کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

همسایه‌مون دیروز صبح فوت کرد

یه پیرمرد حدود ۷۰ ساله بود. از دیروز تفت گذاشتن سر کوچه؛ آمبولانس اومده؛ صدای گریه و جیغ شنیدیم. صدای سوره الرحمن. بالای در خونه‌شون پارچه مشکی زده‌ن... کوچع‌مون همه‌ش شلوغه. تا نیم ساعت دیگه هم مراسم خاکسپاریشه...


و همه اینا حال منو بد می‌کنه چون یه بار همه‌ش رو تو خونه خودمون دیده‌م... چون خاطرات بدی زنده می‌شه... چون یادم میاد اون لحظه اولی که آدم نفس نکشیدن یه نفر رو می‌فهمه، چه لحظه سنگین و ترسناکیه

هستی ...
۰۷ دی ۰۰ , ۱۲:۳۳

حالتون و می‌فهمم، اینقدر که با خوندن این پست اشک ریختم و پرت شدم به ۷ ماه پیش...

 

پاسخ :

عزیزم
یاسی ترین
۰۷ دی ۰۰ , ۱۰:۲۳

خدا بیامرزه 😔😔😔😔

قربون دلت برم من عزیزم 🥺❤️

پاسخ :

خدا همه رفتگان رو بیامرزه...
فدای تو
غ ز ل بانو
۰۷ دی ۰۰ , ۰۹:۳۸

عزیز دلم

بیا بغلت کنم

بیا چند روز پیش من تا مراسمهاشون تمام بشه

پاسخ :

فدات شم
گندم بانو
۰۷ دی ۰۰ , ۰۹:۰۲

از صمیم قلبم آرزو میکنم خدا سایه غم رو ازت دور کنه ♥♥

 

+ قالب عوض کردی بانو! هر بار حس میکنم اشتباه اومدم 🤭

پاسخ :

سلام باشی رفیق...


من کلا به هیچی وفادار نیستم از جمله قالب وبلاگم!!! :)
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan