کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

خواهر شوهر 😎

عروسی داداش بود؛ حالا کدام داداش؟! خدا می‌داند. 


عروس خانم دختربچه ۳_۴ ساله تخسی را مامور کرده بود که مرا زیر نظر بگیرد و برایش جاسوسی کند! 


دختره مثل سایه دنبالم بود. ولی من توانستم دفتر خاطرات عروسمان را پیدا کنم و بردارم. دقیقه آخر، رسید و شروع به داد و هوار کرد که این دفتر مال تو نیست و چرا برداشتی. 


ناچار شدم از در رفاقت و چرب‌زبانی دربیایم که بی‌فایده بود. در حالی که دنبالم می‌آمد و بلند بلند غر می‌زد و کولی‌بازی راه انداخته بود خودم را به اتاقم رساندم و در همان حین، تاکید کردم که این دفتر مال خودم است و همین دیروز خریدم و یکی دیگر هم دارم و مگر فقط یک دفتر توی دنیا هست که رویش عکس باب اسفنجی باشد؟ 


بعد هم با سرعت خواهرشوهرانه‌ای، دفترخاطرات عروسمان را مخفی کردم و دو تا دفتر عین همان را به جاسوس کوچولو نشان دادم تا مطمئن شود دفتر خودم است. 


همان وقت مامانش رسید و سعی کرد به زور غذا دهنش کند و چون نمی‌خورد، شروع کرد از من مشاوره بگیرد!


در نهایت من و شیرین رفتیم آرایشگاه دنبال عروس. آن‌جا وقتی ماسکم ره برداشتم، چنان سبیلی پشت لبم بود که اصغر قصاب هم به خود ندیده است. شروع کردم غر زدن به شیرین که انقدر از مدت‌ها پیش از عروسی بهت گفتم به صورت من صفایی بده و هی امروز و فردا کردی. حالا شب عروسی داداش باید با این قیافه باشم. 


همان وقت خودش هم ماسکش را برداشت و دیدم بیش‌تر از من سبیل دارد! آن وقت هر دو تا روی زمین غلت خوردیم و غش غش خندیدیم؛ آن‌قدر که بیدار شدم!

خودت باش
۱۲ دی ۰۰ , ۲۱:۳۹

از مجموعه خواب‌های شارمین!!!!

پاسخ :

اصلا روم نشد واسه زن داداشم تعریف کنم!😁
غ ز ل بانو
۰۴ دی ۰۰ , ۱۵:۵۵

عاشقتم که توی خواب هم خوب میخندی

 

میتونستی به عنوان برادرشوهر تو مراسم شرکت کنی :)))

 

دفتر باب اسفنجی :)))

پاسخ :

😁 تو واقعیتم وقتی غش غش می‌خندم آرتمیس ادام رو درمیاره🤣


واقعا😂😂😂



ببین چه عروس جلفی داشتیما🤭
x
۰۳ دی ۰۰ , ۱۹:۵۴

تعبیر : به تعداد تار سبیل هاتون خونه و ماشین و مال و اموال به دستتون میرسه :))

پاسخ :

😂
صبا ..
۰۳ دی ۰۰ , ۰۲:۲۸

 من این دفعه از همون اولش فهمیدم خوابه! هورررا! 

پاسخ :

تو از برگزیدگانی صبا ✌👏🏾👏🏾👏🏾😍
واران ..
۰۲ دی ۰۰ , ۲۱:۱۴

  نه قبلش هم به گروه خونی ات نمی اومد ولی گفتم شاید شیطنتت گل کرده ولی دیگه نرسیده به اینکه ببینم گفته باشی بیدار شدم یعنی از همون سبیل فهمیدم 

خواب دیدی روله :))

 

باز خوبه من تابحال نرفتم تو تله ات مثل همه بطور کامل ! بقیه تو همه خوابات به تله افتادن :دی

 

 

+

آره تشکر کن :))

مرسی مرسی ❤

جدی بیا برو تو کارش ؛)

 

 

++

@یاسی ترین 

سلام 

خدا خیر دنیا و آخرت بهت بده که  بعد از چند ساعت گریه مداوم خنده به روی لبم آوردی ! با پیامت کلی خندیدم و شاد شدم :)

دمت گرم واقعا :)

مرسی 🙏🙏

پاسخ :

من یه بار ۱۵_۱۶ سال پیش یکی از این شیطنت‌ها کردم بعدش چنان پشیمان شدم و در صدد جبران براومدم که دیگه واسه همیشه شیطنت رو گذاشتم کنار! البته اونم تحت تاثیر رفیق بد و زغال خوب! بود🤭 حالا شاید یه بار تعریفش کردم.

بله شما حتی اگه شده یه جمله به آخر متوجه شدی 😂


یعنی بعد یه عمر کتاب تربیتی و روان‌شناختی نوشتن، کتاب خواب‌های داغونم رو بنویسم؟🤣 البته فکر کنم فروشش بیشتر از اونا بشه😂😂😂😂



@یاسی
کلی ثواب کردی🤭
یاس ارغوانی🌱
۰۲ دی ۰۰ , ۲۰:۲۸

خوبه که مشوقتون بودم😂😂😂

خواباتون خیلی باور پذیره دوباره گول نمی‌خورم😅😏

امروز رفتم کتابخونه هرچقدر فکر کردم اسم کتابی که گفتین یادم نیومد بردارم. برم بنویسمش یجایی 😁

پاسخ :

واقعا 😂😂😂
من انقد خوابام رو می‌نویسم تا بالاخره یه روز همتون از همکن خط اول متوجه بشید خواب بوده 😂


کتاب خیلی قطور و خیلی تخیلی هست. امیدوارم دوست داشته باشی☺

یاس ارغوانی🌱
۰۲ دی ۰۰ , ۱۶:۴۴

عجب خوابایی واقعا😂

من همش باور میکنم 😂

پاسخ :

دیگه تو که نباید باور کنی یاس 😂
می‌دونی من تحت تاثیر خواب‌های تو شروع کردم خواب‌هام رو بنویسم؟! باید اول اون کتابی که به واران گفتم از تو هم تقدیر و تشکر کنم 😍😂
محمد حسین
۰۲ دی ۰۰ , ۱۵:۰۳

سلااام

:)))

این دفعه از همون اول فهمیدم خواب بوده، هورا

اون دیس لایک کننده فکر کنم دل پری از خواهر شوهر داشته :)))

پاسخ :

سلام.
اخیش بالاخره یکی از اول متوجه شد👏🏾😁

زن‌داداشم نباشه😂
حامد سپهر
۰۲ دی ۰۰ , ۱۳:۳۰

عجب خواهر شوهری میشی شما:))

ایول به سیبیل:))

پاسخ :

در حال حاضر خواهرشوهر خیلی خوبی هستم. 😎 باید لینک این پست رو برای زن‌داداشم بفرستم بیاد یه کم ازم تعریف کنه😂


یاسی ترین
۰۲ دی ۰۰ , ۱۲:۳۵

به خدا که جنس نابی میزنی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 یه چیزایی هست شنیدم؛ قارچ. فکر کنم از همین میزنی.

خیلی خوب بود 

مخصوصا قسمت آخرش 

 

قالبت چه قشنگ 😍😍😍😍

پاسخ :

یاسی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
خوب می‌خونی عزیزم

با اون سبیل عین زنان دوران قاجار شده بودم😂



فدای تو😍😍😍😍
هستی ...
۰۲ دی ۰۰ , ۱۱:۵۲

اخه چرا من همش می‌رم سرکار..

داشتم با خودم فکر می‌کردم با توجه به شناختی که از نوشته‌هامو دارم ازتون  بعیده که دفتر خاطرات کسی رو بدون اجازه بردارید.

 

پاسخ :

عزیزم 😂
من فکر کردم همون خط اول که نوشته بودم کدوم برادر؟ خدا می‌دونه! لو بره که خوابه.
آخه اون برادر توی خواب، نه آرمین بود نه آرتین. 🤦‍♀️😂😂😂
واران ..
۰۲ دی ۰۰ , ۱۰:۴۷

به جون خودم تا رسیدم به قسمت" سبیل" گفتم باز خواب دیده این دخترمون :دی

چون اصلا این مورد بهت نمیاد :دی

حالا بقیه چیزها هم  بهت نمی اومد ولی خب سیبیل دیگه اصلا بهت نمی اومد 😅😁😂😂😂

سلام

بنظرم یه کتابی چیزی منتشر کن به نام من و خواب هایم :دی 

یا به نام خواب های خنده دار شارمین گیان ؛)

یا اسمشو بذار ماجراهای خنده دار شارمین (دیگه هم نگو خواب بودند بعد در آخر کتاب بگو بالا اومدیم راست بود ؟! هر چی گفتیم خواب بود 😉😅😁😁😂😂

 

پر فروش میشه ها 😉😅😀😁

 

پاسخ :

یه کم دیر نبود واران؟😂
نگا کن حالا!😏 یعنی برداشتن دفتر خاطرات زن داداشم بهم میاد سیبیل داشتن نمیاد؟!😂😂😂

سلام...

فکر خوبیه... برم تو کارش😂😂😂 

تو مقدمه هم از واران تشکر می‌کنم به عنوان مشوقم😍😁
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan