کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

سنگِ‌پای‌ِ‌قزوین‌فروشیِ شارمین و دانشجویان!+مورد7

1. حتی یک جلسه حضور در کلاس هم نداشته است. بارها و بارها از طریق نماینده کلاس و دوستان خودش پیغام و پسغام فرستاده‌ام که تشریف بیاورید سر کلاس در خدمت باشیم! و اگر نیامدید عواقبش با خود شما است. بعدها شاکی نشوید. هیچ واکنشی نشان نداده است و همکلاسی‌هایش گفته‌اند که او پرستار است و نمی‌تواند آنلاین شود! جواب داده‌ام: «حالا اگر حضوری بود می‌خواستند چه کار کنند؟» جواب شنیده‌ام که: «ما نمی‌دونیم استاد!» برای میان‌ترم، کم‌تر از یک چهارم نمره را گرفته است. یک آزمون و یک تکلیف برای کسانی که می‌خواهند نمره‌شان را جبران کنند گذاشته‌ام و او هیچ کدام را انجام نداده است. از پایان ترم چیزی در حدود نصف نمره را به دست آورده است. طبیعتا نتوانست درسش را پاس کند و طبیعتاًتر من هم هیچ ارفاقی نکردم. اگر من جای او بودم قطعا می‌رفتم توی اتاقم و به رفتار زشتم فکر می‌کردم. اما او تمام تلاشش را کرد تا مرا به اتاقم بفرستد! یک عالم توجیهات مسخره برایم فرستاد. گفت: منی که این همه مشکلات دارم نباید فرقی با بقیه که راحت توی خانه‌شان نشسته‌اند داشته باشم؟! گفت: «این همه که می‌گویند هوای کادر را درمان را داشته باشید شما اصلاً رعایت حال مرا نمی‌کنید.» گفت: «استاد چه طور وجدانتان اجازه می‌دهد مرا بیندازید؟» گفت: «حق من نیست چنین نمره‌ای بهم بدهید.» به نظرتان کادر درمان با آن همه مشغله، چرا باید پول بدهد و در یک دانشگاه غیردولتی معمولی، یک رشته کاملا غیرمرتبط بخواند؟! آن هم وقتی که از عهده‌اش برنمی‌آید که هر دو کار را با هم انجام دهد! اگر نمی‌توانی با یک دست دو تا هندوانه برداری برندار. باز هم حکایت «همسایه‌ها یاری کنید تا من پرستاری کنم!» خب بقیه‌ای که به قول شما راحت و آسوده در خانه نشسته‌اند هم هر کدام مشکلات خود را دارند. در ضمن اگر آنها از سختی‌های پرستاری بی‌نصیب مانده‌اند، حقوق و امتیازات آن را هم ندارند! و تو خودت انتخاب کرده‌ای که این سختی‌ها را داشته باشی و دانشگاه هم ثبت نام کنی. پس باید عواقبش را هم خودت بپذیری. بی‌انصافی نیست کسی که این همه وقت برای درس خواندن و حضور در کلاس و فعالیت کلاسی و انجام تکلیف گذاشته با کسی که نهایت فعالیتش این بوده که دو تا آزمون شرکت کند و چنین نمره‌های کمی بگیرد به یک چشم نگاه شوند؟! من با ماسک زدن و رعایت پروتکل‌های بهداشتی هوای کادر درمان را دارم. نکند  انتظار دارید بیاییم خانه‌تان را هم جارو بزنیم و خریدهایتان را هم انجام بدهیم؟! بلاک شد و البته که با خط همه‌ی اعضای خانواده‌اش به پیام دادن و زنگ زدم ادامه داد...

+ با احترام تمام به کادر درمان بادرک و شعور! :)


2. هم اسم دختر غ ز ل است و به خاطر همین از لحظه اولی که اسمش را در لیست دیدم، حس خوبی بهش داشتم. انگار که واقعا دخترکوچولوی خوردنی غ ز ل باشد. ولی کم کم متوجه می‌شوم که جزء کسانی است که از همان ب بسم ا... در غیبت کبری به سر می‌برند. برای او هم به سبک خانم پرستار شماره 1 پیغام و پسغام می‌فرستم. فقط یک بار سر کلاس آنلاین می‌شود و می‌فرماید که مربی یک تیم ورزشی است و الان تیمش مسابقه دارند و او در ورزشگاه است و نمی‌تواند در کلاس بماند و از ما خواست دعا کنیم تیمش پیروز شود و قول داد جلسات آینده را تشریف‌فرما شود که نشد. او هم به سبک خانم پرستار، هیچ نمره‌ای جز آزمون آنلاین میان‌ترم و پایان‌ترم نداشت. میان‌ترمش شد حدود نصف نمره و پایان‌ترم نمره کامل گرفت. ولی خب چون هیچ فعالیت دیگری نداشت طبیعتا در مجموع نمره‌ی چندان جالبی نمی‌شد. پیام مفصلی نوشت که چرا شما به من فلان نمره را دادید؟ (واقعا دانشجوها فکر می‌کنند اساتید به آنها نمره می‌دهد؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!! فکر نمی‌کنند این نمره‌ای است که خودشان گرفته‌اند؟؟؟؟!!!) درست است که من برای فلان تکلیف وقت نگذاشتم چون ورزشگاه بودم و فلان کار را نکردم چون وقت نداشتم و... ولی برای پایان‌ترم حسابی وقت گذاشتم و درس خواندم و این نمره در حد تلاش من نیست!!!! در ضمن من مربی‌ام و در قبال تیمم مسوولیت داشتم!!!» خب عزیز جان! اگر از اول ترم سر کلاس بودی و درس می‌خواندی و تکلیف انجام می‌دادی و مشارکت داشتی که نیازی نبود برای پایان‌ترم این همه تلاش کنی. حالا زیاد تلاش کردی، خب نمره کامل پایان‌ترم را گرفتی. چرا باید انتظار بیشتر از آن را داشته باشی در حالی که به اندازه آن تلاش کرده‌ای؟! تلاش زیادت، بازتاب تلاش نکردنت در زمانی بوده است که بقیه مشغول تلاش بوده‌اند. در ضمن تو مربی هستی و در قبال تیمت مسوولی. دانشجو نیستی و در قبال درس و مشقت هیچ تکلیفی نداری؟؟؟؟؟؟! چرا وقتی از عهده‌ی انجام همزمان دو کار برنمی‌آیید انجامش می‌دهید و انتظار دارید بقیه جمعتان کنند؟ بلاک شد.


3. در گروه کلاسی‌شان نوشته است: «چرا باید نمره‌های همه‌مون این قدر کم شده باشه» پشت حرفش این بود که استاد! تو اگه یه چیزیت نبود، نمره‌های ما کم نمی‌شد. کسانی که نمره‌های خوبی گرفته بودند نوشتند حالا مطمئنی نمره همه کم شده؟ و یکی یکی آمدند نوشتند که به اندازه تلاششان نمره گرفته‌اند و از استاد عزیزتر از جانشان! تشکر کردند.


4. اعتراضش وارد نبود و در واتساپ جوابش را دادم. شروع کرد به تماس گرفتن. من به هیچ عنوان تماس دانشجو جواب نمی‌دهم. چون اگر جواب بدهم گاهی لازم می‌شود تمام تایم خارج از کلاسم را مشغول گفت‌وگو با دانشجو باشم. هر 5 دقیقه یک بار زنگ می‌زد. رد تماس زدم. دوباره بلافاصله زنگ زد. سه بار رد تماس و سه بار تماس مداوم و بی‌وقفه. و بعد بلاک.


5. شب قبل امتحان می‌گوید استاد ما برق نداریم و نمی‌توانیم درس بخوانیم، می‌شود زمان آزمون را بیشتر کنید؟! یعنی منظورش این بود که زمان را بیشتر کنم تا فرصت تقلب داشته باشد؟!!! برق هم بهانه خوبی برای دانشجوها شده است! بهش گفتم این همه که از جلسه اول تاکید کردم همه را جمع نکنید برای شب امتحان، به خاطر همین مسائل بود. 


6. چند نفری هم بعد از امتحان گفتند ما در حین امتحان برقمان رفت و یک ربع برق نداشتیم و وقت کم آوردیم و به ما ارفاق کنید! سامانه دقیقا نشان می‌دهد هر کسی از چه زمانی تا چه زمانی داخل سامانه است و دقیقا کجا چه کار می‌کند. بهشان گفتم با آموزش تماس بگیرند اگر تایید کرد از آنها آزمون تشریحی آنلاین تصویری می‌گیرم. در سکوت ابدی فرو رفتند!


7. بعدانوشت: این را الان یادم افتاد. یک نفر هم پیام داد که: «استاد! من 50 سالمه. یادگیریم مث بقیه بچه‌ها نیست. رعایت سن و سال مرا بکنید.» رعایت سن و سالش را کردم و جوابش را ندادم. بلاکش هم نکردم!!! :)

خودت باش
۲۴ تیر ۰۰ , ۰۸:۱۸

چقدر پررو هستند اما خوشم امد از قاطعیت شما!

پاسخ :

مرسی :)
مهربانو
۲۲ تیر ۰۰ , ۱۰:۲۲

:) چه بامزه ن این دانشجوهاا و البته مطمئنم اگر خودم دانشجو بودم از همه ی اینا بامزه تر میشدم فقط من واااقعا روم نمیشه رو بزنم 

پاسخ :

:)))
من فکر می‌کنم تو اگه دانشجو بودی از اونایی بودی که کارهای درسی رو درست و حسابی انجام می‌دادی ولی شیطونی هم می‌کردی :)))
آرزو
۲۱ تیر ۰۰ , ۰۱:۲۴

سلام.من تو دانشگاه آزاد شهر کوچکی تدریس می کردم این قدر دو سال رفتن رو اعصابم که گفتم دیگه نمیام.زنگ به خودم نمی زدن بابام،مامانم،فامیل شوهر و ....

من 6 به بالا رو 10 می دادم.100سوال هم می دادم اکثرا تستی یا یه کلمه ای ،سوال ها هم دقییییق همونا رو می آوردم اما هم کادر دانشگاه هم دانشجو انتظار داشت همه با نمرات بالا قبول که خب من دیگه طاقت عذاب وجدان نداشتم و خودمو راحت کردم

پاسخ :

سلام.
واقعا حق داری.
فکر کنم یه بار دیگه هم در این مورد حرف زدیم با هم. 
آرا مش
۱۹ تیر ۰۰ , ۱۶:۲۷

خیلی خندیدم :))

و البته برام عجیب بود؛ به دوره ما دانشجو از این روها نداشت اصلاً :)

پاسخ :

:)
آره منم همه‌ش با دوران دانشجویی خودم مقایسه می‌کنم حیرون می‌مونم
یاسی ترین
۱۹ تیر ۰۰ , ۱۶:۱۴

وای چقدر پرو هستن 

یک ذره هم عزت نفس ندارن😑

وای فقط مورد ۷ 😂😂😂😂

اینی که میگی برو تو اتاقت به کار بدت فکر کن، 

هر وقت اینو به آلما میگم انگار بدترین حرف دنیا رو میگم، با تمام وجودش هم سعی میکنه قوانین این روش رو به گند بکشه😁 میره تو اتاق شروع میکنه به خرابکاری میکوبه به در رو دیوارا نقاشی میکشه داد میزنه و ... 😑😑😑 یه بار گفت از زیر در بهم دستمال‌کاغذی بده اشکامو پاک کنم (عوام‌فریبی)

پاسخ :

خیییلی

😂😂😂

فکر کنم بعدش تو مجبور می‌شی بری تو اتاقت که بیش‌تر از این شاهد کارای زشت آلما نباشی 😂 ولی اون ایده‌ی دستمال کاغذی گرفتنش رو خیلی دوس داشتم 😂 آتیشپاره کوچولو 🤭😍
x
۱۹ تیر ۰۰ , ۰۹:۴۵

فقط مورد هفت که ملاحظه اش رو کردی :)) 

پاسخ :

:))
ربولی حسن کور
۱۹ تیر ۰۰ , ۰۷:۴۸

سلام

پولی که نگار براتون ریخته نصفش مال منه!

پاسخ :

سلام.
کاملا مشخصه که اجدادتون کجایی هستن 😂
Reyhane R .
۱۸ تیر ۰۰ , ۱۵:۵۰

حالا من کاری به اون خانم پرستار یا مربی ندارم ولی در کل همینان که بعدش هرجا میشینن جلو همه در میان که بعله من همزمان سه تا بچه بزرگ کردم و چهار تا لیسانس گرفتم و دوجا شاغل بودم و به شوهر و زندگیمم میرسیدم😁😌🤷‍♀️

دیدم که میگم😜

پاسخ :

دقیقا همینه متاسفانه.
بعد معمولا هم از شوهر و بچه کم گذاشتن هم از درس و کار. 😒
نیــ روانا
۱۸ تیر ۰۰ , ۰۲:۲۰

آره آره

چقدر این حرفت رو می فهمم

دقیقا درست میگی

وقتی برخوردت محترمانه و دوستانه س توقعشون میره بالا

درک نمی کنند بابا این شخصیتش اینطوریه

البته من احساس میکنم این ترم ی مقدار خشن بودم به خوص سر یکی از کلاسها

در حدی که نمایندشون به مدیرگروه گفته بود اگر فلانی (یعنی بنده) با یک نفر مشکل. داره (یعنی خود نکبتش) نیاد تلافیشو سر همه کلاس دربیاره

منم گفتم در این حد هم عقده ای نیستم و فقط گفتم درسشون رو بخونند

فکر کن این نماینده نامحترم دقیقا جلسه آخر به منبعی که من گفته بودم گیر داده بود

اونم فقط چون عنوان کتاب دقیقا عین اسم درس نبود 😂😂

در حالی که کامل سرفصل رو پوشش میداد و یک فصل خارج از سرفصلرهم‌نداشت

حالا گیریم که منبع خوب نبود تو باید جلسه آخر بگی؟؟ طول ترم مرده بودی که هرجلسه با سلام و صلوات ته کلاس منو ی ربع بیشتر نگه میداشتی سر کلاس و نطق میکردی و زر میزدی و نود درصد مواقع تملق میگفتی و من اینور فقط میگفتم بله، خوب، اوکی و ... که سریعتر تمومش کنی چرندیات تکراری به دردنخورت رو

شیرم خشک شد 😂😂

هعععععی 

پاسخ :

این نماینده کلاس ت رو منم روش حساس شدم دیگه... ان شالله زود فارغ التحصیل شه بره زحمت رو کم کنه.

نیروانا بیا این آب‌قند رو بخور عزیزم 😂


😂😂😂😂
نگار
۱۸ تیر ۰۰ , ۰۰:۴۲

باید یه تکلیفی رو انجام بدم و در مورد مهارت قاب گیری در مشاوره، بین مراجع و مشاور، دیالوگ بنویسم. از کامنت آقای دکتر و جواب شما، ایده گرفتم😂 دانشجو‌، شکارچیش خوبه.

پاسخ :

😂😂😂
بذار کارتخوان رو بذارم پشت در اتاقت حساب کنی! 😎🤷‍♀️
ربولی حسن کور
۱۷ تیر ۰۰ , ۲۳:۴۳

سلام

چرا نظری که تائید کرده بودین حذف کردین؟!

پاسخ :

سلام.
اِ... شما این‌جا بودید؟! 😊
گذاشتم همه رو با هم تایید کنم.
نرگس بیانستان
۱۷ تیر ۰۰ , ۲۰:۴۸

واقعا آموزش دادن تو هر شاخه ای کار سختیه. گاها من هم حرص میخورم با خوندن نوشته هات :))

پاسخ :

بله خیلی‌.
عزیزم :)
گندم بانو
۱۷ تیر ۰۰ , ۲۰:۴۶

دو تای آخری رو یادت رفته بلاک کنی! 😅😅😅

پاسخ :

اونا خیلی پیگیر نبودن 😅
ربولی حسن کور
۱۷ تیر ۰۰ , ۲۰:۳۲

سلام

وقتی اخوی های گرامی دبستانی بودند و قرار بود توی خونه ازشون امتحان ریاضی بگیریم معمولا دشوارترین سوالاتی که میشد براشون طرح میکردم و از ارفاق هم خبری نبود! برای همین بعد از مدتی از مامان میخواستن ازشون امتحان بگیره. اما وقتی امتحان آخر سال را دادند گفتند چون سوالاتش از امتحانات من ساده تر بوده کار مشکلی نداشته اند! (حالا این اصلا ربطی به این پست داشت؟!)

درمجموع بهتون حق میدم. من هم حرص میخوردم که با داشتن زن و بچه و کار و ... نمیتونم امتحان تخصص قبول بشم درحالی که فلان خانم دکتر بعد از طرحش یک سال نشست توی خونه پدرش و بکوب درس خوند و قبول شد. اما بعد دیدم حرص خوردن فایده ای نداره. پس شروع کردم به حرص خوردن برای همسر معاون و رئیس شبکه که توی دوتا از خلوت ترین درمانگاهها بودن و اونها هم قبول شدن!

دیگه جرات گفتن غلطهای املائی تونو ندارم. فقط توی مورد اول اگه حرفهای خودتونو از حرفهای دانشجوتون جدا میکردین و توی دوتا پاراگراف مینوشتین خیلی بهتر میشد.

پاسخ :

سلام.
ربطش رو خودم متوجه شدم :)

خب آقای دکتر به این فکر نمی‌کردید که وقتی شما از بودن کنار همسر و بچه‌هاتون لذت می‌بردید و ذوق شیرین‌کاری‌های بچه‌ها رو می‌کردید، اون بنده خدا خودش رو از این لذت‌ها محروم کرده و داره درس می‌خونه و نتیجه‌ش رو دیده؟ به هر حال شما هم از مزایایی برخوردار بودید که ایشون نبود. البته اون حرص خوردن دومتون رو حق دارید واقعا.


نه بگید. من یه کم جدی شوخی می‌کنم؛ ولی ناراحت نمی‌شم
معلوم الحال
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۸:۱۹

سلام

1. قاطعیتتو دوست داشتم :) شدی استاد مورد علاقه م

2. خیلی عصبی هستی ها :)) میترسم منم این دفعه شوخی کنم و بلاکم کنی :( ولی خب بنظرم ایشونم حقش بود. بنظرم نمره کامل پایان ترمش هم مشکوکه!

3. :))

4. ای بابا ... استاااااااااااااذ! حالا یه ذره رحم داشته باشید. شاید مادرش مریض بوده.

5 و 6. حاضر جوابیتونو کمی دوست داشتم :)

پاسخ :

الان مورد ۱ و ۲تون رو با هم جمع کنم چی به دست میاد؟! فعلا برو تو اتاقت به حاصلجمع این دو نظر فکر کن تا بعدا در مورد بلاک یه تصمیمی بگیرم 😏
۴. نترسید! اگه همچین مشکلی داشت، تا قبل از اون هزار بار گفته بود. در ضمن من از قبل گفته بودم فقط در سامانه به اعتراض‌ها جواب می‌دم. تو سامانه جرات ندارن چرت و پرت بنویسن و پرروبازی دربیارن. زنگ می‌زنن که بتونن زبون بریزن و منو قانع کنند.
نیــ روانا
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۶:۵۶

سلام

خلاصه پست: وقتی نمیتونی .... بخوری ...میخوری که ...میخوری 🤣

 

می بینم که دست به بلاکت خوب شده خانوم دکتر

حس میکنم زیادی باهاشون مهربون بودی تا حالا 

ولی جای نگرانی نیس

دو ترم همین رویه رو پیش بری بعدش به شکل کاملا محسوسی تعداد تماسها کم میشه

خبرها رو سریع به هم انتقال میدن فرفره ها 😂

البته که هیچوقت صفر نمیشه تماس های بیخود ولی خوب ...

پاسخ :

سلام.
🤣🤣🤣🤣 مختصر و مفید! 
واقعا چرا آدم از امکانات خوب واتساپ استفاده نکنه که کفران نعمت بشه؟!
خودم فکر نمی‌کنم زیادی مهربون بودم. من با دانشجوهام دوستانه و در عین حال محترمانه و قاطعانه برخورد می‌کنم. اعتقادی ندارم برای این که دانشجوها حساب ببرن باید استبدادی رفتار کرد. اما خب بعضی دانشجوها شخصیت متوقعی دارن و با تک تک اساتید همین طور برخکرد می‌کنن بعضی‌ها هم فکر می‌کنند استاد یا بداخلاق و مستبده و نمیشه ازش نمره گرفت یا مهربون و دوستانه‌س و لابد نمره الکی هم می‌ده. نمی‌دونن میشه استاد دوستانه رفتار کنه و در عین حال قاطع هم باشه.
اتفاقا من ۴_۵ ساله این دانشگاه تدریس می‌کنم و برخوردم همیشه همین بوده. ولی به هر حال همیشه چند تفر بچه‌پررو پیدا می‌شن. به قول خودت هیچ وقت صفر نمی‌شن :)
مامان یک فرشته
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۶:۳۹

یاد همسر خودم افتادم زمانی که دانشگاه درس میداد به محض اینکه نمره ها رو وارد سایت میکرد موبایلش رو روی حالت بلاک برای تمام تماس ها به جز کانتکت میزاشت و باورتون میشه گاهی به۱۰۰ میس کال میرسید.اوایل که این کار رو نمیکرد باید جواب مامان و بابا خاله و عمه یک پسررررر و یا یک دختر دانشجو رو هم میداد.اما زمان بهش یاد داد باید در مقابل این افراد چیکار کنه خخخخ

موفق باشید

پاسخ :

۱۰۰ میس کال! 😳 واقعا نمی‌فهممشون چه طور روشون می‌شه برای نمره به استاد زنگ بزنن؟
نه من انقدرا تماس ندارم. بیش‌تر واتساپ پیام می‌دن منم باز نکرده پاک می‌کنم یا سین می‌کنم جواب نمی‌دم. دو سه نفر فقط تماس گرفتن فقط.

 اون جواب دادن تماس همه قوم و خویش دانشجو رو گفتید یادم افتاد یه بار نامزد دانشجوم زنگ زد برای خانومش چک و چونه بزنه. بهش گفتم بذار خانومت مستقل بار بیاد. چند ماه بعدش تو یه جای تفریحی دانشجوم رو با نامزدش دیدم شاد و خندون اومدن خودشون رو معرفی کردن که من همونم که واسه امتحان خانومم باهاتون تماس گرفتم ولی شماره اضافه نکردید اون درس رو افتاد و خندیدن! 😳😂
آبان ...
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۶:۲۲

خب به نظرم اون پرستار وقیح بوده ..و خب هیچ کلمه ای بهتری هم به ذهنم نمیرسه ...

بین هرشغلی مخاظرات خودش را داره ...درسته که ماه بهتون احترام می زاریم و شغل شریفی است ولی خب چه دلیلی داره واقعا این حرف ها! 

با ارزوی صبر برات ..

زمان با دانشجو ها این قدر رو نداشتن ..خدایی من هنوز به استاد راهنما ام اول ایمیل می زنم .بعد پیام می دهم ..بعد دیگه اگه جواب نده ...زنگ می زنم ..

چطور روشون میشه حتی وقتی بلاک ان زنگ بزنند دوباره !

پاسخ :

کاملا کاملا با کامنتت موافقم. وقیح هم کلمه بسیار به جا و خوبی بود. 
نگار
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۶:۱۱

ولی من سر بی برقی به مشکلی بر نمیخورم،چون با گوشی امتحان میدم. بقیه هم نمیتونن مگه؟ مشکلم آنتن اینترنته. چن روز پیش آزمون داشتم سرعت نتم همE😂😂😂 که کلا با گوشی مامان امتحان دادم‌. جالب اینه که اونم مثل خودم بسته نتش ایرانسل بود، اما سرعت نت، بالا.... یعنی گوشی من در این آموزش مجازی، ذره ای دریغ نکرد از خر کردن خودش😂

پاسخ :

خب اونام مشکلشون همین پریدن آنتن بود. ولی خب اگه واقعا وسط امتحان برقشون قطع می‌شد حتما همون موقع وسط امتحان هم من و هم مسوولین دانشگاه رو تلفن‌کش می‌کردن. دیدم که میگما.😏

چه جالب. یعنی علتش چی بوده؟!
نگار
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۶:۰۶
منم غیبت‌هام، الی ماشالله بود.😶 یک هفته است اومدم تو اتاقم به کارای زشتم، فکر میکنم🙈نذرِ ایمان، تقوا، عمل صالح کردم که به خیر بگذره و سپاس انسان بشم😂

پاسخ :

واقعا انگیزه‌ت چی بود که نمی‌رفتی سر کلاس؟ بعد خودت می‌شینی از رو کتاب می‌خونی یاد می‌گیری؟! سوال برات پیش نمیاد؟! تو درس‌های تخصصی به مشکل برنمی‌خوری؟! فکر نمی‌کنی دو روز دیگه می‌خوای بری سر کار باید این مطالب رو عمیقا بلد باشی؟! برگرد برو تو اتاقت ببینم! 😒😂
محمد حسین
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۵:۵۷

من هنوز توی اتاقم هستم ها، نظر بذارم؟
ولی دلم نمیاد قهر یا عذر خواهی کنم، از همون پشت در:

سلااام

این مدل دیگه خیلی نوبرش را در آورده!! ما هم غیبت کن زیاد داشتیم، البته اونا یکیشون که حرفه ای بود حتی توی کلاس حضوری، جلسات اول و آخر را میومد و برای تکلیف و امتحان هم تلاشش را میکرد و زیاد هم برای اعتراض نزدیک استاد آفتابی نمیشد. بقیه هم هر طور شده یکی دو جلسه را میومدن و تکلیف و امتحان را دیگه کم نمیذاشتن.

بله استادا به دانشجو نمره میدن، نمره که خودش ظاهر نمیشه. ولی واقعا هم همینه. ما یه استاد داشتیم که صریح گفت چند شدی؟ گفتم: هفده، گفت هفده بهت داده ام. در صورتی که توی امتحان هفده شدم، البته بعد هم نیم نمره به همه اضافه کرد!! بقیه هم غیر مستقیم همین فکر را میکردن، فکر میکردن ما استحقاق هیچ نمره ای نداریم و امتحان و اینا کشکه البته این مورد اخیر درسته، اما اونا سعی میکردن بر اساس قضاوت دقیق!! و اعمال مچ گیرانه خودشون به ما نمره بدن.

واقعا دو سه بار پشت سر هم زنگ میزنن؟ امنیت شغلی ندارید این جوری که. ما جرات نداشتیم به استاد پیام احتمالا ناراحت کننده بدون هماهنگی بدیم.

پ. ن: من عذر میخوام که اون دو پست قبل را به جای درک احساس تحلیل کردم. البته من که گفتم حوصله اش را ندارم. چرا منو دعوا میکنید عاخه!!! اما خدا وکیلی هر بار زیاد حساس میشید روی این مورد.

پاسخ :

اِ... یادم رفت بگم دیگه می‌تونید بیاید بیرون 🤷‍♀️

سلام.
اگه نیان ولی خوب درس بخونن و تکالیفشون رو انجام بدن و طلبکار هم نباشن بالاخره پذیرفتنیه.
من دانشجوهام نمره می‌گیرن. خودم بهشون نمره نمی‌دم؛ حتی در حد ۱ صدم. 

در صد قابل توجهی از دانشجوهای الان واقعا پررو و پرتوقع شده‌ن.

پ.ن. خواهش می‌کنم. فقط شما نبودید. چند نفر دیگه‌م بودن. دعوا نکردم. خیلی نرم و لطیف گفتم برید تو اتاقتون. :)  
سما نویس
۱۷ تیر ۰۰ , ۱۴:۲۷

راستش من به شما حق میدم.به جز شماره ۵...چون دانشجو خیلی استرس و عذاب رو تحمل می‌کنه سر این بی برقی و همه استاد ها هم به دانشجو ها میگن که برق بهانه تون شده.

پاسخ :

شاید چون شما همه دانشجوها رو مث خودت می‌بینی و فکر می‌کنی واقعا فقط استرسه براشون. 😊 
من دارم می‌بینم که فقط دانشجوهایی سر برق رفتن آه و ناله سر می‌دن که اون زمانی هم که مساله برق نبود،مدام بهونه پیدا می‌کردن برای کم‌کاری. از طرف دیگه اگه برق بره، دانشجو خود به خود از سامانه خارج می‌شه. ولی این دانشجوها کل تایم رو داخل سامانه بودن. و از طرف دیگه، اگه واقعیت رو می‌گن، چرا حاضر نیستن با آموزش صحبت کنن و دوباره آزمون بدن (آموزش دانشگاه هم فوق‌العاده آسون‌گیره و حرف دانشجوها رو قبول می‌کنه).
و موضوع دیگه این که من در طول ترم، کلی تکلیف داوطلبانه داده بودم که اگه کسی انجام داده باشه بیش‌تر از نصف کل نمره رو از قبل داره و سر این چیزها استرس نمی‌گیره. ولی این افراد انجام نداده بودن. و چرا در طول ترم درس نخونده بودن تا الان استرسشون نباشه؟ شب امتحان هزار و یه اتفاق غیرمنتظره دیگه هم ممکنه بیفته
 پس چیزی جز بهونه نمی‌تونه باشه سما جان
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan