کودکانه هایم تمامی ندارد

کلی خندیدم به پیام آقای سپهر و پاسخ شما😅

علی رغم میل باطنیت در تدارک یه عروسی باشکوه برای شماست...

فعلا که نوبت ها پره :)))

ولی اصلا روانکاری نمیدونم من، تصمیم گرفته م به پیروی از حضرت بارلو فقط درمان های مبتنی بر شواهد و ترکیب علمیشون را پیش برم نه یه روش خاص یا نه روش های مبتنی بر تجربه، من با ساختار مشکل دارم ولی بی ساختار هم مشکل دارم.

چقدر مثل من خواب می بینی :)) من همسرم خوابهاش یادش نمیاد.

سلااام

بعد من که میگم خیلی عجیبه انکار میکنید :))

 خود خواب داره میگه من فان نیستم جدی ام.
چند تا چیز خیلی توی فهمش اثر داره، اولی تداعی درباره عناصر خواب البته عناصر خواب که مرتبط به خوابند نه درباره کلماتشون، مثلا اون اتاق و اون خونه، اون بچه ها و مامانشون و مهمونا، مادرتون، تغییر توی خونه و .... را یکی یکی همه چیزهایی که وقت فکر کردن بهشون به ذهنتون میرسه را باید بنویسید. دومی خود احساسات توی خواب، مثلا ناراحتی، این که اهمیت نمیدن و خیلی چیزا که از این متن نمیشه فهمید. بعد آرزوهای توی خواب چه اتفاقی افتاد و چه اتفاقی باید میافتاد و چه اتفاقی نباید میافتاد. بعد ترکیب این اطلاعات. نتیجه هم میشه یه پیام. مثلا پسری بود که خواب دختری با یه سری ویژگی ها را میدید بعد این مراحل در کنار بقیه چیزا فهمیدن یه جنبه های آنیمایی داره که نادیده گرفته شده. باید این تضاد را حل کنه.

به نظرم قراره همون بچه رو از پرورشگاه بیارن. چادر مسافرتی بگیر که تو حیاط مستقر بشی زمستون هم داره تموم میشه ایشالا نمیلرزی ☺️😈 

بیایین اعتراف کنید چی توی اتاقتون قایم کردین که اینقدر نگرانش هستین:))

تعبیر خاصی نداره، یه روز میایی همین خواب رو تو واقعیت می بینی، بعد که معترض میشی مامانت میگه والا هی اومدی خوابت رو واسم تعریف کردی، من گفتم شاید روت نمیشه مستقیم بگی همه رو دعوت کن تو اتاق من که داری رو خودت و متعلقاتت و حساسیت هات کار میکنی😀😁😁

میخواد زورکی شوهرت بده 

ترفندش هم اینه که غیر مستقیم عمل می کنه جوری که خودت فراری بشی از خونه 

خبر نداره کلینیک هست ٫ اتاقت نباشه میری کلینیک :)