There Is No End To My Childhood
۱. رفتم دز سوم واکسنم را زدم. دستم درد می‌کند. 😐
۲. روانشناسم دارد سعی می‌کند مرا وارد فضایی کند که حس میکنم هویتم را به باد می‌دهد!😐
۳. دلم می‌خواهد چالشی بگذارم با اسم روزی ۵ تا پست بذار و هر کس شرکت نکرد را بفرستم توی اتاقش به رفتار زشتش فکر کند 😐
۴. به مدیر گروه دانشگاه الف گفتم ترم بعدی همکاری نمی‌کنم! ولی دلم می‌خواهد همکاری کنم!😐
۵. دلم می‌خواهد بنویسم ولی حرفم نمی‌آید 😐
سلام
میگم وقتی روانشناستون براتون حرف میزنه احساس نمیکنین که همه این حرفها را خودتون بلدید؟
لامصب مقاله هم میخواد ازمون 😂😂😂
ببین همینی که هست هر پست یک خط نهایتا
ناراحتی جمع کن برو 😒
آره من روم زیاده 😂😂😂😂
در هر فرصتی بتونم پست میزارم
بله که باید بری ب کارای زشتت فکر کنی! چالش میذاری بعد دعوت میکنی ادم مجبوره شرکت کنه بعد غر بزنیم دعوت نکنی بهمون برمیخوره!! خب دختر خوبی باش دیگه.
دوز سومت مبارک 😍
روزی پنج تا پست 😑😑😑
محدودیت کلمات هم داره؟
منم دلم میخواد بنویسم وقت ندارم 😂😂😂
من قبلا روزی ده تا پست میذاشتم الان تو کانال همونا رو میذارم 😅😅
پس چالش ات رو هستم بیا اگر راست میگی چالشت رو افتتاح کن من تا آخرش هستم 😅😅
+
الان اینو تعریف کردم با خوندن دستت درد میکنه پستت یادم اومد وگرنه اونم تعریف نمیکردم خواهر خانم 😅😅
ولی خب واقعا بچه بودیم دیگه گولمون میزدن برای اینکه آروم بگیریم سرجامون 😂 و چیزی خراب نکنیم با این بازی ها ما رو فریب میدادند 😐😅😂
چون خواب ندیدی جدیدا
بایدم عنوان پستت این باشه 😉😅😂
بازار خوابت کساد شده نه؟!😅😂😂
هر چند هر چند مطالب پستت الکی نبود ؛)
اتفاقا من امروز نوبت واکسن سومم بود ولی نرفتم :))
گفتم اول داداشم و پدرم واکسن بزنن بعد خودم میرم ایشالا:)
+
سلام
من تو اون چالشت شرکت میکنم چالش عدد ۳ ایی که تو این پست گفتی :))
و قطعا اگر برنده داشته باشه من جز برنده هام 😅😅
ما بچه بودیم یه بازی داغون داشتیم به اسم دستم درد میکنه 😂 یاد اون افتادم 😅
حالا بازی چطور بود ؟!
همه دست هامون رو میذاشتیم رو هم و بعد روی زمین 😅😅😂
مثلا ده نفر شرکت می کردند و خب بلاخره دستی که پایین همه بود درد میگرفت 😅😅😂😂😂😂😂😂😂😂 و میگفت دستم درد میکنه 😂😂😂😅😅
و اونی که دستش بالا بود میگفت بیا بالا 😅😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
و اون دستی که پایین بود می اومد دستش رو می آورد بالا 😐😅😅😅😅😅
نمیدونم این بازی رو شماها داشتین یا نه 😅😂
ولی یکبار به بچه یکی از فامیل هامون گفتیم بیاین این بازی ها از این دهه ۸۰ ایی ها بود حاضر نشد وقتش رو برای این بازی 😅😅😅😂هدر بده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
میگفت آخه اینم شد بازی 😐😅😅😂😂😂😂
واقعا هم حق داشت ما دهه ۶۰ ایی از این بازی ها داشتیم که ما رو الکی سرگرم میکردند 😅😅
اونبار به علی برادرزاده ام گفتم گفت عمه وجدانا اینم شد بازی 😐😐😀😅😂😂
میگفت آخه بازی قحطی بود 😂😂 آخه چه جور حاضر شدین این رو بهش بگین بازی 😐😅😂😂😂😂
راست میگفت بچه ام علی 😅😅😐😂
الان با حرفت یاد این بازی بچگیم افتادم 😂
ببخشید 😅😂😂
فقط 😐های اخر هر مورد
مرسی از برگرداندن پیوندهای بلاگ میدونید چندوقت منتظر بودم؟؟؟🙄
به سلامتی :)
مگه روانشناساهم روان شناس دارن ؟!
فکر خوبیه :)) مثل یخ شکن میخک میشه.
منم همینطور.
