چند سال پیش، یک روز یکی از همکارهایم به سراغم آمد و از من خواست با دریافت مقدار نسبتا زیادی پول، اصلاحات پایان نامه یکی از دانشجوهای استاد راهنمایم را برایش انجام دهم. می گفت شما سالهاست با دکتر فلانی (استاد راهنمایم) کار کرده اید و می دانید چه چیزی راضی اش می کند. راست می گفت. استاد راهنمایم سختگیریهای خاص خودش را داشت و من از معدود افرادی بودم که بلد بودم چه بنویسم و چطور بنویسم که آقای دکتر راضی کنم. اتفاقا آن زمان پول لازم هم بودم و اوضاع جیبم اصلا خوب نبود. اما وجدانم این کار را قبول نمی کرد. به نظرم اخلاقی نمی آمد. نهایتا از دفتر مرجع تقلیدم سوال کردم و پاسخ شنیدم که اگر برخلاف مقررات دانشگاه باشد اشکال دارد. خب قطعا قانون هیچ دانشگاهی نمی پذیرد که بخشی از کار پایان نامه را فرد دیگری انجام دهد. بنابراین من در زیر شلاق نگاه شماتت بار آقای همکار پیشنهادش را رد کردم.
چند سال بعد، من و پری و لاله داشتیم برای راه انداختن یک کسب و کار برنامه ریزی می کردیم و نوشتن پایان نامه برای دانشجوها یکی از گزینه های روی میز بود که من با آن مخالفت کردم (هم با دلیل اعتقادی و هم اخلاقی). پری و لاله با مخالفت من مخالفت کردند و نهایتا این موضوع موقتا مسکوت ماند.
چند ماه بعد پری گفت حرفهای من کمی قلقلکشان داده و او و لاله هم به دفتر مراجع تقلیدشان زنگ زده اند و با همان جواب مواجه شده اند و متقاعد شده اند این گزینه را از روی میز حذف کنند.
دیروز پری برایم تعریف کرد که او و لاله گاهی با پیشنهادهای وسوسه برانگیزی برای نوشتن پایان نامه دریافت می کنند که گذشتن از آن واقعا دل شیر می خواهد. می گفت بارها پیش آمده که درباره این پیشنهادها ساعتها حرف زده اند و نه دلشان می آمده آن را رد کنند و نه می توانستند قبول کنند.
آخرین باری که این اتفاق افتاده، وسط حرفهایشان، پری به یاد مطلبی که در کتاب بیوگرافی یکی از استادهای به شدت موفق و محبوب دانشگاهمان خوانده افتاده که زمان دانشجویی و وقتی به شدت نیاز مالی داشته پیشنهاد نوشتن پایان نامه براس دیگران را رد کرده است و با این یادآوری، با لاله گفته اصلا بی خیال دین و مجتهد و وجدان و... دکتر فلانی هم درست در موقعیت ما بوده ولی بر خودش مسلط شده و راه درست را انتخاب کرده و حالا هم چقدر آدم موفق و محبوبی است. بیا از دکتر فلانی الگو بگیریم.
و از دکتر فلانی الگو گرفتند...
+ متوجه ارتباط این پست با پست قبلی که هستید؟ تن پروری و راحت طلبی دانشجوها را دامن نزنیم؛ حتی اگر...
++ یک کار خوب، می تواند به دیگران هم انگیزه بدهد. بهتر نیست به حای شکایت از زمین و زمان، انجام دهنده کار خوبی باشیم که به دیگران هم انگیزه می دهد؟
+++ هوپ... کجایی دختر؟ دلم برایت تنگ شده است.
- يكشنبه ۳۰ دی ۹۷ , ۲۱:۴۰
- ادامه مطلب