کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

صندلی یخ!

یادتان هست پارسال روز تولدم (۲۰تیر) صندلی داغ داشتم؟ امسال هم میخواستم که داشته باشم. ولی همان طور که در جریان هستید، تابستان، چنان داغهایی بر دلم گذاشت که دیگر جایی برای صندلی داغ نماند!

امروز دقیقا شش ماه از تولدم میگذرد و من در نیمه سن فعلی ام، تصمیم گرفتم برای عوض شدن حال و هوای هنوز غمگین وبم، یک صندلی بگذارم وسط و بنشینم رویش و به شما ۲۴ ساعت وقت بدهم تا هر سوالی دارید (اگر بیش از حد شخصی نباشد) بپرسید و جوابتان را بدهم. البته در بیستمین روز زمستان، صندلی یخ، گزینه مناسبتری است و من روی آن مینشینم! 🤭


+ دلم میخواست به جای عنوان بنویسم: "مثلا ما چه سوالی ممکنه از تو داشته باشیم آخه؟! 😐" 🤭

رها
۲۹ دی ۹۹ , ۰۲:۱۲

سلام عزیزم من از پیج مهربانو جان با شما اشنا شدم و خوندم مشاور کودک هستید من برایوسواس دخترم نیاز به کمک و مشاوره شما دارم چطور میتونم ارتباط بگیرم البته اگر میپذیرید ممنونم

پاسخ :

سلام.
شرمنده رها جان. من چون با هویت واقعیم در وبلاگ فعالیت نمیکنم و ترجیح میدم در گمنامی نسبیم بمونم، نمیتونم بهتون کمکی کنم. ولی حتما پیگیر باشید یه مشاور خوب پیدا کنید. وسواس رو باید جدی گرفت.
نگار
۲۱ دی ۹۹ , ۱۶:۱۵

هر بچه ای حتماً یه راهی داره برای اینکه باهاش ارتباط برقرار کرد؟ 

 

پاسخ :

با اطمینان بهتون میگم راه ارتباطربا برقرار کردن با هر بچه ای، بازی کردنه! من شده دو جلسه نشستم جلوی بچه بازی کردم (تنهایی یا با مامانش) تا بالاخره یخش آب شده و باهام ارتباط گرفته.
نیــ روانا
۲۱ دی ۹۹ , ۱۴:۰۰

اینا از کامن قبلی جا مونده بود

🇮🇷

☕️

🍿

ببخشید دیگه پتو نداشتیم همین پرچم سه رنگ رو با افتخار بپیچ دور خودت

عوضش چیپس اکسترا هم برات آوردم حالشو ببر

پاسخ :

😂
مرسی 🙌
نیــ روانا
۲۱ دی ۹۹ , ۱۲:۰۸

سلام

من همه سوالام شخصیه و در این مقال نمیگنجه 😜

فقط اومدم سلام عرض کنم و برات پتو و نسکافه آوردم که یخ نکنی رو صندلی 

پاسخ :

سلام عزیز دلم.
کنجکاو شدم سوالای شخصی ت رو بدونم 😁

مرسی مرسی... رسید به دستم. یه از اینا که توش آتیش درست میکنن هم اگه داری بفرست 😂
حامد سپهر
۲۱ دی ۹۹ , ۰۸:۳۹

میشه بازم سوال پرسید یا وقت تموم شده؟؟!

 

ثابت کن اصفهانیا خسیس نیستن؟:))

طرفدار سپاهان هستی؟

شده که یکی از دانشجوهات بهتون ابراز علاقه کنه یا ازتون خاستگاری کنه؟

 

پاسخ :

نه بپرسید.

مگه فکر میکنید هستن؟!😒 کافیه یه مراسم بازدید از جهیزیه دعوتتون کنم تا خودتون متوجه بشید. فقط میترسم بعدش مجبورم کنید یه دختر اصفهانی هم بهتون معرفی کنم 😂

اصلا اهل فوتبال نیستم. 

خواستگاری نه. یه دانشجو ارشد داشتم دو سال از خودم بزرگتر بود. یه مدت مدام بهم پیام میداد و ابراز دلتنگی برای کلاسم و تدریسم و صِدام! و خودم میکرد و ازم تعریف میکرد و میگفت به چشم خواهر_برادری دوستم داره! 🙄
جانان
۲۰ دی ۹۹ , ۲۱:۱۹

4

سلام و درود شارمین خانوم عزیز 🌹

 

انشااله ک دیر نرسیدم 

بعد این چندین ماه ک خوندم‌تون 😮 [یا العجب] چرا فکر میکردم ک شما روانشناسی کودک خونده‌اید ؟ 🤔

بهرحال 

سوال اولم ـ میتونم پایان‌نامه‌ (رساله‌) تون رو بخونم ؟

2 ـ  کجا مقاله‌هاتون رو میتونم بخونم (ممنون میشم اگر آدرس داری بزاری اینجا یا برام ایمیل کنی)

3 ـ ب عنوان یک مدرس و آگاه از معضلات تربیتی و فرهنگی و روانشناختی جامعه‌ی امروزی‌مون اولویت رو برای ترمیم چی میدونید ؟ 

4 ـ نطرتون درباره‌ی روند آموزش و تربیت در (عصر نوین) زمانه‌ی خودتون در دو جمله لطفن !

5 ـ سوال نیست و آرزوست😊 امیدوارم هر چ زودتر شاهد ترمیم این زخم جان‌گیر ک پشت‌سر گذاشتی باشم ک حوب می‌شناسم‌ش و امیدوارتر چون اصفهونیِ جنگجویی هستی و میتونی !

آرامش و سلامتی برات آرزومندم

پاسخ :

سلام و درود 🌷
شاید چون مشاور کودک هستم. :)

۱ و ۲. نه متاسفانه. چون من اینجا با اسم مستعار مینویسم.
۳. اموزش صحیح تفکر انتقادی و منطقی
۴. متاسفانه یکی از اسیبهای تربیت فعلی اینه که والدین ۴ تا جمله پراکنده تو شبکه های اجتماعی میخونن و فکر میکنن خیلی بلدن و به طور ناقص و بر اساس درک نادرست بهش عمل میکنند و کلی آسیب میزنن.
۵. ممنونم. همیشه شاد باشید
یاسی ترین
۲۰ دی ۹۹ , ۱۶:۵۰

چند سالته

رشته‌ت و شغلت چیه؟ 😊 🙊 چون من فکر کنم دو ماهی میشه اینجا رو میخونم نمیشناسمت خیلی 

البته اگر خصوصی نیست 

پاسخ :

متولد نیمه اول دهه شصت!
دکتری علوم تربیتی دارم؛ دانشگاه تدریس میکنم و مشاور کودک هم هستم. خودمم یه مرکز مشاوره دارم.
😊
ناشناس
۲۰ دی ۹۹ , ۱۱:۳۶

سلام

معدل سال آخر دبیرستانتون چند شد؟چه سالی بود؟یه سوتی اون دورانتون هم تعریف کنید.

پاسخ :

فقط یادمه بالای ۱۸ بود.
اوایل دهه هشتاد.
من اون موقعها خییییلی بچه مثبت تر از الانم بودم😉 همه ش سرم تو کتاب بود اصلا وقت سوتی دادن نداشتم! حالا اینی که میگم سوتی نیست ولی بگم که بی جواب نمونی! یه بار سوم دبیرستان، صبحگاه با سوم ریاضی بود. اونا برنامه نداشتن. ما سوم ادبیاتیها به طور خودجوش رفتیم برنامه اجرا کردیم. من وقتی برنامه م رو سر صف اجرا کردم و برگشتم تو سالن، ناظممون داد زد: امیریان! شلوارت چرا انقد تنگه؟ برو تو دفتر!!!!😂😂😂
دُردانه ‌‌
۲۰ دی ۹۹ , ۰۹:۵۹

یک دقیقه مونده به شروع امتحانم، سؤالم ات اینه که خفن‌ترین نوع تقلبی که به چشم دیدی چی بود؟ چه دوران مدرسه چه تدریس.

پاسخ :

باورت میشه من تقلب چندانی به چشم ندیدم؟! چون هیچ وقت اهل تقلب نبودم. شاید به خاطر همین تقلبهای خفن دانشجوهام رو هم متوجه نمیشم. معمولیاش رو میفهمم 😉
نگار
۲۰ دی ۹۹ , ۰۱:۱۷

شده یک بچه هایی رو دوست نداشته باشی؟

پاسخ :

خدا منو ببخشه، بله!🙄
 البته باید بگم در واقع خود بچه ها رو از این جهت که بچه ن دوست دارم همیشه ولی بعضی وقتها در کل یه بچه به دلم نمیشینه؛ بیشترم بچه های لوس و ننر!
هوپ ...
۲۰ دی ۹۹ , ۰۰:۲۹

من اون سوال شخصیامم اخه ازت پرسیدم جونم. نمیدونم واقعا چی بپرسم.

اهان اگه برمیگشتی عقب باز هم همین رشته و همین راه رو طی میکردی؟

سالی که برای کنکوو میخوندی به عشق چه رشته ای بودی؟

تالا به مهاجرت فکر کردی؟

امیدی به بهبود اوضاع داری یا روز به روز با شگفتی هایی که رو میکنن، بیشتر ناامید میشی؟

سوال داشتم انگار :-)))

پاسخ :

:)

روانشناسی کودکان با نیازهای خاص میخوندم. برای ارشد و دکتری هم میرفتم تهران. :) بقیه ش رو راضی ام و همین راه رو طی میکردم.

عشق رشته مشاوره بودم ولی روزانه دانشگاه اصفهان نیاوردم (با وجودی که رتبه م خوب بودم). شبانه و پیام نور هم نمیخواستم و اصلا نزدم. اون موقعها قبولی دانشگاه به راحتی الان نبود. بعدها که من دانشجوی دکتری بودم یه بار با بچه های روانشناسی روزانه دانشگاه اصفهان کلاس داشتم، رتبه هاشون سه برابر رتبه اون سال من بود 😐

اصلا و ابدا 🤦‍♀️ فکر میکنی آدمی که سه مقطع رو دانشگاه اصفهان خونده تا مبادا یک قدم اون طرفتر از خانواده ش زندگی کنه، به مهاجرت فکر کنه؟ من به هیچ وجه ادم رفتن نیستم.

دیروز بود بهت گفتم به همه موافقین و مخالفین و روی کارها و زیرکارها و این وری ها و اون وری ها بی اعتمادم؟! 😔

فکر کنی بازم داری 😉
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan