کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

اعوذ بالله من الفراق...

سه ماه پیش، وقتی بدترین روزهای زندگی‌ام را می‌گذراندم و با افسردگی، اضطراب، سوگ، دلتنگی مفرط و احساس ناامیدی، پوچی و رهاشدگی دست و پنجه نرم می‌کردم، یک روز، ناخودآگاه گوشی را برداشتم و در واتساپ پیامی فرستادم. مخاطبم فردی بود که سالها بود به قدرت روحش ایمان داشتم. و باید بگویم خدا قدرت و مهربانی‌اش را در دستهای او گذاشت تا مرا از آن روزهای سرد و تلخ و تاریک و ترسناک نجات دهد. 

نمیخواهم راز این نجات‌یافتگی را فاش کنم... نمیگویم حالا دیگر هیچ چیز از آن روزها در من نمانده است.... قبول دارم که هنوز نتوانسته‌ام به آغوش پرمهر خدا برگردم... می‌دانم هنوز ظرف وجودم خالی است و مسیری طولانی در پیش رو دارم تا خودم را، دنیایم را، زندگی‌ام را پیدا کنم و با خدای خیلی خاص و جدیدم ارتباط برقرار کنم و هنوز منتظرم... ولی همین که از آن روزهای ترسناک عبور کرده‌ام، خوب است؛ روزهایی که آن قدر سیاه بودند که حالا، حتی جرات نمی‌کنم برگردم و نوشته‌های مربوط به آنها را بخوانم...

همین چند روز پیش، داشتم با کسی که خدا قدرت و مهربانی‌اش را در دستهای او گذاشته بود تا مرا به کشف معجزه در دنیایم برساند، حرف می‌زدم. بهتر است اسمش را بگذارم مشاور معنوی‌ام و البته این اسم، نه معادل مشاور مذهبی است و نه به فردی روحانی (به معنی مصطلح در جامعه) اشاره دارد؛ فقط بهترین واژه است برای توصیف کسی که معنای زندگی را به من برگرداند.

داشتم می‌گفتم؛ همین چند روز پیش، با مشاور معنوی‌ام حرف زدم. و راستش را بخواهید یکی از جملاتش چنان به دلم نشست، که شد علت نوشتن این پست. قرار بود در این پست فقط بنویسم او به من گفت: برادرت جایی نرفته است. فقط تا 26 شهریور 1399، ارتباطتان با هم، ارتباط جسمی بود و از این تاریخ به بعد، شده است ارتباط روحی. همین! حالا تو باید به روحت رسیدگی کنی تا بتوانی با روح رها و بی‌نهایت او، بهتر و راحت‌تر ارتباط برقرار کنی...
خودت باش
۰۶ اسفند ۹۹ , ۲۲:۲۳

پس از جانب من در مورد وسعت روح ازش سوال کن!!!

پاسخ :

یعنی در مورد این که چیکار کنیم که روح وسیع بشه؟
مهربانو
۰۶ اسفند ۹۹ , ۱۵:۴۶

من سالهاست به کسانی که عزیزی ازدست دادن میگم اون هست فقط دیگه شانس دیدنش رو با چشم سر نداری و باید با چشم دلت ببینیش ولی واقعا رسیدن به حقیقت معنوی این جمله کار بزرگیه مطمئنم اگر هر کسی به این مهارت برسه خیلی خیلی دلتنگیش کمتر میشه 

پاسخ :

واقعا باهات موافقم عزیزم
یاس
۰۵ اسفند ۹۹ , ۲۱:۲۵

خدا خاص جدیدت چه مدلیه؟ با خدای قبلیت چه فرقایی داره؟

پاسخ :

شاید یه روز درباره ش نوشتم
غ ز ل
۰۴ اسفند ۹۹ , ۱۱:۲۷

منم خیلی این جمله رو قبول دارم اما عمل کردنش بهش خیلی سخته

چون کنار اومدن با نبودن فیزیکی عزیز سخت ترین کار دنیاست

دلت آروم باشه عزیزم

پاسخ :

بله واقعا سخته. بعد میدونی سخت ترش اونجاس که این حسها با هم میجنگن و به آدم عذاب وجدان میدن😕


مرسی عزیز دلم
بانوچـه ⠀
۰۴ اسفند ۹۹ , ۱۰:۲۵

خوشحالم به این مرحله رسیدی. مطمئنم الان روح برادرت هم آرامش داره.

 

پاسخ :

مرسی عزیزم.
 امیدوارم بتونم تو این مرحله ثابت بشم. رفت و برگشتم زیاده فعلا 
طیبه تی تی
۰۳ اسفند ۹۹ , ۱۶:۴۲

سلام شارمین جان

من هم بعد از فوت پدرم به شدت اعتقادم پررنگ تر شد که روحمون خیلی خیلی مهم تر از جسممون هست و در واقع این انگشتی که داره تایپ می کنه، جسم نیست بلکه روحی که در انگشت و در تک تک اجزای بدنم هست باعث میشه تایپ کنم

من به شدت با پدرم ترتباط دارم،همیشه باهاش حرف می زنم و با هم مکالمه می کنیم ، حتی خیلی کم به خوابم میاد، به ندرت،  چون من داروی اعصاب می خورم، اصلا خواب هام مثل خواب های زمان قدیمم نیست

اما واقعا وجود پدرم رو حس می کنم، پس من با پدرم ارتباط روحی دارم،مشاور معنوی تو هرکی هست، هر چند سالش هست، هر رشته ای تحصیل کرده یا اصلا تحصیلات خاصی نداره، کاملا موضوع رو درک کرده،موافقم

پاسخ :

سلام عزیزم.
خدا رحمتشون کنه.
من بعضی وقتها این ا تباط روحی رو خیلی عمیق درک میکنم. یعنی حتی یه زمانهایی هست که با اطمینان میدونم روح آرمین پیشمه، تو اتاقمه. اما یه وقتهایی حس میکنم فقط باید مثل گذشته پیشم باشه و چشم در چشم باهاش حرف بزنم و بغلش کنم تا دلم آروم بگیره. خب طبیعتا این جور وقتا روح خودم ضعیفتر شده.

خوشحالم که هنوز با پدرت در ارتباطی.
Mina
۰۳ اسفند ۹۹ , ۱۳:۵۴

سلام شارمین جان ان شاالله روحشون در آرامش باشه

و بهت غبطه میخورم چون من پدرمو پنج ماه پیش از دست دادم و مشاور که پیدا نکردم که هیچ

همش به فکر خودکشی ام تا خلاص شم

پاسخ :

سلام.
ای وای😢 خدا رحمتشون کنه. 
مینا جان هر چقدرم حالت بد باشه حق داری. اصلا جلوی سوگواریت رو نگیر و هر چی میخوای گریه کن. اما اگه زیاد و به طور جدی به خودکشی فکر میکنی، حتما حتما با یه روان شناس که در زمینه سوگ تخصص داره حرف بزن. این میتونه نشونه خوبی نباشه. 
جانان
۰۲ اسفند ۹۹ , ۲۱:۳۷

سلام و درود شارمین خانوم عزیز 

 

اینطور مشاورهای دانا رو باید دوصد چندان قدردان بود و سلامت باشن الهی ! 

 

مرحله‌ی پذیرش بعد از سوگ در ما انسانها متفاوته و برای هر نفر ب نوعی !

برای من مثل جون‌کندن بود ،چون روح‌ام  نمیخاست بپذیره و حدود یکسال طول کشید !

اما خدا رو شکر شد . 

خوشحالم با وجود دو واقعه‌ی تلخ درمدتی کوتاه موفق شدی و سرپا بشی و خودت رو پیدا کنی ! 

 

غم از جان و روانت دور باد ! 

پاسخ :

سلام.
بله من همیشه مدیونشم.

من هنوز به مرحله پذیرش کامل نرسیدم و حالم مدام تغییر میکنه‌. ولی در مقایسه با چند ماه اول خیلی خوب شدم.

امیدوارم روح عزیز از دست رفته تون در آرامش باشه.

سپاس
ریحانه
۰۲ اسفند ۹۹ , ۱۴:۵۶

سلام شارمین جان. من خواننده خاموشت هستم. همون روزهای فوت برادرتون میخواستم بهتون تسلیت بگم. ولی واقعیت کلمات مناسب برای تسلیت را پیدا نمیکردم تا بتونن نشون بدن منم در غم عظیمتون شریک هستم و برای آرامش برادرتون دعا میکنم ...  دوست نداشتم با نوشتن کلمه تسلیت، یادأور اون غم عظیم باشم. نمیخواستم غم را یادآوری کنم.

الان بعد از این همه مدت شهامتش را پیدا کردم که بیام بنویسم برات. چون دیدم دلت آروم شده و شکر خدا حالت بهتر شده. الان دیگه فکر میکنم تسلیتم اذیتت نمیکنه. غمی بهت اضافه نمیکنه. و صرفا میدونی که میخوام در غمت شریک باشم و بگم همراهت هستم حتی مجازی. بگم برای آرامش برادرت دعا میکنم و امیدوارم جاش بهشت برین در کنار بهترین خوشی ها باشه.

 

تسلیت عرض میکنم شارمین عزیزم

پاسخ :

سلام ریحانه جان...
مرسی از مهربونیت.
برای خودت و عزیزانت آرزوی سلامتی و عمر طولانی دارم.
فامس(مهسا)
۰۲ اسفند ۹۹ , ۱۴:۳۸

چه روح بزرگی دارن 

چه جمله ی عمیقی، پر  از حس آرامش  بود برای رسیدن بهش  باید روح خودمون هم بزرگ بشه به نظرم.

پاسخ :

خیلی دلم میخواد روح منم وسیع بشه.
نگار
۰۱ اسفند ۹۹ , ۲۲:۵۱
دیشب برای شادی آقا آرمین آرزو کردم.....

پاسخ :

عزیزم. قربون محبتت...
ان شالله همیشه دل خودت و عزیزانت شاد باشه
خودت باش
۰۱ اسفند ۹۹ , ۲۲:۰۲

چه نگاه عمیقی...

مشتاق شدم بشناسمش.

پاسخ :

قول داده م رازداری کنم در موردش 🙂
آبان ...
۰۱ اسفند ۹۹ , ۱۹:۲۶

می دونی ..درد منم اینه که این وسط امید به زحمت از دست دادم ..امیدم به ایتکه دعا بی جواب نمی مونه

امیدوارم روح برادرت در ارامش باشه و قلب خودت ارام 

پاسخ :

امیدوارم به زودی اتفاقهای فوق العاده ای برات بیفته که باعث بشه یه ذره حسرت هم بابت گذشته نداشته باشی

ممنون عزیزم 
سمانه
۰۱ اسفند ۹۹ , ۱۳:۲۷

سلام عزیزم 

به نظرم همه آدم ها به این نوع مشاور نیاز دارن 

و چ حرف خوب و به جایی زده ان

راجع به اون بازه هم تمامش اون دوران خوندم و فقط ی سری گله توش بود از کسی ک به نظرت جز خیر و خوبی ازش انتظار نداشتی، و شما توی اون اتفاق سخت خیر و خوبی پیدا نمی کردی و بهت کاملا حق می دم برای اون روزها

پاسخ :

سلام سمانه جان.
بله همین طوره. 
به نظرم توصیف خوبی از اون دوران کردی.
مرسی از کامنتت😘
ربولی حسن کور
۰۱ اسفند ۹۹ , ۱۳:۲۲

سلام

این جناب مشاور هر کسی که هست دستش درد نکنه

 

پاسخ :

سلام.
😊
یاسی ترین
۰۱ اسفند ۹۹ , ۱۳:۲۱

😍😍😍 

پاسخ :

😘😘😘
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan