کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

نسبتا الکی نوشت

۱. دارم میروم برای سخنرانی در یک سمینار تربیتی. راننده تاکسی، سر حرف را باز می کند و از من می پرسد: "هنرستانی هستی؟"😐 هنرستانی؟؟؟!!! من؟؟؟!!! حالا درست است که زیادی خوب مانده ام و خیلیها مرا با دخترهای ۱۴_۱۵ اشتباه میگیرند، ولی "یک سر مو در همه اعضای من" پیدا نمی کنید که نشان از هنری بودنم داشته باشد! میگویم: "نه" میگوید: "دانشجویی؟" حسش را ندارم که درست جواب بدهم یا حتی درست بپیچانم! میگویم: "بله." _ "لیسانس؟" _ "بله." _ "پس شبانه ای که الان کلاس داری. دختر من چهار سال یزد خوند دو سال اینجا. هیچ موقع این وقت روز کلاس نرفت." 😐 _"نه روزانه م." یک سوال شخصی می پرسد. حوصله ام از دستش سر رفته. میگویم: "چطور؟" میگوید: "همینجوری. شمام مث دختر خودم. No problem" 😳 پیرمرد جمله انگلیسی اش را چه با لهجه می گوید! نمی توانم نخندم. چند بار تکرارش می کند و وقتی می بیند جوابی نمی دهم می گوید: "No speak english?" آخر من به تو چه بگویم؟ 🤔 مثلا شروع کنم انگلیسی حرف بزنم جواب می دهی؟ 😁 میگویم: "انگلیسیتون خوبه. من همین کنار پیاده میشم. مرسی. بفرمایید." همان طور که کرایه را می گیرد بابت پرحرفی کردن و سوال پرسیدنهایش عذرخواهی می کند و می گوید به من به چشم دختر خودش نگاه کرده و چون حجاب دارم ازم خوشش آمده، البته مثل دخترش.🙄 یعنی از دخترش هم کرایه می گیرد؟!🤔😆

۲. امروز داشتم به تنها قرار وبلاگی عمرم فکر می کردم! به نظرم رسید دیدن یک بلاگر، شبیه دیدن پشت صحنه فیلم محبوبت است و من بیشتر وقتها، دیدن پشت صحنه را به اندازه خود فیلم دوست دارم. ولی خب... پشت صحنه ها را زیاد پخش نمی کنند!

۳. هفته پیش، دوست یکی از بلاگرهای همشهری ام در کارگاه آموزشی ام شرکت کرد. راستش حس خاصی بود دیدن واقعی دوست بلاگری که خودش را تا حالا جز توی عکس ندیده ای! (چه جمله پیچیده ای شد!)

۴. من یک وقتهایی در بریدن از بعضی از آدمها، واقعا وحشتناک می شوم و یک وقتهایی در نبریدن از بعضی دیگر!

۵. شبکه تهران، ظهرها ساعت ۱۳:۳۰ یک برنامه ۳۰+ پخش میکند که همه اش کارتونها و برنامه های زمان بچگیهای ما است. بعضیهایش آن قدر قدیمی است که من اصلا یادم نمی آید. و نکته مشترک تقریبا همه آنها، چه ایرانی چه غیر ایرانی، این است که پُرَند از پیامهای اخلاقی مستقیم و شعاری. حتی در شروع یکی از برنامه ها می نوشت: "یک برنامه جالب و عبرت آموز در مورد مسائل بهداشتی" (یک همچین چیزی). بعد اکبر عبدی و چند تا "جوان دیروز" دیگر می آیند در مورد مسائل بهداشتی شعرهایی می خوانند مثل: "صبح و ظهر و قبل از خوااااب.... مسواااااک بزن مسواک... تا دهااان تو گردد.... خوشبو و تمییییز و پاک"😐 بعد هم ما عبرت می آموزیم! 😐😐😐 بیخود نیست ما دهه شصتیها این قدر به خودمان سخت میگیریم و اخلاقیات از "چِش و چارمان" زده است بیرون! از بس بچگیمان را با برنامه های جالب عبرت آموز پر کرده بودند!

۶. اگر گوشی بگیرم دستم و موقع پخش پیامهای بازرگانی بنشینم پای تلویزیون، از تویش سه چهار تا پست در می آورم! ولی فعلا یک موردش را که از همه بدتر است بگویم. در تبلیغ پوشک بچه، می گوید فلان پوشک همه را به خودش جذب می کند!😳😳😳 یعنی قشنگ همه مان را (گلاب به رویتان) ج ی ش می بیند!😐😆
x
۰۹ بهمن ۹۸ , ۲۳:۵۵

دو سه روز پیش سوار اسنپ شدم 

راننده اش بالای 50 سال بود از بس حرف زد سرم رفت 

طفلی مرد خوبی بود !! فقط دیوانه کرد منو !!

بعد که می خواستم امتیاز بدم نظرم رو نوشتم که خوب بود ولی اگر کمتر صحبت می کرد بیشتر خوشحال می شدم دیروز اس ام اس اومده که:از این که ما رو در جریان مشکل سفر خود قرار دادید متشکریم مورد انضباطی بررسی و تذکر لازم به راننده داده شد !!

 

 

پاسخ :

😂😂😂
یعنی واقعا تذکر میدن؟! 
مهدی
۱۴ دی ۹۸ , ۰۹:۳۶

1. من اگه ببینم طرف میخواد بره رو منبر, اصولا خودم رو به نشنیدن میزنم.گرچه بعضی از راننده تاکسی ها خیلی چسبن و ول کن ماجرا نیستن:-(

4. من هم همچنین

5. غرق در اخلاقیات و عذاب وجدان همچنین. البته که به نظر من بهتره از بی قید بودن

پاسخ :

1. منبر رو منم گوش نمیدم. وقتی طرف حالت سوال- جوابی پیش میره هم اگه حس کنم قصد و غرض داره یا با لودگی همراهه یکی در میون، جواب کوتاه سر بالای بدون لبخند اخمو میدم و تمام مدت یا بیرون رو نگاه می کنم یا سرم تو گوشیه.

4. یه جاهایی خودمونو اذیت می کنیم =(

5. دقیقا. و منم باهاتون موافقم.
لبخند ماه
۱۳ دی ۹۸ , ۰۰:۵۷

ای کاش یه کم انگلیسی باهاش حرف میزدین😉

میگم این عالیس اصلا هم عالی نیست.. رو مخه.. من که حالم بد میشه از دیدنش.

اون برنامه سلامتی فکر کنم بچه ها مواظب باشید بود که یه حور خاصی هم مواظب باشیدش رو میکشیدن..🤣

 

پاسخ :

😉 اون موقع اصلا تو این حس و حالها نبودم.
ولی بچه ها عاشقشن. بچه دوستم برای مهدش غیر از محصولات عالیس چیزی نمیبره! براش افت داره چیز دیگه ببره!😐
آره انگار اسمش همین بود. اسمشم نکته داره یعنی 😆
مخ سوخته
۱۳ دی ۹۸ , ۰۰:۲۰

اینجا ساعتاش هست

http://namayeshtv.ir/public/jadvalpakhsh/site

پاسخ :

ممنون
مخ سوخته
۱۳ دی ۹۸ , ۰۰:۰۴

سلام

فیلم مونتسوری را دیدید پنجشنبه شبکه نمایش گذاشته بود؟ جمعه هم بخش دو اش را میزاره.  اسمش با تو آموختم بود.

پاسخ :

نه. ساعت چند میذاره؟
رحیم فلاحتی
۱۲ دی ۹۸ , ۲۳:۴۱

خدا رو شکر که انتهای فیلم به " شارمین " ربایی منجر نشد :))

 

 

+ خدایا ما را از دست مجذوبین آن تبلیغات خاص قرار مده و در رده ی مغضوبین جای بده ! آمین !

پاسخ :

اتفاقا شب همون روز، موقع برگشت سوار یه ماشین شخصی شدم چند دیقه بعد حرکت متوجه شدم پسره که جلو نشسته مسافر نیست، رفیقشه! مسافر دیگه ای هم سوار نکردن. ولی بازم به شارمین ربایی منجر نشد! 😁

آمین 😁
گندم بانو
۱۲ دی ۹۸ , ۲۱:۵۱

خدا قسوت کنه منم پشت صحنه شارمین امیریانو ببینم ^__^

پاسخ :

منم پشت صحنه گندم بانو رو 😍
کژال ..
۱۲ دی ۹۸ , ۱۷:۱۳

سلام

بعضی از راننده تاکسی ها خیلی پرحرفی میکنن، حالا عمدا یا سهوا،منم یبار اسنپ گرفتم آقاهه هی میگفت از چه لهجه ای خوشت میاد و بعد با همون لهجه حرف میزد،آخرش یهو گفت بی اف داری؟ من تو ذهنم داشتم تحلیل می‌کردم ینی واقعا منظورش دوست پسره یا چیز دیگه؟ منم مثل شما گفتم چطور؟ گفت هیچی سعی کن هیچوقت نداشته باشی! اخرشم گیر داده بود که شمارمو سیو کن اگه جایی خواستی بری ببرمت:|

فکر کنید دیدن یک بلاگری که تاحالا عکسش رو هم ندیدی چقد میتونه هیجان داشته باشه

 

پاسخ :

سلام کژال جان.
سعی کن هیچ وقت نداشته باشی😂 قشنگ با خودش برو و بیا 😂

هیجان آمیخته با استرس احتمالا
yasna sadat
۱۲ دی ۹۸ , ۱۶:۴۳

چرا فکر میکنن دانشجوی شبانه یعنی کسی که عصرا یا شبا درس میخونه🤔

خدایی به اسمش خیلی میاد اینطوری باشه،ولی اخه شبا؟؟🤣

پاسخ :

😂😂😂
اتفاقا دانشگاه ما همیشه بهترین زمانها (و بهترین استادها) رو میذاشت برای شبانه ها می گفت اونا پول میدن 😐 یه وقتایی ما تا ۶ شب کلاس داشتیم شبانه ها ۲ میرفتن خونه 😶
غ ز ل
۱۲ دی ۹۸ , ۱۴:۵۹

اولا دستت به خون آلوده نشه

دوما تو هم کرایه ومیدادی میگفتی منم مثل دخترتون :)))

پاسخ :

نه حواسم هست :)
راس میگیا. باید همین کار رو می کردم. 😆
غ ز ل
۱۲ دی ۹۸ , ۰۱:۰۰

کامنت من کو؟؟

پاسخ :

الان گوش بیان تو دستمه! داره میگه ببخشید... آخه خیلی خوشمزه بود نتونستم ازش بگذرم! =/    =)))
00:00 :.
۱۱ دی ۹۸ , ۲۰:۲۱

راننده تاکسیه دیگه :)

پاسخ :

=) راننده تاکسی بودن هم عالمی داره
یاقوت
۱۱ دی ۹۸ , ۱۹:۵۶

ببین زدی تو برجک حاجیمون چه بسا به زبانای خارجکی دیگه م تسلط داشته بودن (فعلو نمی دونم درسته ..مغزم واقعا نمی کشه خسته ست مثل همون پیرمرد عالیس )

پاسخ :

راست میگیا! عجب اشتباهی کردم یاقوت =))
اون قسمت تو پرانتز رو نمی گفتی هیشکی به فعلت دقت نمی کرد! &)
حامد سپهر
۱۱ دی ۹۸ , ۱۵:۴۷

راننده تاکسیا مگه دل ندارن:))) دلش میخواسته چند کلمه حرف بزنه حوصله ش سر نره:)

حالا من واقعا این حس رو دارم که انیمیشنهار قدیمی پر از نکته اخلاقی بود چند روز پیش یه انیمیشن با خواهرزاده م نگاه میکردیم حقیقتش من خجالت کشیدم پاشدم به یه بهانه صحنه رو ترک کردم:)) والا همینمون مونده روی خواهرزاده و دایی تو روی هم باز شه:)

 

از همه رومخ ترینش اونیکه پیرمرده میگه همشو بده انگار فحش میده همه رو:))

 

پاسخ :

همه ش 6-7 دیقه بود مسیرمون =)

ما از اون ور بوم افتاده بودیم اینا از این ورش می افتن! =)

هر روزم یه ایده جدید به ذهنشون میرسه =/  =)
هوپ ...
۱۱ دی ۹۸ , ۱۴:۴۲

١- من اینطور وقتا فقط لبخند میزنم و بیرونو نگاه میکنم راننده خودش بی خیال میشه. ولی اونجایی که گفت نو اسپیک انگلیش ترکیدم :-)))))

 

٢- بیا از این ورا ببینمت دوباره گل دختر خب. بذار پشت صحنه ات بیشتر پخش شه.

 

٣- فکر کنم متوجه شدم کیو میگی!

پاسخ :

۱. من جوابم نمیدادم هی تکرار میکرد بعد خنده م می گرفت. یه جور بانمکی بود.

۲. اتفاقا داشتم فکر میکردم یعنی بازم می بینمت؟ 😍

۳. حدس میزدم تو متوجه بشی.
آبان ...
۱۱ دی ۹۸ , ۰۹:۵۸

حالا واقعا هنرستانی نیستی 

بیا راستش را درگوش ام بهم بگو دکتر :)

یه وقت هایی ادم ها الکی دلشون می خواهد با یه عریبه حرف بزنند تو اتوبوس تو تاکسی ..واقعی شدن خیلی شجاعت می خواهد ..‌پشت ناشناس بودن یه امنیت وجود داره 

پاسخ :

باشم هم دبیرستانی ام! هنرم کجا بوده 😂

آره خب شاید به خاطر همینه که حرف زدن با غریبه ی داخل اتوبوس یا تاکسی رو انتخاب میکنند. چون واقعی میشن بدون از دست دادن امنیتشون. چون اون فرد فقط چند دقیقه باهاشونه
احسان ..
۱۱ دی ۹۸ , ۰۸:۲۸

سلام

راننده تاکسیا که با ما سر و صحبتو باز نمی کنن ولی اگر از من سوال پرسیده بود ولش نمیکردم اینقدر مخشو میخوردم تا خودش خسته بشه:)

 

 

برای تموم شدن تبلیغات عالیس راهکاری ندارید؟ خیلی رو مخه:)

پاسخ :

سلام.
شما خودتون باید سر صحبت رو باز کنید 😉 

تبلیغات که به جای خود، تو زندگی روزمره هم جایگاه خاص پیدا کرده. البته خیلی راهکار دارم... کدومو بدم؟!😐
عین الف
۱۱ دی ۹۸ , ۰۷:۴۶

سلام علیکم

یک تبلیغ آبمیوه هم هست با شعار «هوشمند مثل تو». یعنی هوشمان را با یک پاکت آبمیوه یکسان می‌کند. :)

پاسخ :

سلام.
واسه دو تا پاکت آبمیوه بیشتر فروختن نسل بشریت رو زیر سوال میبرن 😉
پا ییز
۱۱ دی ۹۸ , ۰۷:۰۷

Musighi o khundan o honar ta'ali e ruh vase kun e bache! Motanafferam az agahi ha va sarian seda ro ghat'e mikonam 

 

 

 

Un sher o tunestam ba ahangesh be yad buaram 😊 merci 🤗

پاسخ :

😂
من میشینم و میبینم و غر میزنم، اونقدر که یکی پا میشه خاموش میکنه هم اعصاب من راحت میشه هم اعصاب بقیه 😂


جالبه منم شعرش با آهنگ تو ذهنم بود ولی خود برنامه ش رو اصلا یادم نمیاد تو بچگی دیده باشم. ببین شعر و موسیقی چقدر تاثیرگذاره بعد الان تو چه راهی استفاده می کننا😂
م.ت
۱۱ دی ۹۸ , ۰۲:۰۹

 

بلاخره برا یکبارم که شده اولین نفر شدم که نظر میذاره. 

واقعا ساعت 12 شب سخنرانی داشتید ؟؟؟

پاسخ :

با اختلاف حدود یک ساعت، دومین نفر شدید 😁

نه. ساعت ۴ عصر بود. من کلا خوشم میاد از حال استمراری تو نوشته هام استفاده کنم!😐
مریم بانو
۱۱ دی ۹۸ , ۰۱:۱۲

شارمین از این پیرمردا که مدام میگن تو هم مثل دخترمی باید ترسید:)))

do you agree??

 

سه ماهی میشه کلا تلویزیون ومتعلقاتش گذاشتم کنار

پاسخ :

دیگه لحظه آخر اینو گفت، فرصت ترسیدن نشد 😉
No speak english!😁

من وقتی دارم غذا میخورم حتما باید تلویزیون روشن باشه. اینجوری عادت کردم.
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan