اگر ماهی از سال بودم : اردیبهشت: گاهی بارانی، گاهی گرم
اگر عدد بودم: ۱۰ (هم صفر و هم یک)
اگر درس بودم : ترکیب دلچسب و گاهی نفرتانگیزی از ادبیات (احساسات سرشار)، روانشناسی (میل سرکش به شناختن روان انسان و کمک به این و آن)، فلسفه (سخت و در عین حال دوستداشتنی، عجیب و جذاب_ کوهی از فکرها و تحلیلها) و منطق (خشک و بیهیجان ولی لازم و ضروری)
اگر کشور بودم: افغانستان (تحمل سختیها و پر از تلاش برای سروسامان دادن به زندگی، حتی در بدترین روزهای زندگی)
اگر شهری ا استان بودم: اصفهان (پر از ضابطه، شوخ، گاهی تحویلنگیر!، جذابیت فوقالعاده در آدرس دادن!)
اگر نوشیدنی بودم : آب (یکرنگ، صادق)
اگر درخت بودم : توت (بخشنده برای همه)
اگر میوه بودم : سیب (مقاوم، خوشمزه، مخصوص سلیقههای خاص!)
اگر گل بودم: زنبق (سربهزیر و آرام_ حالا نه این که بقیهی گلها بیشفعالی دارند!!!)
اگر آب و هوا بودم : صاف تا کمی ابری، همراه با ریزش باران!
اگر رنگ بودم : گاهی سیاه، گاهی سفید، گاهی سبز، گاهی صورتی جیغ
اگر پرنده بودم : فاخته (این تشبیهی است که در دوران دبیرستان، بچههای کلاس روی گروه ما گذاشته بودند؛ چون در چشم معلمها گروه درسخوان و بچه مثبت بودیم ولی نظر بچههای کلاس چیز دیگری بود! هر چند خودم با معلمها موافقترم!)
اگر حیوان بودم :مورچه (پرتلاش، پرامید، به فکر ذخیره، به فکر آینده، ریزهمیزه)
اگر صدا بودم: صدای آب زندهرود (جاری، همیشه در عبور و گاهی خاموش در حد مرگ)
اگر فعل بودم : تلاش کردن
اگر ساز بودم : نی (داغدیده/ وز جداییها شکایت میکند!)
اگرسلاح بودم : کارد میوهخوری (بدون خشونت، فقط ممکنه ناخواسته یه کم زخم کنه، به درد دعوا نمیخوره، ترجیح میده کمک کنه)
اگر کتاب بودم :
اگر قسمتی از خانه بودم : یک اتاق دنج و کوچک شبیه اتاق خودم (عاشق تنهایی، گاهی به هم ریخته گاهی با وسواس تمام مرتبشده)
اگر شغل بودم : معلم (عاشق یاد دادن)
اگر شی بودم : دفتر خاطرات
اگر عطر بودم :
اگر بخشی از طبیعت بودم :
اگر حس بودم:
اگر غذا بودم:
اگر شعر بودم:
به قلم یاس در وبلاگِ my-safe-room.blog.ir
نوشته شده در: ۲۹ تیر ۱۴۰۰
گویا یه چالش بوده که بازم مثل همیشه از وب یاس ارغوانی برداشتم و در مورد خودم نوشتم😁
- يكشنبه ۱ اسفند ۰۰ , ۰۱:۲۸
- ادامه مطلب