کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

خواب (۷)

بالاخره مامان هم خواب آرمین را دید؛ هر چند خودش با اطمینان کامل معتقد است که این خواب نبود و خود آرمین بوده که مامان ناگهان او را جلوی خودش دیده و بهش گفته بالاخره امدی بهم سر بزنی؟ و او را محکم و طولانی بغل کرده و به سینه فشار داده؛ آن قدر که وقتی بیدار شده است، هنوز گرمای بدن آرمین را در سینه و دستهای خودش احساس میکرده است 😍

مریم
۱۴ بهمن ۹۹ , ۱۰:۳۶

اخی.قربان دل پر درد مادرتان گریه گریه گریه

پاسخ :

🖤🖤🖤
یاسی ترین
۱۳ بهمن ۹۹ , ۲۰:۰۷

ای جانم 😍😍😍

پاسخ :

جانت سلامت عزیزم 😘😘😘
هستی ...
۱۳ بهمن ۹۹ , ۱۹:۳۲

آخی..هدیه روز مادر بوده انگار. 

پاسخ :

عزیزم چه تعبیر قشنگی😍 مطمئنم به مامانم بگم خیلی خوشش میاد. خودمم ذوق کردم
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan