- همین دیگه، نمیفهمه
- برای چشم برتری اون کار را انجام دادم، باید چی بشه؟ این فکر کنم شبیه همون کاریه که برای تیر اندازی باید بکنیم، من نمیتونستم با دست چپ بگیرم و توی اون دایره اش را نگاه کنم.
- خوب و بد برای نتایج اون کاره، ولی برای خود آدما نیست. این که اشکال از کجاست را نمیشه گفت. من همیشه دنبال این بودم که دروغگویی و بزهکاری و خشونت ریشه اش چیه و آیا بیماری روانیه یا نه و چطور بیماری ایه، بعد فهمیدم اینا نشونه های حالات درونی و تنگناها و ارزش های جامعه است یکی دروغ میگه یکی میدزده و یکی هم نه. یه سؤالی یه بار درباره مجرم و بیمار و گناهکار پرسیدم، الآن نتیجه ای که رسیدم بهش اینه که مجرم از نظر جامعه است بیمار از نظرخ ود فردبرای همین ممکنه یه چیزی جرم باشه بیماری نباشه و برعکس. اما گناه به نظرم هر دو تاشه، گاهی جرم گاهی بیماری گاهی هم میگه دنب گاهی عصیان و ... و چیزی غیر این نیست . البته اراده داره آدم ولی تا یه حدی و از نظر مسئولیتش شاید یه بیماری مسئولیت بوجود نیاره یکی بیاره ولی هر دوتاش بیماریه مثلا کسی که مشکل پارانویید داره و به خاطر اون خشونت و تهمت و غیبت انجام میده و درمانش نمیکنه اون بیماره و به خاطر این که میتونسته و نرفته دنبال حلش قابل مؤاخذه هم هست. اما اگر دنبال حلش باشه و بدونه مشکلش را قابل مؤاخذه نیست البته اگر در این حین جرمی بکنه بازم قانون مجرم میدونتش، اگر که کلا نتونه حلش هم بکنه اون جرمش هم مسئولیت براش نمیاره
- ریشه اش یکیه اما فرق داره، شرم که باشه از اول آدم خودش را نمیپذیره ولی اجساس گناه برای بعد انجام یه کاره میتونه هم موردی باشه هم مفرط باشه، وجدان سالم بعد از اشتباه احساس گناه میکنه و دفعات دیگه قبل از اون کار هشدار میده
- بله همین
پاسخ :
_ به خودتون توهین نکنید
_ کاغذ رو جلوی کدوم چشمت گرفتی؟ همون برتره.
_ به نظرم خوب و بد، در مورد خود کاره، صرفه نظر از نتایجش. در مورد اون آدم هم وقتی با کار غیراخلاقی به کسی ضربه ای زد، دیگه مهم نیس خودش خوبه یا بد! مهم آسیبیه که وارد کرده و اون آسیب معمولا فراتر از کاریه کا انجام داده. مثلایه دروغ گفته، ولی اعتماد یه نفر رو هم برای همیشه ازش گرفته!
اتفاقا بیماری هم از نظر جامعه س. چون معمولا رفتاری بیمارگونه تلقی میشه که مطابق عرف/ اکثریت جامعه نباشه یا مانع از زندگی معموای فرد بشه.
گناه رو در اصل دین مشخص میکنه و گاهی هم آدم به طور فردی احساس گناه میکنه.
ولی این که لزوما بیماری جرم نیست و جرم بیماری نیست رو قبول دارم.
اونی که پارانوییده معمولا هیچ نیازی به درمان احساس نمیکنه. قابل مواخذه نیست.
اگه انسانی وجدان نداشته باشه چه قبل کار نادرست چه بعدش احساس شرم نمیکنه. من این دو تا رو جدا از هم نمیدونم.