کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

کدامتان میتوانید یک سرویس جدید بسازید؟! 🤦‍♀️

دوران بلاگفایی و کامنتهای "به روزم، بهم سر بزن" و "وبلاگ خوبی داری؛ اگه با تبادل لینک موافقی خبر بده" که هیچ! من دلم برای همین چند وقت پیش، که وقتی وبمان را باز میکردیم یک عالم ستاره روشن میشد و کلی کامنت و پاسخ جدید داشتیم هم تنگ شده است! چرا تند و تند پست نمیگذارید؟ چرا به اندازه قبل، برای پستهای این و آن نظر نمیگذارید؟ چرا کامنتها را آن قدر دیر جواب میدهید (اگر بدهید! ) که آدم یادش میرود برای چه کسی چه پیامی گذاشته بوده که حالا جواب داده است؟ چرا یکی یکی عطای وبلاگهایتان را به لقایش میبخشید و میروید؟ من دلم نمیخواهد دوران وبلاگنویسی تمام شود. دلم نمیخواهد حضور وبلاگی شما تمام شود. من اینستاگرام و بقیه شبکه های اجتماعی را به اندازه وبلاگ دوست ندارم. با آنها کمتر احساس خودمانی بودن دارم. دوست دارم اینجا بنویسم. دوست دارم اینجا بخوانمتان. نگذارید عمر وبلاگنویسی تمام شود! یک نفر کاری بکند! مثلا... کدامتان بلدید یک سرویس جدید بسازید که هیچ وقت تعطیل نشود؟!

+ نمیدانم ربطی دارد یا نه؛ ولی به نشانه اعتراض، با اندازه ۴ نوشتم!
+ اگر بیان را هم جمع کنند بعضیهایتان به خاطره ها میپیوندید؛ چون تنها راه ارتباطیمان این جا است. بعضیهایتان را شدیدا حیفم می آید تبدیل به خاطره صرف شوید...
  • ادامه مطلب
مهربانو
۲۹ آذر ۹۹ , ۱۶:۱۶

در مورد من پر واضحه که هیچ جا رو اندازه بلاگستان دوست ندارم ؟

15 ساله دارم مینویسم .. قبول دارم کمتر از قبل فعالم ولی باور کن این مدت اخیر بمب خورده بود تو زندگیمون .. دیشب به نسرین گفتم همه ی وجودم داره برای پست های پشت سر هم کش میاد . 

باید بنویسم یعالمه حرف دارم باهاتون بعضیاشم تلخ تلخه .. 

پاسخ :

بله خیالم از تو راحته مهربانو... وامیدوارم که همین طور بمونه.

کاش یه عالمه خبر خوب داشته باشی همیشه و یه عالمه شادی که ازشون بنویسی😘
S
۲۹ آذر ۹۹ , ۱۳:۱۳

سلام حرف دل خیلی هارو گفتی

اما چه میشه کرد وقتی اکثریت زرق و برق اینستاگرام رو به سادگی های وبلاگ ترجیح میدن؟

یه وبلاگ نویس قدیمی گفته بود الان همه تنبل شدن متنای بیشتر از پنج خطو نمیخونن

راستم میگفت الان تلگرام که همه پستاش کوتاهه کلی مخاطب داره

 

پاسخ :

سلام.
کاش این خیلیا پای حرف دلشون بمونن 😏🙂

درسته. چه حرف خوبی زده
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۲۹ آذر ۹۹ , ۰۹:۵۹

کامنت اقلیما:))

ولی واقعا هیچی جای فضای وبلاگ رو نمی‌گیره. حتی اگه همه این جمع رو بردارن ببرن یه گوشه دیگه، جدای اینکه توی راه کلی آدم می‌مونن و نمیان، بازم فضا این فضا نمیشه قطعا:(

پاسخ :

:))
بله باهات موافقم حورا جان 🙂
الهام
۲۸ آذر ۹۹ , ۲۰:۵۴

این جوریا نیس........

بعضیا بی مهری می بینن دو تا سه تا کامنت دارن .....

بعضیا سربع یه لحظه 50 تا کامنت دریافت میکنن به همه تعمیم ندیم......

انگشت شمارن ولی چند تا وبلاگ پربازدیدن.

پاسخ :

میدونی اصل حرفم گله و شکایت از کسی نیست. میدونم هر کس میره یا هر کس کم کامنت یا پست میذاره یا دیر کامنت جواب میده، حتما حتما دلایل موجهی برای خودش داره. در کل دلم میخواد وبلاگنویسی مثل گذشته و بیشتر از گذشته رونق پیدا کنه :)
نگار
۲۸ آذر ۹۹ , ۰۴:۱۷

من دانشجوی مشاوره‌ام و محبت به شدت زیادی در قلبم، نسبت به بچه ها دارم و شما به لحاظ موقعیت اجتماعی و شغلی، بخش بزرگی از رویای من رو زندگی می‌کنید.⁦☺️⁩⁦☺️⁩

امیدوارم برقرار باشه این وبلاگ😍 خیر و‌خوبی، براتون آرزو میکنم. 

پاسخ :

عزیزم ان شالله یه روزی  رویات به واقعیت تبدیل میشه.
از همین الان دنبال تقویت خودت از نظر علمی و عملی باش. به کتابهای دانشگاه اکتفا نکن. تا میتونی کتابهای خوب و کاربردی بخون، کارگاه برو و از ترمهای آخر، اگه فرصتی پیش اومد، کار کن؛ حتی اگه شده رایگان. تجربه ای که حین کار به دست میاری، تو هیچ کتابی نیست 😊
هانا
۲۸ آذر ۹۹ , ۰۰:۳۷

سلام

بنظر من کم کاری از بعضی مخاطباهم هست که خاموشن و کم لطفی میکنن

این به مرور باعث میشه یک بلاگر کمتر بنویسه و حتا یه روز دیگ ننویسه

البته این نظر منه منم خیلی وبلاگ خوانی رو دوس دارم بیشتر از نوشتنش

 

پاسخ :

سلام هانا جان. 
بله منم باهات موافقم🌸
معلوم الحال
۲۷ آذر ۹۹ , ۱۶:۳۲

خجالت میکشم. اصلا نمیدونم درست هست که منتشرشون کنم یا نه :(

 

قرار بود زود کاراش رو بکنم که بهمن یا اسفند دفاع کنم. اما امروز راهنمام زنگ زد و گفت جمع آوری داده هاتو بیشتر و دقیقتر کن. حیفه اینهمه داده جمع آوری کردی فقط 3 موردش رو بررسی کنی. به همین خاطر احتمالا ترم بعد دفاع میکنم. اینجوری فرصت دارم که مقاله هم ازش استخراج کنم.

پاسخ :

خجالت؟! 🤔 نمیدونم چرا اینو میگید. ولی معمولا چیزهایی که تو ذهن آدما هست خیلی بهتر از چیزیه که خودشون فکر میکنند. 😊


راهنماها، هر لحظه یه ایده جدید به ذهنشون میرسه 😉 اگه جریمه نمیشید، ارزشش رو داره یه ترم بیشتر بمونید و کارتون رو قویتر و غنی تر کنید و مقاله هم بدید. بعد برای مصاحبه دکتری هم بهتره
می نا
۲۷ آذر ۹۹ , ۱۵:۰۶

ولی من نظر نمیذاشتم چون میدونستم حوصله هیچی رو نداری :)

پاسخ :

خب منظورم کلی تر از این دو سه ماه اخیره :)
ربولی حسن کور
۲۷ آذر ۹۹ , ۱۴:۲۴

سلام

بقیه را نمیدونم اما من که به این راحتی وبلاگو ول نمیکنم

من تازه شما رو پیدا کردم!

پاسخ :

سلام.
دقیقا شما از اون کسایی هستید که اگه نباشید جای خالیتون خیلی زیاد حس میشه. خوشحالم که قصد رفتن ندارید :)
زهرا طلائی
۲۷ آذر ۹۹ , ۱۱:۲۷

نمی‌نویسیم شاید چون رنگ کلمات‌مون از بین رفته و نظری نمی‌نویسیم شاید چون از بی‌رنگی کلمات می‌ترسیم.
 مطمئنم هیچ چیزی جایگزین این فضای دلنشین نمیشه و کاش بنویسند حتی اگر ننویسیم.

پاسخ :

ولی هر نوشته ای یه رنگی داری... حتی اگه اون رنگ خاکستری باشه... پس لطفا بنویسید. به قول شاعر: من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟/ من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخیزند 
هانی هستم
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۷:۳۳

بر خلاف چیزی که شاید همه‌ فکر کنن من از وبلاگ دوستان حقیقی شده‌ی بیشتری دارم نسبت به اینستا که همه هویتا مشخصه و فضا حقیقی‌تر‌ به نظر میاد. یه چیزی تو اتمسفر وبلاگ هست که نه تو فیس بوک دیدم نه اینستا. چه زمانی که بلاگفا بودم و چه الان. برای همینه که چسبیدم بهش و ولش نمی‌کنم

پاسخ :

دقیقا همین طوره: اتمسفر وبلاگ با همه جاهای دیگه فرق داره.
من اینجا راحت با همه ارتبتط برقرار میکنم ولی اینستاگرام فقط کسایی رو دارم که از قبل میشناختم؛ دوست و فامیل و همکار. اصلا اونجا با کسی که نمیشناسم وارد تعامل نمیشم. ولی اینجا راحت تر ارتباط میگیرم.
آریانه
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۲:۰۵

وبلاگ نویسی قدیمی رو ندیدم،ولی از عید تا الان هم ساکت تر شدن ملت کاملا نمایانه!

اووم،کامنت بهم سر بزن و شعر گویا قدیمی نشده هنوز!

گروگان میگیرن کامنت ها رو!:-/

اصلا یه جوری ملت دیر جواب میدن،وقتی میخوام زود زود جواب کامنت ها رو بدم،حس میکنم چه قدر بیکارم،بعد با(نه،من بافرهنگم)خودمو قانع میکنم:-/...یعنی ادم بعد چند هفته هم یه وقت خالیه کوچولو موچولو پیدا نمیکنه،جواب کامنت ها رو بده؟...وسط کلاسا انتراکت میدن،سریع میام چک میکنم،اگر کامنتی بود،زودی جواب بدم،بی احترامی نشه،حالا نه به این شوری،ولی دیگه فاصله هفته ای هم خیلی بی نمکه:-/

اخه شارمین جانم،نوشتن که آدم همه جا میتونه بنویسه،ولی این ارتباط ها رو آدم حیفش میاد ول کنه...مجازیه،ناشناسه،بی اعتباره،ولی میچسبه!

تا وقتی شما باشید،اگر بودم،کامنت میذارم!هیچ تعارفیم ندارم،طولانی،بحث طور و...هیچی،بذار رک و راستشو بگم،اصلا هنوزم خودمو یه وبلاگ خونِ کامنتر میدونم،نه وبلاگ نویسِ کامنت جواب بده!

پاسخ :

اوهوم. دقیقا... 

کامنتی که بیشتر از چند روز طول بکشه جوابش، از دهن می افته، یخ میکنه. دیگه آدم زیاد اشتیاق براش نداره. به خاطر همینه که ما بافرهنگا زود زود جواب میدیم😊

بله بعضی روابط اینجا خیلی خوبه. ببین من از اون آدمایی ام که تو دنیای واقعی تنها نیستم و یه عالمه دوست و رفیق دارم. ولی باز روابطی که اینجا شکل میگیره رو دوست دارم. اینجا یه دنیای متفاوته انگار. بیشتر بلاگرها، آدمهای خاصی ان. اینجا قشنگتر میشه آدمها رو دید و شناخت. تعاملها یه جور متفاوته. ارتباطها یه جور متفاوت شکل میگیره.

من از کامنتهات استقبال میکنم شدیدا 😘
معلوم الحال
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۱:۵۰

من خیلی دوست دارم بنویسم. کلی متن پیش نویس و کلیدواژه‌‌طور دارم. اما میترسم که منتشرشون کنم. همش به خودم میگم تهش که چی؟ 

البته درگیری‌های پایان‌نامه هم از مشکلاتیه که توانمو ازم گرفته.

پاسخ :

این همه کار بی ته کردیم، اینم روش! منتشر کنید.

اگه درست تو ذهنمه باشه ترم بهمن باید دفاع کنید. نه؟
Reyhane R .
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۱:۳۲

با همش موافقم شارمین.

من نمیخوام اینجا رو از دست بدم چون به قول تو آدم هایی هستند که فقط اینجا دارمشون ):

چیکار کنیم وقتی بلد نیستیم سرویس دهنده ای بسازیم که هیچوقت تعطیل نشه؟ ):

دلخوشی بزرگ من اینجاست و شماهایید ):

پاسخ :

ریحانه تو جزء اونهایی هستی که من خیلی دوسشون دارم و احساس نزدیکی میکنم ولی جز وبلاگ هیچ راه ارتباطی نداریم. اگه دوست داشتی، آیدی اینستا یا شماره ت رو بذار. (البته تو تعارف نذارمت. اگه مایل نیستی هیچ ایرادی نذاره عزیزم. اختیار با توئه)
بی نام
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۰:۵۶

سلام

منم وقتی شنیدم میهن بلاگ میخواد تعطیل کنه واقعا احساس بدی بهم دست داد،من هم وبلاگ نویسی و خیلی بیشتر دوست دارم

ولی نذاشتن نظر دلایل زیادی داره

مثلا خود من وبلاگ شمارو همیشه میخوندم حتی وقتی وبلاگ نداشتم

بعد از اینکه برادرتون فوت کردند واقعا دلم میخواست کامنت همدردی بذارم چون عمیقا ناراحت شدم و حتی تا مدت ها ذهنم مشغول بود ولی بارها جلوی خودمو گرفتم چون میترسیدم اشتباه باشه تو اون موقعیت حرفی بزنم

من به شخصه اعتماد به نفسم برای گذاشتن کامنت پایینه!

 

پاسخ :

سلام.
میفهمم چی میگی عزیزم. من خودمم این جوری هستم که دلداری بودن به فرد سوگوار برام فوق العاده سخته. اصلا به خاطر همین هفته های اول، کامنتا رو بسته بودم که کسی حس نکنه حتما باید بیاد و چیزی بنویسه.



هوپ ...
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۰:۵۵

اره خیلی سوت و کور شده ولی بیا قول بدیم همه هم رفتن ما بمونیم چراغ رو روشن نگه داریم 

پاسخ :

قووووووووول... 🤚

ناشناس
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۰:۴۰

سلام حقیقتش در مورد عدم کامنت‌گذاری باید گفت که آدم‌ها خیلی حساس شدند، یعنی سریع ناراخت میشن و تا چیزی میگی بهشون برمی‌خوره.

گاهی کامنت که میدم، مدتی که می‌گذره میگم برم پاک کنم نکنه ناراحت بشه و یه چیزی بگه و حال من را بگیره یا حتی پیام من را بی جواب بگذارد.

تجربه شخصیم بوده

پاسخ :

سلام.
بله اینم هست.بعضیها حساس هستند؛ ولی نه همه بلاگرها. تجربه شخصی من اینه که اکثرا ناراحت نمیشن اما بستگی به این داره که با چه لحنی و با استفاده از چه کلماتی کامنت بذاریم.
مریم بانو
۲۷ آذر ۹۹ , ۰۰:۳۰

واقعا حرف دل منو زدی 

 

من از کامنت گذاشتن واسه یکی دوتا وبلاگی که میخونم حقیقتا پشیمونم

 

چندین روز  حتی هفته جواب نمیدن! بااینکه خوندن..

 

منم فضای اینجارو دوست دارم نوشتن حالمو بهترمیکنه 

 

اما میدونم یه روز اینجام به خاطره ها میپیونده

پاسخ :

کاش این اتفاق نیفته 😕
اقلیما ...
۲۶ آذر ۹۹ , ۲۳:۵۵

من  به بلاگفا رفت و آمد دارم... شاید باورت نشه ولی هنوزم میگن به روزم، میگن بیاین تبادل لینک کنیم.. هنوزم پای پستها شعر می نویسن و...

ولی اینجا همه یجورایی فرهیخته بازی در میارن و صمیمیت کمتره، برا همین فکر می کنیم وبلاگنویسی کمرنگ شده... وگرنه هیچی جای وب رو نخواهد گرفت:) 

پاسخ :

وای جدی میگی اقلیما؟ 😁 چه بامزه. 

فرهیخته بازی 🤦‍♀️😁

واقعا هیچی وبلاگ نمیشه
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan