سلام.
بعد از پست قبلی، لازم دیدم یک پست با طعم چالشهای دهه هشتادیها بگذارم؛ البته فقط حدس میزنم که یومیکو دهه هشتادی باشد؛ چرایی این حدس را هم اگر به وبلاگش سر بزنید خودتان متوجه میشوید. :)
1-راست دستین یا چپ دست؟
راست دست. ولی چپ پا! البته اون زمانی که باید میدونستم، نمیدونستم که برتری طرفی چه اهمیتی داره و همین طوری بزرگ شدم دیگه! :)
2-نقاشی تون در چه حده؟
بچه بودم عاشق نقاشی بودم ولی نه به اندازه خواهر قبلی و بعدیم! و استعدادم هم در حد اون دو تا نبود. کم کم هم از فاز نقاشی خارج شدم در حالی که تا مدتها دوست داشتم بتونم پرتره های عالی و واقعی بکشم. الان با این که نقاشیم افتضاحه، سر کلاس (چه کلاسهای دانشگاه -البته وقتی حضوری بود- چه کارگاههای آموزشی)، برای ملموستر شدن مطلب یا گاهی برای انجام یه تکنیک، روی تابلو نقاشی میکشم و با دانشجوهام میخندیم!🙄 بهشون میگم مهم جرات داشتنمه که با یه همچین استعداد هنری ضعیفی، خودمو سانسور نمیکنم به شما هم جرات خودابرازی میدم 😁
3-اسمتونو دوس دارین؟
اسم واقعیم رو به اندازه یک خودشیفته، عاشقشم😍؛ البته دوست ندارم ه بچسبونن تهش! هر چند تو شناسنامه م هست. اسم وبلاگیم رو هم با وسواس زیاد انتخاب کردم و خیلی دوستش دارم؛ ولی فکر نمیکردم از همون اول، هی بیان بگن شارمین که پسره! ☹ (تاکید میکنم که شارمین دختره!)
4-شیرینی یا فست فود؟
تقریبا هیچ کدوم.😶 فست فود رو فقط وقتی مجبور بشم یا وقتی با دوستامم و اونا هوس بکنن میخورم. البته زمانی که داداش اولم مجرد بود و زمانی که هنوز آرمین رو داشتم هم یه وقتهایی با هم فست فود میخوردیم و اون فست فودها خیلی خیلی میچسبید. زیاد اهل شیرینی نیستم. ولی یه مدتی بود خیلی عطش شیرینی پیدا کرده بودم. از وقتی درمان کم خونی رو شروع کردم از بین رفته تقریبا.
5-دوس دارین که قد همسر ایندتون تقریبا چندسانت باشه؟ (سانت بگینااا)
به تنها چیزی که فکر نمیکنم سانتی متر قد ایشونه! :)))))
7-عمو یا دایی؟
عموهام رو دوست دارم (چه اونی که زنده س و خدا حفظش کنه چه اونی که 9 سال پیش از پیشمون رفت.) ولی داییهام رو عاشقشونم (نیاز به توضیح نیس که چه اونی که 5 تیر 99 تنهامون گذاشت چه اونایی که هستن و دلگرمیمونن).
8-خاله یا عمه؟
اینم مث سوال قبلی؛ با این تفاوت که خدا رو شکر همه شون پیشمونن.
10-عدد مورد علاقتون؟
شش. علتش یه کم شاید خندهدار باشه ولی میگم! من دوران راهنمایی، طرفدار پر و پا قرص کریم باقری بودم! 🤦♀️ و حس خوب به عدد شش از همون زمان در من نهادینه شده! :🤷♀️
11-اولین وبی که زدین رو، حذف کردین؟
خودم حذف نکردم ولی بعد یه مدت که رهاش کرده بود دیگه پیداش نکردم! احتمالا یه بنده خدایی که آدرس و رمزش رو داشت حذف کرده باشه!
12-با کی بیشتر از همه صمیمی این، تو بیان؟
اوممم... اگه فقط بیان رو در نظر بگیرم هوپ و نیروانا.
13-بابا و مامانتون تو بیان، کی عه؟
بابا و مامان؟؟؟!!!😯 من خودم قابلیت اینو دارم که مامانبزرگ کسی باشم! 😒 ولی قبلا یه نفر تو بیان بود که یه وقتایی یه حس پدرانهای داشت! 😉
14-رو جنس مخالف کراشی؟
پس قبلنا میگفتن کراش داری! کراشی شده الان؟!🤔 من باید اعتراف کنم که هنوز دقیقا نمیدونم کراش یعنی چی! ظاهرا خیلی مفهوم پیچیده ایه و حتی برای دهه شصتیا، دهه هفتادیا و دهه هشتادیا به گونه های متفاوت ترجمه شده!🤨 ولی اگه همون معنی «خوش اومدن!» رو در نظر بگیریم من کلا سیستمم این طوریه که اگه از کسی ام خوشم بیاد سریع تموم میشه! خیلی سریعا! 😐
15-مترو یا قطار؟
مترو رو دوست ندارم. قطار رو تجربه نکردم تا حالا!
16-بنظرت شادی ینی چی؟
احساس رضایت قلبی از چیزهایی که داری و دوست داشتن آنچه که هست! و در کنارش داشتن انگیزه و امید برای رسیدن به چیزهایی که نداری و نیست؛ با مهمتر دونستن مسیر از مقصد!
17-سه تا از صفاتت؟
اگه به کسایی که منو میشناسن بگید سه تا از صفات خوب و بد شارمین رو بگو، 90 در صدشون به اینا اشاره میکنن: خوب: مهربون، پرتلاش، آروم (داشتن آرامش). بد: حساس (زودرنج)، بدغذا و نبوغم در گم شدن هم که معرف حضور همگی هست! :)
18-اگه میتونستی هویتت رو عوض کنی ، دوست داشتی جای کی باشی؟
واقعا دوست ندارم هویتم رو به طور کامل عوض کنم. ترجیح میدم بعضی از ویژگیهای فردی و شرایط محیطی و اجتماعیم رو که دوست ندارم رو میتونستم تغییر بدم.
19-الان..از چی ناراحتی یا چی اذیتت میکنه؟
نبودن آرمین و داییم... غصه خوردن اطرافیانم... مریضی سخت آقاجونم... و این که نمیتونم رابطه م با خدا رو درست کنم؛ با این که دیگه ازش شاکی نیستم.
20-به چی اعتیاد داری؟
شاید کار! گوشی و نت هم یه وقتایی ولی نه همیشه.
21-اگه میتونستی یه جمله بگی که کل دنیا بشنوه ، چی میگفتی؟
بیاین بیشتر از این دنیا رو خراب نکنیم، خواهش میکنم!😟
22- پنج تا چیز که خوشحالت میکنه؟
1. خوشحالی تک تک اعضای خونواده م
2. بیرون رفتن با دوستام
3. اسمس واریز پول
4. هدیه خریدن
5. وقت گذروندن با بچه ها به خصوص خواهرزاده ها و برادرزاده م
6. تدریس حضوری (راه نداشت اینو ننویسم!)
23-اگه میتونستی به عقب برگردی چه نصیحتی به خودت میکردی؟
24-چه عادتا/رفتارایی دارین که باعث آزار بقیه ست؟
یه وقتایی میخوام همه چیز دقیقا اونجوری که من میخوام باشه و در نتیجه کنترلگر میشم... جدیدا زود گریه می افتم...وقتی میترسم جیغ میزنم... یه وقتایی نه میتونم جلوی بلند و ناگهانی خندیدنم رو بگیرم و نه میتونم خنده م رو تموم کنم...
25-صبحا اگه مامان/بابات بیدارت میکنه چجوری اینکارو انجام میده؟
بابام که کلا از لحظه ای که خودش بیدار میشه (حالا 5 صبح باشه یا 10 صبح) انقدر بلند بلند حرف میزنه و قاشق و بشقابها رو به هم میکوبه و صدای تلویزیون رو زیاد میکنه تا بالاخره خیالش راحت بشه که همممه بیدار شدن :))) مامانم در اتاقم رو باز میکنه میگه شارمین بیداری؟ 9 شد. بعد من نیم ساعت بعدش چشامو باز میکنم میبینم هفت و نیمه!😫
26-کراشاتون تو مدرسه؟ (با ذکر جزئیات)
یا خود خدا!!!! کراش مگه فقط مربوط به جنس مخالف نمیشد؟!😟 به خدا ما مدارسمون مختلط نبود🙄... میگم این کراش خیلی مفهوم پیچیده ایه ها! اصلا کاش میذاشتم یه وقتی که خواهرزاده های دهه هشتادیم اینجا هستن تو چالش شرکت میکردم. واقعا برای بعضی از سوالها، نیازه یه دهه هشتادی بغل دستمون باشه.🙃
27-تا حالا شده به یکی اشتباهی پیام بدین و دردسر بشه؟
دردسر نشد. پیام هم نبود و ایمیل بود! فقط اشتباهی ارسال کردم. دوستم یه فایل رو برایم ایمیل کرد تا بخونم و بعد بفرستم برای استاد راهنمام. تو متن ایمیل هم نوشته بود که شب قبل، خوابگاه مونده (خوابگاهی نبود و پیش دوستش مونده بود) و سرما خورده. من میخواستم اول جواب دوستم رو بدم بعد فایل رو دانلود کنم و بخونم و بفرستم برای استادم. نوشتم: یه شبم نتونستی دور از مامانت سر کنی؟ همسنای تو بچه هاشون سرما میخورن. ارسال کردم. یه ربع بعدش استاد راهنمام ایمیل زد که خانم امیریان فایل رو بفرستید؛ شوخیتون با دوستتون رو فرستادید!!!😃
28-یه جمله تاثیرگذار برا مخ زنی؟
مخ زنی در یک جمله؟؟؟؟!!!😳 استغفرا... ربی و اتوب الیه... واقعا کسی رو این کره خاکی هست که با یه جمله مخش زده بشه؟!😧 دهه هشتادیا!!! نگا من کنید ببینم!🧐
29-چه فرقی بین شما تو فضای مجازی با اونی که تو واقعیت هستین وجود داره؟
فکر نکنم فرق زیادی باشه. یه کم مودبترم تو فضای مجازی! البته تو دنیای واقعی جزء انسانها مودب در حد پاستوریزه محسوب میشم. ولی تو فضای مجازی دیگه خیلی بیشتر!
30-یه دروغی که اینجا ب ما گفتین؟
خب اگه دروغ گفته باشم که قطعا نمیخواستم واقعیت رو بدونید که این کار رو کردم :))) ولی یادم نمیاد دروغی گفته باشم. هر چند خیلی چیزها را اصلا یا کامل نگفتم که البته فکر کنم همه بلاگرها همین طور باشن.
31-تو بیان چندتا اکانت دارین؟
دو تا. همین که میبیند و این.تو دومی یه مدت که اینجا رو تعطیل کرده بودم، به صورت گمنام مینوشتم و کم کم به دو سه نفر آدرس دادم. پارسال هم یه چله برگزار کردم اونجا!
32-اولین دوستتون تو بیان؟
حقیقتا یادم نمیاد. شاید هوپ یا نازلی... شایدم کس دیگه. نمیدونم.
+بعدا نوشت: یادم افتاد که نازلی بیانی نبود.
33-چند بار تو وبتون ...ناله گذاشتین؟
- پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹ , ۲۰:۲۴
- ادامه مطلب