- شنبه ۱۰ مهر ۰۰ , ۰۸:۲۲
- ادامه مطلب

۲۷ مهر ۰۰ , ۱۵:۴۷
بایست عین چیزایی که تو دفترت مینویسی رو هم اینجا بنویسی!
مردم میان پیش کی مشاوره! فقط بلده بخوره!!!!

۲۰ مهر ۰۰ , ۰۰:۰۷
سلام .پارسال از وبلاگ مهربانو اومدم وبلاگ شماوچون اونموقع هم درد بودیم شدم خواننده وبلاگ شما .قلم خوبی دارین حیف مارو از خوندش محروم کنید .کاش میشد براتون یه سبد انار دست چین از خونه ی پدریم میاوردم.

۱۲ مهر ۰۰ , ۰۴:۰۹
به کجا چنین شتابان ؟!
کدوم کشور مد نظرتونه ؟!:)
رفتی یه دعوت نامه هم بیزحمت برای ما هم بفرست :)))
ممنونم :**
+
سلام عرض شد خدمت شارمین عزیز
منم فکر میکردم دهه ۷۰ ایی باشین شما ، که الان تو کامنتا متوجه شدم
به به از بچه های دهه ۶۰ هستین :)
خیلی هم عالی ❤
خدا عمر بابرکت و طولانی بهتون بده ❤
++
انار فقط انار شهررضای اصفهان
بقیه شون فکر نکنم به خوشمزه بودن و شیرین بودن این انار برسه !
پیشنهادم اینکه از همین انار سفارش بدین براتون بیارن ؛)
+++
من از طریق حس بویایی میتونم طالبی خوب رو تشخیص بدم البته اگر ماسک نزنم :))
ولی انار رو تابحال امتحان نکردم ولی فکر کنم باز بشه از طریق حس بویایی شیرین بودن و خوب بودن انار رو تشخیص داد :))
تا درود دیگر بدرود ❤

۱۱ مهر ۰۰ , ۱۵:۱۲
من تا ۳ سال پیش همچنان تو دفتر هم می نوشتم! بعد دیدم چه کاریه خب؟ یعنی دفتره تموم شد🤣
الان سه برابر پست های وبلاگم یادداشت منتشر نشده اون پشت دارم، خیلی راضیم، همشون همچون دانه های انار با نظم و ترتیب یکجا نشستند😉
البته من الان خطم هم بد شده! تایپم هم سریعتر از رو کاغذ نوشتن شده! رو کاغذ بنویسم هی غلط می نویسم باید خط بزنم🤦♀️ اگر اینقدر داغون نشده بودم اون حس نوشتن رو کاغذ رو دوست داشتم، تخلیه فکریش انگار بیشتر بود🙂

۱۱ مهر ۰۰ , ۱۲:۵۲
سلام
احوال شما؟
رمز رو در جواب کامنتتون دادم نمیدونم دیدید یا نه
*** ****

۱۱ مهر ۰۰ , ۰۹:۴۳
آقا یه چیزی بگم راستش من اون قسمت آواز دست فروش رو اصلا متوجه نشدم به خاطر همین خیلی ریز از بغلش رد شدم 😂😂😂
ولی وقتی کامنت رو ارسال کردم رفت، به ذهنم رسید فسق و فجور از این بالاتر؟ چی چی هست که به ما نمیتونی بگی آخه؟؟؟؟ هوم؟؟؟
خوش به حالم شد که بیشتر دوستم داری 😍😍😍😍😘😘😘
خیلی انار دوست دارم. نوشته بودم که دون میکنم همه رو خودم میخورم 😂
فکر میکنم همهی ماهایی که وب مینویسیم قبلا دفترنویس بودیم. من که از دبستان نوشتم 😂
ولی وقتی وب مینویسی دیگه به دفتر برنمیگردی. چون وب بهتره 😁♥️
آدم اینجا راحتتره، دوستای خوب پیدا میکنه که نگران نیست راجع بهش چه فکری میکنن، دفتر برگههاش تموم میشه اینجا نمیشه 😂 تمیز و مرتب آرشیو میشه.
تنها چیزی که باید حتمن دست نوشته باشه و جاش با هیچ چیز عوض نمیشه نامهس😍

۱۱ مهر ۰۰ , ۰۰:۳۲
با ما راحت باش: بهترین راه حل 😂
هرچی تو دلته بریز بیرون 😌 به کسی نمیگیم😌
بهبه انار 😍😍😍 منم دیوانهوار طرفدارشم و میخورم
خدارو شکر به گوشیت رسیدی...
آقا قبول نیست تو این پست چیزی نبود که باهاش بتونم بهت گیر بدم به فسق و فجور 😂


۱۱ مهر ۰۰ , ۰۰:۲۰
سلام بعد از شانزده سال دفتر نویسی،یک سال و نیم هیچی!ننویسی به وبلاگ برگشتم.....
نوشتن برای من حکم زندگی را داشت،اما آنقدر درون نوشته هایم غرق شدم که مجبور شدم همه را،همه ی شانزده تا سررسید را معدوم کنم و خلاص...
حالا مجبورم خلاصه،ناشناس و کلی بنویسم که برای من خیلی بهتر،

۱۰ مهر ۰۰ , ۱۸:۰۴
1. بیشین بینیم با (اگه فهمیدی چی نوشتم😁)
من اصلا نمیتونم تو دفترچه بنویسم.سالهاست که دیگه ننوشتم.اون دفترای سالهای دور رو هم یه جایی گذاشتم که هیچوقت چشمم بهشون نخوره 🤫🤭
ولی اینجا رو همیشه دوست داشتم و دارم.بنظرم همون گرفتن بازخورد و اینکه میدونی ۴نفر کنارت هستن و میخوننت خیلی مهمه و احساس خوبی میده به آدم.
2.آخ منم عاشق انارم ولی فقط انار شیرییییییییییین! ترش و ملس رو اصلا نمیتونم بخورم 😎😜😜
4.یارو فک کرده دزدی @_@ عجبا 😂😂😂

۱۰ مهر ۰۰ , ۱۷:۴۴
دروغ با شما نیست، چندین سال پیش با همین نظریه رفتم تو دفترم نوشتم، الان نه تو دفترم مینویسم نه وبلاگ دارم، تقی به توقی میخوره افراد رمزی میشن و من بی وبلاگ روم نمیشه بگم به منم رمز بدین، جوووووااااانی نکن خواهرم

۱۰ مهر ۰۰ , ۱۶:۰۷
من هر دو رو همزمان دارم.یعنی داشتم.الان سالهاست دفتر نویسی رو شیفت کردم رو ورد کامپیوتر.هم به خاطر حجمی که اشغال میکنه و هم به خاطرر حمایت از محیط زیست و بریده شدن تعداد کمتری درخت برای تراوشات ذهنی من.
اما وقتهایی که خیلی دلم پره میرم شده حتی رو کاذ باطله مینویسم و خودم رو خلاص میکنم.
۱۰ مهر ۰۰ , ۱۳:۴۸
ممنون تو وبلاگ نزدیک به صفر بازخوردم می نویسم احوالاتمو
منم مسئله م همینه که دوست دارم بازخورد بگیرم و دفتر نداره
گرچه وبلاگم هم نداره :) :(
گرچه اون موقعها خواهرم یا مامانم می دیدن و می خوندن

۱۰ مهر ۰۰ , ۱۳:۱۲
سلام بنظرم تو دفتر بنویس عکسشو بذار ما بازخورد میدیم اینطوری هردو رو داری، خسته هم نمیشی😁😂


۱۰ مهر ۰۰ , ۱۳:۰۱
نه من عاااشق وبلاگ نویسی و دوستای وبلاگیمم . تو هم از این حرفا نزن .
مهرخت خیلی عاشق انار و هندونه س من گاهی وقتی هوس میکنم . خدا رو شکر گوشیتو بی درد سر داد


۱۰ مهر ۰۰ , ۱۱:۰۵
۱.نوشتنتون مستدام باشه ان شاالله
۲.انار خریدن و خوردن دو مقوله ی بسیار متفادت میباشند توقعی نمیشه داشت.دوست میگفت لصلا نمیتونم درک کنم کسی انار دوست نداشته باشه انار میوه ی بهشته
آیا گوشیتان بدستتان رسید؟

۱۰ مهر ۰۰ , ۱۰:۴۵
اونموقع که باید جمع میکردی میرفتی دلار ۱۳ تومن بود الان با دلار ۲۸ تومن باید بمونی و بسازی:))
در مورد انار خوردن گفتین یه چیز جالب یادم افتاد یه همکار داریم علاقهی عجیبی به انار داره اونوقت زنش خیلی آدم وسواسیه میگه یه بار نشده من با فراق بال و نوش جوونی انار بخورم چون زنم میترسه یه رونه انار یا آبش بریزه تو خونه بخاطر همین هروقت بخوام انار بخورم میرم حموم لباسهامو در میارم همونجا انار میخورم دوش میگیرم میام بیرون!! :)))

۱۰ مهر ۰۰ , ۰۹:۴۰
آقا منم دوست دارم دفتر نویسی کنم
اما خیلی کم
گوشیت چی شد؟
نه تو رو خدا حالا بمون همین جا دور همیم کجا میخوای بری؟:))
-
فروردين ۱۴۰۴ ( ۱ )
-
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
دی ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
آذر ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
آبان ۱۴۰۱ ( ۲۳ )
-
مهر ۱۴۰۱ ( ۱۳ )
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
فروردين ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
اسفند ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳۴ )
-
دی ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
آذر ۱۴۰۰ ( ۱۸ )
-
آبان ۱۴۰۰ ( ۱۵ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۱۴ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱۶ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۱۸ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۲۳ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲۱ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۲۶ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱۵ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲۰ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۲۳ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱۳ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۴۴ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۳۲ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱۴ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۷ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۸ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱۷ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱۳ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲۵ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱۳ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱۵ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱۷ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۷ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱۲ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲۳ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۱۲ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۸ )