خیلی از مردم اعتقادی به مشاوره ندارند و تا کارد به استخوانشان نرسیده باشد دور و بر ما پیدایشان نمیشود. تازه هر وقت هم میآیند انتظار دارند با یک جلسه، همه چیز گل و بلبل شود و ما با چوب جادویمان همهی مشکلاتشان را حل کنیم! و البته موقع پرداخت هزینه هم کلی بهشان سخت میگذرد و حاضرند پولشان را آتش بزنند ولی بابت مشاوره ندهند!
از حق نگذریم، خیلیوقتها هم مراجعهایی داریم که با داشتن جلسات مستمر و طولانی مشکلی ندارند و با اشتیاق، هزینهی آن را میپردازند. اغلب این مراجعین، دستهگلی از گلهای وسط بهشت هستند! ولی خب! بینشان دو گروه از مراجعین هم پیدا میشوند که واقعاً تاسفبرانگیزند!🤦♀️
گروه اول، آنهایی که به هیچ صراطی مستقیم نیستند و هر چه بگویی قانع نمیشوند و طوری رفتار میکنند که انگار خودشان همه چیز را بلدند و حرفهای تو پیشپاافتاده هستند و مشکلاتشان را حل نمیکند، ولی باز جلسهی بعد و جلسات بعدی بلند میشوند میآیند کلینیک و مشکلاتشان را برایت مطرح میکنند و گیس و گیسکشیتان از نو شروع میشود!
اینها از نظر اقتصادی واقعا مراجعهای ایدهآلی هستند، ولی اعصاب و روان برای آدم نمیگذارند! هر جلسه به خودت میگویی این که قانع نشد و هیچ کدام از راهکارها را نپذیرفت، لابد جلسه بعد دیگر نمیآید. اما دو روز بعد میبینی تماس گرفته وقت فوری خارج از برنامه خواسته!
گروه دوم مراجعهایی هستند که واقعاً مشکل خاصی در خانواده و با بچه ندارند و فقط محض احتیاط آمدهاند که نظر مرا در مورد بچهشان بپرسند و خیالشان راحت شود که همه چی آرومه! و آنقدر روی این موضوع که: "اگر لازم باشد، هر تعداد جلسه که بگویید میآییم و هیچ مشکلی نیست!" تاکید میکنند که حالا انگار من باهاشان رودربایستی دارم و اگر نیاز به جلسات بیشتر باشد رویم نمیشود بگویم! 😒 ولی در کمال تاسف و تاثر این افراد نیازی به جلسات بعدی ندارند!
متاسفانهتر این که این دو دسته از مراجعین، ممکن است برای بعضی از افراد سودجو و نامتعهد و بیاخلاقیات!، به منبع درآمد تبدیل شوند! یعنی آنها را هی ببرند و بیاورند تا سرکیسهشان کنند. در حالی که درستش این است که به دستهی اول، بگویی تا وقتی راهکارهایی که دادهام را امتحان نکردهای نوبت دیگری رزرو نکن و به گروه دوم هم نقاط قوت و ضعف رفتاریشان را نشان دهی و بگویی فعلا نیاز خاصی به جلسات دیگر نیست. اگر بعدا مساله خاصی ذهنتان را درگیر کرد میتوانیم در جلسهی دیگری در مورد آن حرف بزنیم. ولی فعلا نیازی به ادامه نیست. (و شبش بیایی در وبلاگت پشت سرشان غر بزنی!)
و این، همان کاری است که من همین امروز با دو تا از مراجعهای دلبندم انجام دادم!
+ لازم است بگویم این نوشته چاشنی طنز دارد یا نگفته هم معلوم است؟!
- يكشنبه ۵ ارديبهشت ۰۰ , ۰۱:۰۱
- ادامه مطلب