کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

از دفترچه خاطرات یک خاله (۱۲): مهدی

۱. پشت تلفن بهش می‌گویم: "سلااام خاله! چه طوری؟ چه خبر؟ چه قدر بزرگ شدی. چرا نامه نمی‌نویسی؟" (کنایه از این که خیلی وقته ندیدمت). جواب می‌دهد: «خوبم خاله. شما چه طوری؟ چه قدر پیر شدی!!!»🤦‍♀️


۲. سر مزار دایی محسن، هی به مامان و بابایش غر می‌زده که برویم خانه! بعد این مکالمه بین او و دایی آخری اتفاق افتاده: 

_ بری خونه چی‌‌کار کنی دایی؟ غیر اینه که می‌ری سرت رو می‌کنی تو گوشی! 

+ نه‌خیر. من خیلی اهل کتابم! می‌خوام برم مطالعه کنم! 😎 

_ اوه! نکنه می‌خوای رئیس جمهور بشی؟!

+ (با نگاه عاقل اندر سفیه و لحن به شدت سرزنشگرانه!): دایی واقعا فکر می‌کنی رئیس جمهور تو یه کشور کاری واسه پیشرفت می‌کنه که من بخوام رئیس جمهور بشم؟ پیشرفت کشور با درس خوندن و مطالعه به وجود می‌آد و تحصیلکرده‌ها کشور رو پیش می‌برن نه رئیس جمهور! 😳😂


۳. من و مهدی داشتیم سر به سر کیان می‌گذاشتیم می‌گفتیم تو فقط یه عمه داری ما خیلی عمه داریم. بعد من به مهدی گفتم: "ولی عمه‌ش خیلی‌ام مهربونه‌ها!" یهو کیان برگشت گفت: "بععععله عمه من اندازه ده تا عمه‌س." 🤣🤣🤣


۴. داریم اسم-فامیل بازی می‌کنیم. حرف ش را انتخاب کرده‌ایم و مهدی برای اسم نوشته است: «شمر» :)))


۵. صبح جمعه مهدی در واتساپ و با کلی احساسات ویس داده که: 

+ خاله داریم میایم خونتون. دلم خیلی تنگ شده برایییییییی.... برای گوشیت و اینترنتت و بازی دانلود کردن! 😐

_دس شوما درد نکونه خاله! فکر کردم دلت برای من تنگ شده.

+ آره... آره... ناراحت نشو خاله... دلم برای شمام تنگ شده... برای گوشی و نت هم تنگ شده. ۵۰_۵۰😐

بعد هم خودش غش کرده از خنده! 🙄


۶. روی زمین دراز کشیده‌ام و دارم با نرم‌افزار ورزش می‌کنم. مربی یک خانم انیمیشنی بدون اجزای چهره است که نیم‌تنه و کفش اسپورت قرمز و ساپورت مشکی به تن دارد و موهایش را دم اسبی بسته است. مهدی بین من و گوشی نشسته و در حالی که چشم به صفحه‌ی گوشی دوخته بی‌مقدمه می‌گوید: "چه قدر جزئیاتش مشخصه!" منظورش را حدس می‌زنم و ترجیح می‌دم سکوت کنم. اما مهدی بعد از چند ثانیه، با لحن سرزنش‌آمیزی می‌گوید: 

+ خاله این چه‌قدر بی‌ادبه!

_ چرا خاله؟

+ همه جزئیات بدنش مشخصه.

_ یعنی چی؟

+ ببین الان همین طور که پاش رو بالا و پایین می‌بره خط باسنش معلوم می‌شه!🙊


۷. می‌گوید: خاله می‌خوام دو تا عکس ازم بگیری و بعد بذاریشون کنار هم." در یکی از عکس‌ها چهره‌ی ظاهری‌اش را به نمایش می‌گذارد که بی‌نهایت مظلوم و معصوم به نظر می‌رسد و اگر شما آن را ببینید می‌گویید: "شارمین وخی،خودِدا جمع کن! این بچه نمی‌تونه انقد حاضر جواب باشه که تو می‌گی!" در عکس دوم، با یک خنده و نگاه شیطنت‌آمیز، شده است همان مهدی که من این‌جا در موردش می‌نویسم! بعد می‌گوید: اینا رو بذار کنار هم کنار عکس مظلومه بنویس بیرون، کنار اون یکی بنویس درون!🤣


۸. قهر کرده که چرا برایش آهنگ راک خشنی را که پسندیده دانلود نمی‌کنم. سر سفره یک عالم سس روی ماکارونی‌هایش می‌ریزد‌. مامان می‌گوید: "مهدی! مامان! انقد سس نزن... خوب نیس، ضرر داره." می‌گویم: "مامان خب مهدی این طوری دوس داره. اینجا هم نزنه تو خونه خودشون می‌زنه. بذار اون طوری که دوست داره بخوره. " چشم‌های مهدی برق می‌زند، با انگشت شستش لایکم می‌کند و با خنده می‌گوید: "مرسی از حمایتت خاله!" می‌گویم: "یعنی آشتی؟" می‌گوید: "نه! هیچی عوض نشده!"🙄😏



خودت باش
۲۷ مهر ۰۰ , ۱۶:۰۱

اصلا این بچه اول زبون در آورده بعد دست و پا!!!!

پاسخ :

والا😂
ربولی حسن کور
۱۲ مهر ۰۰ , ۰۹:۴۱

بله بله شماره دو ببخشید نمیدونم چرا اشتباه نوشتم

پاسخ :

خواهش می‌کنم. پیش میاد.
ربولی حسن کور
۰۹ مهر ۰۰ , ۲۰:۴۳

سلام

با خوندن شماره ۳ به آینده این مملکت امیدوار شدم

پاسخ :

سلام.
شماره ۲ منظورتونه...
پس شما هم امیدتون به این دبستانی‌هاست😊 
x
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۸:۰۹

خوب عکس قبل و بعدش رو واسه ما بذار هی دلمون رو آب می کنی :)) 

چقدر اینا می فهمم و زبون دارن :)) 

مهدی شما هم سن پسر برادر منه:)

پاسخ :

نه دیگه نقض حریم خصوصی کودکان هم حدی داره 🙄😂😂😂
مهدی از وقتی رفت مدرسه زبون درآورد!
خدا جفتشون رو حفظ و عاقبت به خیر کنه ان‌شالله...
یاس ارغوانی🌱
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۷:۰۶

🤣🤣🤣 خداحفظشون کنه واقعا بامزن 🤣 خوشبحال دنیای بچه ها واقعا دنیای قشنگ بامزه و ساده  و درعین حال پیچیده ایه :)

پاسخ :

سلامت باشی عزیزم 😘
واقعا دنیای جذابیه😍
یاسی ترین
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۵:۲۵

ای خدا این بچه‌ها چقدر شگفت‌انگیزن 😂😂😂 

شمر عالی بود 🤣🤣🤣🤣

ببین کارادا تقصیر خودته حتی اپلیکیشن ورزشت هم فسق و فجور داره اصلا برای بچه‌ها بدآموزی داری 😂😂😂😂😂

 

خدا حفظش کنه پسرک باهوش ♥️

پاسخ :

واقعا 😂😂😂
وقتی گفت شمر ما خندیدیم. گفت: چیه خب؟ شمر هم یه اسمه دیگه! 😂😂😂😂

تو تا یه فسق و فجور درست و درمون از من درنیاری ولم نمی‌کنی!😂😂😂 چه فسق و فجوری پیشنهاد میدی حودم داوطلبانه انجام بدم خیالت راحت بشه؟! 🙄🤣🤣🤣🤣


سلامت باشی. خدا گل‌دخترای نازنینت رو حفظ کنه😍
حامد سپهر
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۴:۴۸

۲. اون بچه رییس جمهور رو بهتر از ما میشناسه:))

۶. ایول دقت:)) ما هم سن اینا بودیم فکر میکردیم کالباس فحشه:))

 

پاسخ :

۲. والا😊
۶. :))))
غزل سپید
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۴:۱۴

۲_ حتی مهدی هم متوجه وخامت اوضاع شده🤣

۴_ 😂😂😂 شارمین چشه مگه؟ شمر آخه؟!

۵_ بذار صادق بمونه برامون 🤣

۶_ چند وقتی هست مهرداد با یک سری پیج و ...ورزش میکنه. یک روز شنیدم صدای یک خانمی میاد و مهرداد هم ورزش میکرد. مشغول کارهای خودم بودم، یهو دیدم مهرداد اومد صفحه موبایل رو گرفت جلوم گفت حالا قهر نکن پوشیده هست🤣😂 آدم بود با همه جزئیات چهره و البته با حجاب ولی باید بیام پیش بچه های امروز کلاس تا معلوم بشه لازمه مهریه م رو بذارم اجرا یا زوده؟🙈 

۷_بچه هم به خودآگاهی درونی و هم به خودآگاهی بیرونی رسیده!!! و هم خاک بر سر من...

پاسخ :

۲. اصلا دیگه امید منم به این دبستانی‌هاست!😂
۴. اتفاقا سارا نوشته بود شارمین.... ولی خودمونیم شمر و شارمین هم به همدیگه میادها🤦‍♀️😂😂😂😂

۵.آخه جمله اولشم از سر صداقت نبود که! می‌خواست سر به سر من بذاره🤭

۶. 😂😂😂 یه عکس از خانمه بفرست تا مهدی برات کارشناسی کنه! 🙄🤭
۷. دور از جون... 😊
یاقوت
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۴:۰۶

ای جانم ...شارمین چطوری قورتش نمی دی .. یه ماچ گنده ی گنده ی گنده ها از طرف من بکنش ... 

پاسخ :

انقد می‌چلونمش!😂😍
چشم... ولی فکر می‌کنم یه تیکه‌ای به جفتمون بندازه 😂😂😂
هانیه
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۳:۲۱

سلام سلام 

ضمن موافقت شدید با ماوی لوتوس  که همچین خاله ای خیلی باحاله واقعا😊

خدا براتون حفظش کنه الهی .. 🙆

 

چقدر بامزه بود ..ولی نفهمیدم این گل پسر زیر ده سالن یا بالای اون ..😎

هوشم کمه؟!

پاسخ :

سلام سلام
مرسی لطف داری هانیه جون.
سلامت باشی. خدا عزیزانت رو حفظ کنه.

مرداد نه سالش تموم شد. کلاس چهارمه. 😊
Mavi Lotus
۰۹ مهر ۰۰ , ۱۰:۵۴

خوش به حال آدم اگر یه خاله مثل شارمین داشته باشه.

 

پاسخ :

لطف دارید 🙋‍♀️💐
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan