملا جدی کلاس این دانشجو همیشه در صحنه درباره خاندان پهلوی اظهارنظر میکنه هر چی بهش میگم فرصت کافی برای این مباحث نداریم درس الویته بنده خدا دست بردار نیست صادقانه میگم دانشجو مذهبی و غیرمذهبی برام هیچ فرقی ندارند فکر درست و خوب برام مهمه .
به نظرم استاد باید مرزی برای صمیمیت و دوستی با دانشجوهاش قائل بشه من اینکارو همیشه انجام دادم و خیلی برام خوب بوده اذیت نشدم راستش من خارج از دانشگاه دوستان مختلفی اعم از زن و مرد دارم با همه شون راحت و خودمانی هستم سیستم خانوادگی من طوریه که با جنس مخالف کاملا صمیمانه و دوستانه رفتار میکنم معذب نیستم اما در محیط دانشگاه چون شناختها کافی نیست فرهنگها متفاوته ظرفیتها هم در کل جامعه نهادینه نشده و برداشتهای عشقولانه و جنسی شون به خاطر تربیت غلط شون دارند و خیلی آزارم میده به نتیجه رسیدم باید در محیط کارم رسمی رفتار کنم .
من استادی هستم که امتحاناتم سخت هست دلیل دارم دانشجوهای من قراره از دانشگاه برتر فارغ التحصیل بشن نمیشه امتحانات شون با امتحانات دانشگاههای دیگه برابر باشه کیفیت معلومات و توانایی هاشون باید در حد بالایی قرار داشته باشه هر چند شاید در گذر زمان و بدست آوردن تجربه تغییر در این روش بوجود بیاد البته که هر دانشجویی با دلیل کاملا موجه نتونه امتحان به خوبی پاسخ بده با کمال میل کمکش میکنم اینکارو بارها انجام دادم و هر استادی باید انجامش بده گاهی مشکلاتی پیش میاد که دانشجو بدون هیچگونه گناهی دچار گرفتاری میشه ذهن انسانها هم طوریه که باید آسوده باشه تا بتونه جوابگو باشه.
به نظرم یک استاد باید برای خودش کاملا یک حریم خصوصی داشته باشه به سوالات غیردرسی اصلا جواب نمیدم متاسفانه این کنجکاوی بشدت در دانشجوها بالاست به نظرم نباید یک استاد این کنجکاوی در دانشجوش تشدید و تقویت کنه هر چند باز هم بشدت پیگیر مسائل شخصی اساتید هستند و برای من هم این اتفاق افتاد و سوالات شخصی زیادی از من می پرسند یکی از اشتباهات بزرگ هر استادی اینه که مسائل شخصی با مسائل کاریش کاملا درگیر و یکی بکنه.
شارمین جان زمانیکه مادرم از دست دادم همدردی دانشجوهام بی نظیر بود استاد بودن قشنگی ها و سختی های خاص خودش رو داره وقتی دانشجوهام در دانشگاههای خوب دنیا ادامه تحصیل میدن بخش زیادشون مهاجرت کردند این بخش قشنگی هاست وقتی دانشجویی می بینم که شاهد تلاشش بودم و دستفروش شده تلخ هاست با استاد بودن تجربه های خوبی بدست میاد و در کنار دیدگاههای خوب دیگران با گذر زمان تجارب هاست که کیفیت کار رو هم ارتقاء میده.
۰۳ اسفند ۹۷ , ۱۱:۵۵
من دانشجو نبودم نمیدونم.
۰۲ اسفند ۹۷ , ۲۱:۴۰
من اصلا چیزی یادم نمیومد بگم ولی خب یه رفتار استاد خودم یادم اومد. به خاطر اینکه پول بدی بری کلاس خصوصی، یه سری از نکات رو نمیگفت. یه سری نکته که با دونستنش خیلی از مشکلاتم حل میشد ولی خب دریغ میکرد دیگه. یه نکتهی ریز که با دونستنش حجم کارا 10 برابر کمتر میشد رو خودم بعد از 4 تا پروژهی سنگین با کلی عذاب فهمیدم!
۰۱ اسفند ۹۷ , ۱۳:۵۶
۳۰ بهمن ۹۷ , ۲۰:۵۶
کل موارد رو اعصابت اما این بیشتراذیت می کرد،الکی نمره میان ترم دادن و بدون خواندن مقاله و تحقیقات نمره میانترم دادن…
۲۹ بهمن ۹۷ , ۲۲:۲۰
حضور و غیاب به محض شروع کلاس
۲۹ بهمن ۹۷ , ۱۶:۰۱
شارمین جان میدونی که دوران دانشجویی پر از خاطرات خوب و بد از اساتیده .. من همه ش رو فراموش کردم بجز یه مورد که هیچوقت فراموشم نمیشه . ما یه استاد داشتیم که از نفرت انگیز ترین عبارات استفاده می کرد تا بگه نمره نمیده .
۲۹ بهمن ۹۷ , ۱۵:۰۸
از استادای مغرور
۲۹ بهمن ۹۷ , ۱۰:۱۰
سلام
چقدر خوب نوشتین
توی ی کلاس همه مواردی که نوشتین تاثیر داره ، چون هر دوره شما با تعداد متفاوتی دانشجو مواجه هستین که قطعا برای هرکدام شاید فقط یکی یا چند تا از مواردی که عنوان کردین تاثیر داشته باشه
من خودم زمان دانشجویی ، از اساتیدی که خودشون رو علامه دهر میدونستن ، اساتیدی که به روز نبودن و اساتیدی که نگاه جنسیتی به دانشجوها داشتن ، متنفر بودم ، همچنین اساتیدی که برای مهم جلوه دادن درسشون ، امتحان های خیلی سخت می گرفتن
ولی خداییش حدود 80 درصد اساتید ما چه دوره کارشناسی وچه دوره ارشد ، خوب بودن
۲۸ بهمن ۹۷ , ۲۰:۰۶
۲۸ بهمن ۹۷ , ۱۵:۴۲
هی کامنتتو خوندم و هی گفتم عه! مث استاد فلانی!!! :)))
کامنت خودت کامل و جامع بود. ایضا به همش! :)
۲۷ بهمن ۹۷ , ۱۳:۳۵
سالهای زیادی از دوران دانشجوییم گذشته و طبق شنیدهها و خوندههام فضای دانشگاه و نوع نگاه دانشجوها به تحصیل و دانشگاه تغییر زیادی کرده.
خودتون در اون کامنت به نکات کامل و درستی اشاره کردید.
استادی که با نگاه تحقیرآمیزی به دانشجوها نگاه میکنه و با رفتار و گفتارش میخواد سواد خودش(؟) و بیدانشی(؟) دانشجوها رو به رخ بکشه.
مقایسه دوران دانشجویی استاد با دانشجوهاش (برای به دست دادن فضایی که اون موقع بوده و فضای فعلی) بد نیست اما اگه به قصد مقایسه باشه و این که من این بودم و شما اونم نیستید! جز فحش چیز دیگهای نصیب استاد نمیکنه!
استادی که بنا به جنسیت دانشجو بهش توجه میکنه یا این مسئله رو در نمره دادن لحاظ میکنه(توجه به جنس مخالف منظورمه).
استادی که اطلاعاتش بهروزه و از انتقال دانستههاش به دانشجو مضایقه نمیکنه مورد احترام هر دانشجویی هست(وقتی به علم و دانش استاد باور داشته باشیم اون درس و استاد رو جدیتر میگیریم)
سختگیری فی نفسه چیز بدی نیست، چه در حضور و غیاب چه در امتحان گرفتن، اما یابد حد و اندازهای داشته باشه، در حدی که دانشجو حس کنه برای پاس کردن اون واحد درسی موظف به حضور مرتب در کلاس و تلاش برای گرفتن نمرۀ خوبه. نه به شکلی که دانشجو (به قول خودش) بتونه استاد رو بپیچونه! و نه به شکلی که اگه دانشجو بنا به دلایل موجهی، در حضور کلاسی یا امتحان، نتیجه مطلوبی کسب نمیکنه امیدی به همدلی استاد نداشته باشه.
استادی که با دانشجویی که شایستگی روش داره راه مییاد، مثل موردی که اخیرا در یکی از پستهای خاطرات در مورد دو سه نفر از دانشجوهای خوبتون نوشته بودید که نتیجۀ امتحانشون بد شده بود.
استادی که ضمن حفظ چارچوبهاش، تعامل و رفتار دوستانهای با دانشجوها داره.
استادی که در جای خودش میگه و میخنده.
تعریف کردن خاطره یا گریز زدن به مسائل روز و راهانداختن فضایی برای گفتگو و اظهارنظر، در پایان جلسۀ کلاس، میتونه به ایجاد رابطه دوستانه و نزدیکتر بین دانشجو و استاد کمک کنه.
+بنا به خاطراتی که من از شما در ارتباط به
دانشجوهاتون خوندم استاد مطلوبی بودید اونقدر که دلم می خواست دانشجوتون بودم! فقط
در زمینه بها دادن به برخی دانشجوها دقت بیشتری مبذول بدارید! &)
۲۷ بهمن ۹۷ , ۰۸:۳۹
سلام علیکم.
۲۶ بهمن ۹۷ , ۱۴:۲۰
خداروشکر بیشتر اساتیدم خوب بودن ولی یکی از استادام خیلی دوست داره بگه کسی از زیر دست من نمره ۲۰ نگرفته تا حالا و البته همینکارم میکنه همیشه! :|
۲۶ بهمن ۹۷ , ۱۲:۵۲
سلام.
۲۶ بهمن ۹۷ , ۰۹:۵۶
ما بعضی استاد ها داشتیم که دو سه سال اول کارشون خیلی تلاش میکردند و سعی میکردند با دانش جو مثل بقیه خشک و رسمی و با درس اجباری و کلاسیک رفتار نکنند و این باعث میشد فکر کنی توی کلاس نیستی بلکه توی یه کارگاه جذاب هستی و برای مطالعه با علاقه خیلی زیاد وقت بذاری انگار مسابقه است اما همون اساتید بعد از دو سه سال به دلیل وجود دانش جو های بی انگیزه و سوء استفاده چی و نیز بدلیل همرنگ جماعت شدن و حرف بقیه استاد ها و مجالست با آنها و امیدوارم این طور نباشه ولی شاید به خاطر تثبیت شدن. کارشون خیلی عادی و بی انرژی شد
۲۶ بهمن ۹۷ , ۰۰:۴۷
استادی که سوال سخت می پرسد با این قصد که دانشجوها اشتباه جواب بدهند و خودش پیروزمندانه جواب درست را بگوید.
استادی که طوری درس بدهد که انگار دارد شق القمر می کند و مطالبش خیلی خاص و دانشجوهایش خیلی بی خبر و بی سوادند.
استادی که از اول تا آخر کلاس سر جایش نشسته باشد.
استادی که مدام روی جزوه یا کتاب نگاه کند.
استادی که مطالب تکراری بگوید.
استادی که رفتارش با یکی از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی و یا یکی از دو جنس دختر یا پسر بهتر باشد.
استادی که بیشتر از درس دادن به حواشی بپردازد: خاطره تعریف کند، مطالب سیاسی و اجتماعی بی ربط به درس بگوید و...
استادی که در همه یا اکثر جلسات، به جای تدریس از دانشجوها بخواهد کنفرانس بدهند.
استادی که به افراد چاپلوس یا مظلوم نما الکی نمره بدهد.
استادی که از زبان بدن استفاده نکند.
استادی که به جای نوشتن روی وایتبرد از پاورپوینت استفاده کند.
استادی که موقع تدریس مدام از این شاخه به آن شاخه بپرد.
استادی که خارج از کلاس حتی جواب سلام را به زور بدهد.
استادی که هنوز سوال کامل نشده جواب بدهد.
استادی که به سوال جواب چرت و پرت بدهد.
استادی که خیلی از کتابهایی که تو خوانده ای را نخوانده باشد.
استادی که دانشش همان چیزی باشد که هزار سال پیش در زمان دانشجویی خودش یاد گرفته است.
استادی که به منظور ترغیب دانشجو به کسب علم و دانش از تحقیر او استفاده کند (مثلا چرا شما این جوری هستید؟ به شما هم میگن دانشجو؟ و...)
استادی که دانشجوهایش را با دانشجویی خودش مقایسه کند (متاسفانه من این طوری هستم!)
استادی که امتحانش را زیادی سخت بگیرد (دارم این ویژگی ام را تعدیل می کنم)
استادی که از کلمات رکیک یا نیمه رکیک استفاده کند.
استادی که زیادی از خودش تعریف کند و خودش را همه چیز تمام و بقیه (شامل اساتید دیگر و دانشجوها و...) را خنگ و بیسواد و بی عرضه و... بداند.
استادی که پیر و به خصوص بازنشسته باشد!
استاد مردی که سبیلش تا روی لبش باشد!
استادی که چشم پاک نباشد.
استادی که در ساعتی که به دانشجو قول داده به دانشگاه بیاید، نیاید.
استادی که کارهای شخصی اش، مثل تصحیح اوراق، را به گردن دانشجو بیندازد.
استادی که بدون تصحیح برگه های امتحانی یا خواندن مقالات و... نمره بدهد.
استادی که یواش حرف بزند.
استادی که سر کلاس مدام سرش در گوشی یا لپ تابش باشد.
استادی که ...
۲۶ بهمن ۹۷ , ۰۰:۰۴
سلام
۲۶ بهمن ۹۷ , ۰۰:۰۳
از نظر سیاسی وجناحی برخورد کردند.بعضی استادها اذیت شدم.
-
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
آذر ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
آبان ۱۴۰۱ ( ۲۳ )
-
مهر ۱۴۰۱ ( ۱۳ )
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
اسفند ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳۴ )
-
دی ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
آذر ۱۴۰۰ ( ۱۸ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۱۵ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۱۴ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱۶ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۱۸ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲۱ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲۶ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱۵ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲۰ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۲۳ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱۳ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۴۴ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۳۲ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۷ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۸ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱۷ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲۵ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱۵ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱۷ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۷ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱۲ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲۳ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۸ )