کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

به بهانه ی یلدا

1. همه می دانند که من عاشق دورهمی های شب یلدا هستم و از بین مراسمهای وطنی، یلدا، بعد از عید نوروز، برایم رتبه دوم را دارد. اما هر چه یلدا را دوست دارم از تزئین میوه های یلدایی بیزارم. اصلا به نظرم میوه فقط برای خوردن است نه تزئین کردن یا به قولی «میوه خوردن دارد نه تزئین»!!! =)) و خلاصه این که هیچ جوره برایم قابل درک نیست که چرا باید این همه وقت و هزینه بگذارید برای این که به میوه هایی به این خوشمزگی، که بیش از هر چیز ارزش کاربردی دارند، ارزش زیبایی شناختی بدهید! بعد برایم سوال است که چه طور می توانید چشم روی آن همه زیبایی میوه های تزئین شده ببندید و آنها را نوش جان کنید؟! اصلا چه طور دلتان برمی دارد میوه هایی را که آن همه دست خورده شده تا به این شکل در بیاید بخورید؟! حالا بگذریم که خیلیهایش طوری تزئین می شوند که اصلا قابلیت خوردنشان از بین می رود. واقعا این کارها چیست می کنید؟! قششششنگ میوه ها را بگذارید داخل یک مجمع (این سینی بزرگ لب دالبریهای مسی سنگین) و بنشینید دورش (ترجیحاً دور کرسی) و در کنار بزرگترها، مخصوصا پدربزرگ و مادربزرگها و با لذت و سلامت و بدون اسراف بخورید و لذت ببرید. دیگر لازم هم نیست هی چشم بدوانید که تزئینات فلانی قشنگ تر شده یا مال شما یا تزئینات خودتان را توی چشم این و آن بکنید! یلدای خوب برای من یعنی این و نه جز این (البته با حذف قلیانهایش):

نتیجه تصویری برای نقاشی دورهمی یلدا


این دو تای دیگر ربطی به یلدا ندارد و بنابراین در ادامه نوشتم:

2. در سایت یکی از دانشگاههای دولتی استانی دیگر، دنبال مطلبی می گشتم که یک دفعه چشمم خورد به تصویر یکی از اعضای هیات علمی که به شدت برایم آشنا بود. پروفایلش را باز کردم و متوجه شدم از دانشجوهای دانشکده خودمان بوده است و ارشد و دکترایش را یک سال بعد از من، در دانشگاه خودمان گرفته است و چهار ماه و نیم بعد از فارغ التحصیلی بلافاصله عضو هیات علمی یک دانشگاه دولتی معتبر شده است. فکم افتاد! او اصلا دانشجوی مطرحی هم نبود یا کسی که مثلا به خاطر فعالیتهای علمی زیاد شناخته شده باشد. به خودم گفتم همه که مثل تو نیستند نه تنها خودشان خودشان را جار بزنند که استاد راهنمایشان هم هی بزندشان توی سر بقیه دانشجوها و شهره خاص و عام شوند. لابد در گمنامی درس می خوانده و فعالیت علمی و پژوهشی داشته. با این فکرها رزومه اش را باز کردم و این بار واقعا سنکوپ شدم: کل رزومه اش فقط 4 تا مقاله بود. می فهمید؟! فقط 4 تا. یعنی از دو سال ارشد و 5 سال دکتری و 2 سال استادی فقط 4 تا مقاله داشت و نه هیچ کتاب و سابقه تدریس و کار علمی پژوهشی دیگر. من تا الان فقط 15 تا مقاله در مجلات معتبر دارم. بیش از 7 صفحه روزمه دارم. چه طور می شود یک نفر فقط با 4 تا مقاله، 4 ماه و نیم بعد از فراغت از تحصیلش، استخدام شود؟ شما هم به همان چیزی فکر می کنید که من فکر می کنم؟! =/


3. نشستهایی را که یکی از همکارهای فوق العاده خوب و باسوادم در سطح شهر برگزار می کند به عسل معرفی کردم. در اولین جلسه ای که شرکت کرده بود، آقای همکار، در اولین نگاه، بلافاصله از او پرسیده بود: «من شما رو کجا دیدم؟!» و عسل گفته بود: «منو ندیدید. خواهرم رو می شناسید. خانم دکتر امیریان.» نمی دانم من و عسل بیشتر از حد متعارف شبیه به هم هستیم یا آقای همکار زیادی باهوش بوده است. =)


احسان ..
۱۱ دی ۹۸ , ۰۸:۳۸

سلام

به هیئت علمی های بعضی از دانشگاههای معتبر هم که نگاه میکنی متاسفانه همین سوال برات پیش میاد که مثلا این ادم چه تو رزومه اش بوده که هیئت علمی شده و دهها آدمی که خیلی قویتر از ایشون بودن هیئت علمی نشدن؟

البته من خودمو خیلی درگیر این مسائل نمیکنم چون واقعا آدم اذیت میشه 

پاسخ :

سلام. آره واقعا.
خب آخه بخوایم نخوایم درگیرشیم! منم سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم. ولی هی موردهای اینجوری پیش میاد.
نیــ روانا
۰۳ دی ۹۸ , ۱۴:۲۴

والا خبر ندارم از فراخوان

اگر خبری تونستم بگیرم میگم بهت

قبلنا دو بار در سال فراخوان داشت یکی حدودای مهر و یکی دیگه بهمن ماه

الان نمیدونم چجوریاس روندشون

 

+ دقیقا منم دو ترم حق التدریس رفتم سر کلاس و تازه آخر ترم دومی برای کاری میخواستم برم تهران؛ زنگ زدم کارگزینی دانشگاه که اون موقعا شعورش پایین تر از الان بود گفتم من تهران کار دارم شماره پرونده اینامو بدین برم سازمان مرکزی پیگیر بشم؛ گفت: عه شما که نامه برات اومده و تمامه و باید فقط مدارک بیاری که حکم بزنیم :/

فککککررر کن 

دو سال من منتظر این خبر بودم

بعد نامرد نکرده بود ی خبری بده

بعد میگفت خوب چرا خودتون پیگیر نشدید؟؟

خوب من مگه کف دستمو بو کردم آخه :/

پاسخ :

خب پس حتما اعلام نیاز دانشگاهها دی ماهه. یه دی ماه تو ذهنمه تو کانال اخبار جذب خوندم. :/

+ وااااای خدای من! می مرد یه زنگ بزنه بگه مدارکت رو بیار؟! واقعا نامردیه. اخه نه زحمتی براش داشت نه هزینه ای نه خارج از وظایفش بود. قطعا کلی حرص خوردی. الان منم دارم حرص می خورم. &(


واقعا با این شرایط غیراستاندارد و غیراخلاقی معلوم نیست آخر و عاقبتمون چی بشه تو این دانشگاهها =/
نیــ روانا
۰۳ دی ۹۸ , ۰۸:۴۰

سلام شارمین جان

1. والاااااااااااااااااا دقیقا موافقم. اتفاقا اون روز هم با پسرجان در موردش بحث میکردم و و اونم به شدت موافق بود خوشبختانه :دی

2. همین روند کوتاهش خودش نشون میده ی خبرایی پشت پرده بوده؛ فکر کن من فراخوان بهمن 90 شرکت کردم تازه اول اسفند 93 برام شروع به کار زدند؛ یعنی بیشتر از دو سال این فرآیند طول کشید... بعد فارغ التحصیلی اقدام کردم برای استادیاری.. بیشتر از یک سال طول کشید تا حکم اعمال بشه؛ در حالی که هم مقالاتم اوکی بود، هم دانشگاه دولتی بودم و بنابراین بحث بدهی و .... نداشتم و ... یعنی قشنگ مدارک رو دونه دونه چک میکردن؛ ی روز میگفتن این مدرک خوب اسکن نشده برگشت میدادن؛ دو ماه طول میکشید تا دوباره چک کنند، بعد می گفتند تاریخ تعهد محضری ت اشکال داره باید بری مجدد محضر؛ دوباره سه ماه طول می کشید تا این یکی رو چک کنند. تهشم مسئول کارگزینی دانشگاه خودمون چند بار حضوری رفت برای حل مشکل من و چند نفر دیگه تا به نتیجه رسیدیم. بعد تو همچین سیستم مریضی چطور ی نفر از راه درست و اصولی میتونه تو این بازه کوتاه استخدام بشه؟؟

3. بوس به لپ خواهرت فقط به خاطر شباهتش به تو :***

پاسخ :

سلام عزیزم.
۱. خدا رو شکر پسرتم مث خودت بافرهنگه :)
۲. طولانی بودن فرایند استخدام رو می دونستم ولی این همه رو اعصاب بودنشون رو کجای دلم بذارم :/
همکارم یه دانشگاه دولتی قرار بود استخدام بشه همه کارهاش رو کرده بود ولی حدود یک سال به صورت حق التدریس میرفت و می اومد تا بالاخره حکمش اومد و تکلیفش معلوم شد. یکی دیگه از همکارهام می گفت تا مرحله آخر مصاحبه و اینا رفته ولی هنوز هیچ خبری بهش ندادن. فقط گفتن فعلا بیا حق التدریس کار کن تا بعد ببینیم چی میشه. بنده خدا بلاتکلیف بود. با این که احتمال این که بگیرنش زیاد بود هنوز تو فراخوانهای جذب شرکت می کرد.

راستی نیروانا خبر نداری فراخوان دانشگاه آزاد کی اعلام میشه؟ انگار قرار بود آذر باشه.

۳. عزیز دلمی 😘
رحیم فلاحتی
۰۲ دی ۹۸ , ۰۹:۵۳

1- میوه برای خوردن و لذت بردن است و نه تزیین و گل و سنبل درآوردن از آن . اگر گل دوست دارید به سراغ گل فروشی بروید . 

2- ما که عادت داریم به این نورسیده های کم سواد و بی سواد و حتی استخدام شده با مدرک جعلی :))

3 - اگر قانون کپی رایت را رعایت کرده باشید می توانم شباهت تان را تایید کنم وگرنه معذورم :)

پاسخ :

1. به نکته مهم و ظریفی اشاره کردید. =)
2. =) من قبلنا باورم نمی شد. تا این که هی پشت سر هم به چشم خودم دیدم. 
3. =))) رعایت شده.
هوپ ...
۰۱ دی ۹۸ , ۲۳:۰۱

در مورد میوه ها کاملا باهات موافقم شارمین کاملا. خداروشکر امسال مثل سالهای قبل تزئین میوه نداشتیم که بیشتر مال عروس دومادهاست.

 

دقییقا به همون چیز فکر میکنیم

پاسخ :

برعکس ما، امسال برای اولین بار فک و فامیل کلی دنگ و فنگ به شب یلدا و حتی میوه تزیین کرده بودن 😐
.
اصلا دیگه تقریبا داره عادی میشه یا شایدم شده 
حمیده
۰۱ دی ۹۸ , ۱۸:۴۰

بیا بریم چشای اون هیئت علمی قلابی رو دربیاریم :| 

پاسخ :

فکر کنم اون وقت کشور با مشکل در صد بالای اساتید بدون چشم مواجه بشه =)))
محمد ..
۰۱ دی ۹۸ , ۱۷:۱۳

سلام دوست خوبم پست جدید گذاشته شد خوشحال میشم سر بزنی

پاسخ :

سلام. در اولین فرصت حتما.
ثریا
۰۱ دی ۹۸ , ۱۵:۳۳

یلدا مبارک خانم دکتر

چقدر موافقم با شما.میوه دست خورده تمیزترین میوه که باشه بازهم باب میلم نیست.شکل و شمایل که مهم نیست مهم دورهم بودن است.

حتی دررابطه با قسمت قلیان موافقم گرچه این روزها جوونها زیاد اهل دود و دم شدن سیگار مثل نقل و نبات شده حتی در عجبم که برای خانم ها انهم در هر سنی و حتی قشرهای بالا .دیگه بگذریم از دخترها و پسرها

پاسخ :

ممنون ثریا خانم. ان شالله همیشه شاد باشید.
دقیقا مهم دور هم بودنه و این که از همدیگه آرامش و عشق بگیریم.
متاسفانه سن مصرف سیگار و قلیان که هیچ، حتی سن مصرف مواد مخدر و محرک و مشروبات الکلی هم به شدت پایین اومده. 
زهرا طلائی
۰۱ دی ۹۸ , ۱۴:۲۵

جالبه همین آدم‌ها از بی سوادی نسل و پایین بودن سطح دانشگاه‌های ایران حرف می‌زنند

پاسخ :

دقیقا همین طوره.
انقد می شناسم از این نورچشمیهایی که الکی استخدام شده ن و بعد دانشگاه اومده کاملا صوری اعلام نیاز کرده و فراخوان و مصاحبه و این برنامه ها. در حالی که از اول می دونستن کی رو قراره بگیرن.
مینا
۰۱ دی ۹۸ , ۰۰:۱۴

اوه اوه چقدر عصبانی....

من کسانی رو می شناسم که فقط با چاپ یک مقاله با کیفیت نه تنها توی دانشگاه ایران توستند استخدام بشن، بلکه Adjunct Professor در خارج از کشور شدن و چندین جایزه بین المللی هم برنده شده اند. 

من نمی دونم که شما امتیاز روزمه اون شخص رو چطوری حساب کردین، ولی خیلی از افرادی که شخصیت علمی بالایی دارن، فعالیت هایی که به نظرشون ساده وپیش پا افتاده میاد رو توی رزومه شون در سایت شون نمی ذارن که کارهای برجسته علمی شون، بیشتر به چشم بیاد. 

به هرحال من که اون شخص رو نمی شناسم، ولی این گفتم که بدونین خیلی از دانشگاه ها که کیفیت کار علمی خیلی بیشتر ازکمیت ش توجه می کنن. 

بعضی وقت ها هم به دلیل زمینه کاری، شخصی رو استخدام می کنن. یعنی ممکنه رزومه خیلی قوی تری از شما نداشته باشه، اما موضوع تحقیق اش به شدت مورد نیاز باشه.

 

پاسخ :

والا من فقط با آرامش تمام ازت خواستم اطلاعاتت رو بالا ببری که زشت نباشه بی خبری. حالا اگه تو هیجانات درونیت رو فرافکنی می کنی یه مساله جداست.
الان اگه من میگفتم یکی با این شرایط قبول شده و خیلی خوشحال شدم و لیاقتش رو داشت می اومدی می گفتی این حتما ساندیسیه و با روابط قبول شده.
قضیه ی Adjunct Professor و جایزه بین المللی با استخدام هیات علمی شدن دانشگاه ایران زمین تا آسمون فرقشه. چون دانشگاه قوانین استخدامش همینه که گفتم. اونی که تو میگی لابد مقاله ش فقط همین یکی بوده ولی بقیه آیتمها رو هم داشته. وگرنه اونم از بند پ استفاده کرده. 
امتیاز رو طبق چیزی که تو رزومه ش بود تخمین زدم. چه طور میگی نمی دونم در حالی که برای لبخند خیلی واضح و روشن نوشتم. در ضمن من الان دارم از یه فرد کاملا معمولی حرف می زنم نه از فردی که شخصیت علمی بالایی داری. اگه درست جوابم به کامنت لبخند رو خونده باشی طبیعتا باید متوجه شده باشی که نوشتم 4 تا مقاله تو مجلات کاملا معمولی با سطح پایین تر از مجلاتی که من توش مقاله دارم. یعنی به نظرت چی رو ننوشته که این 4 تا مقاله کاملا معمولی به چشم بیاد؟! =/ شما هم این رو بدون که استخدام در دانشگاه قوانینی داره که کیفیت و کمیت رو در کنار هم می سنجه و هیچ کدوم رو فدای دیگری نمی کنه. هر آیتمی که در دانشگاه مد نظر می گیرن یه سقف امتیاز مشخض داره. اگه کسی خارج از این قوانین استخدام شد باید به آن راه دیگر فکر کرد نه زیاد بودن کیفیت. این چیزایی که تو میگی ممکنه تو استخدام موثر باشه ولی به تنهایی نمی تونه باعث استخدام بشه. 
به هر حال شما علاوه بر این که اون شخص رو نمیشناسی و رزومه ش رو ندیدی من رو هم نه می شناسی نه رزومه م رو دیدی. ولی از روز اولی که پات رو به این وبلاگ گذاشتی فقط سرت تو زندگی من بوده که ببینی کجا چی کار میکنم و همه تلاشت رو کردی که ازم آتو بگیری که خب موفق هم نشدی چون به جز یه مشت حرف بی اساس چیزی در چنته نداری که تحویل بدی. اومدی داری از یه نفر که نمی شناسی و نمی دونی کیه دفاع می کنی که سعی کنی ثابت کنی از یه نفر دیگه که نمی شناسی و نمی دونی کیه بالاتره. داری سعی میکنی بگی شاید رزومه اون فرد از رزومه من باکیفیت تره. در حالی که نه رزومه من رو دیدی نه مال اون رو. بعد من هر دو تا رزومه رو دیدم.
خلاصه که یه ذره منطق و عینی گرایی هم برای کسی که اسم دانشجوی دکتری روشه بد نیست. 

و دیگه این که این آخرین باریه که کامنتی از تو تایید می کنم که توی اون کامنت سرت تا گردن تو زندگی منه و دنبال آتو می گردی و با بی منطقی و توهین می خوای سعی کنی چیزهایی رو در مورد من ثابت کنی که هیچ مدرکی براش نداره و فقط زاییده ذهن بدبین و سوگیرانه توئه. چون تو این دو سه سال به اندازه کافی کامنتهات رو تایید کردم و بهت فرصت دادم که همه سعیت رو برای آتو پیدا کردن به کار ببری. خب اگه تا الان ناموفق بودی و نتونستی چیزی رو علیه من ثابت کنی یعنی بعد از اینم نمی تونی. فقط یه مشت استدلال یه طرفه و متعصبانه س که بر اساس  دیدگاهی که برای خودت ساختی که چادریا اینجوری ان و اونجوری ان داری قضاوت میکنی و حتی چند بار مستقیما این رو گفتی. ولی دیگه بسِته. دیگه کامنتهات تایید نمیشه. هر چه قدر میخواستی خودت رو نشون بدی دادی.

لبخند ماه
۰۱ دی ۹۸ , ۰۰:۰۰

ممنون بابت توضیحات.

پس میرسیم به همونی که بهش فکر میکنیم😉

پاسخ :

خواهش می کنم عزیزم.
حالا بازم ان شالله که این جوری نباشه. آخه می دونی که تو کشور ما اصولا خیلی بعیده همچین کاری بکنن. فقط و فقط کیفیت آدمها رو می بیینن =)))
پا ییز
۳۰ آذر ۹۸ , ۲۲:۱۱

هیییی هی

پاسخ :

هییییییییییی
مینا
۳۰ آذر ۹۸ , ۲۱:۵۶

ارزش چاپ کردن یه مقاله توی 5درصد اول جی سی ار، از 100 صفحه رزومه و مقالات جورنالهای فارسی که با رانت و ساندیس چاپ می شن، بالاتر هست.

شاید دوستتون کیفیت کارش بالا بوده و اهل رزومه سیاه کردن نبوده.

پاسخ :

اگه واقعا تا این حد از فرایند قانونی استخدام بی خبری،می تونی جوابم به کامنت لبخند ماه رو بخونی. چون اگه دانشجوی دکتری باشی واقعا زشته این چیزا رو ندونی.
خودت باش
۳۰ آذر ۹۸ , ۲۱:۲۷

۱.بالأخره یه دختر پیدا شد مٽل من فکر کنه!

۲.یعنی کسی سفارشش رو کرده؟

۳.شما شبیه هم دیگه هستید!البته ممکنه آقای همکار باهوش هم باشه...

پاسخ :

۱. 😊😘
۲. یعنی یه پارتی به شددددددت کلفت!😐
۳. پس همه موارد صحیح است!
لبخند ماه
۳۰ آذر ۹۸ , ۱۹:۲۰

سلام شارمین جان

یلدات مبارک.😍 منم از تزیین خوشم نمیاد نه اینکه بلد نباشما😁

در مورد اون فارغ التحصیل بعد شما خب احیانا ۴ تا مقاله اش مقاله بوده ها. به کمیت که نیست به کیفیته. مگه نه؟😉

 

ما که نه شما رو دیدیم نه عسل را پس چیزی نمیتوانیم بگوییم😊😉

پاسخ :

سلام عزیزم.یلدات قشنگ.😘
من نه بلدم. نه دوس دارم یاد بگیرم. 😉

نه لبخند جان. اولا که ۴ تا مقاله کاملا معمولی بود و مقاله های من تقریبا همه شون تو مجلات سطح بالاتر چاپ شده. بعدم ببین مصاحبه استخدام هیات علمی اینجوریه که یه سری سوال تخصصی ازت میپرسن سقف امتیازش ۵۰ هست. فرض میکنیم این آقا ۵۰ امتیاز مصاحبه رو گرفته. بعد ۱۰۰ امتیاز دیگه از طریق رزومه س که ایتمهای مختلف رو دربرمیگیره و مقاله فقط یه آیتمشه. بعد امتیاز هر آیتم سقف داره. مثلا از مقاله حداکثر ۵ امتیاز میشه گرفت. حالا فرض کنیم مقاله هاش هم توبهترین ژورنالهایخارجی چاپ شده باشن (که البته نشده ن) و ۵ امتیازم اینجا داشته باشه. کلش میشه ۵۵. در حالی که باید از ۱۵۰ امتیاز، حداقل ۱۰۰ امتیاز بگیری تا بری جزء اوناییکه دانشگاه از بینشون انتخاب می کنه. یعنی زیر ۱۰۰ قطعا باید رد بشه (طبق قانون) و حتی بالای ۱۰۰ هم بشی باز ممکنه رد بشی.پس کسی که حداکثر ۵۵ امتیاز گرفته فقط یه راه برای استخدام داره. 😐 


گندم بانو
۳۰ آذر ۹۸ , ۱۸:۳۴

۱. منم دلم میسوزه که میوه‌ها رو اینطوری اسراف میکنن! :/ و هیچ زیبایی هم نمیبینم تو این تزیینات.

البته لازمه بگم تا حالا ندیدم اقوام ما از این کارا بکنن یا از شیرازی بودنمون معلومه؟!!! :))

 

۲. :/

 

۳. خواهر من هیفده سال از من کوچیکتره. ناظم کلاس چهارمشون دبیر عربی راهنمایی من بود... ازش پرسیده بود با گندم چه نسبتی داری؟!!!!!!!!!!!!! O_o

پاسخ :

والا اقوام ما هم هیچ وقت نمیکردن (شاید به اصفهانی بودنمون ربط داشته باشه😂). بعد امشب همه میوه تزئین کرده بودن.😳 یه چیزی شده گندم 😂

۲. :/

۳. یا خدااااا... بگم چه حافظه ای یا چه شباهتی؟!😱😂
آبان ...
۳۰ آذر ۹۸ , ۱۷:۴۸

مورد به همون چیزی فکر می کنم که می کنی و واقعیت همین استدکه اون جیز مهم تر از رزومه است 

من اما دلم کرور کرور میوه تزیین شده می خواست ..حالا نه ..الان از شب یلدا بدم میاد ...

پاسخ :

دقیقا همین طوره. این رو من و تو که دستمون تو کاره می فهمیم.

من هیچ وقت ذوق این چیزا رو نداشتم. یه کم از سطح نرمال ذوق پایین ترم 😊
حامد سپهر
۳۰ آذر ۹۸ , ۱۷:۲۹

نه دیگه نشد

تا وقتی چش چندتا خاله خان باجی رو تو اینستا در نیاریم یلدا نمیشه که!

پاسخ :

والا 😉
محمد ..
۳۰ آذر ۹۸ , ۱۷:۱۱

متاسفانه از زمانی که اینجور کارا اومده خوشی های اصیل هم توی هر مراسمی از بین‌ رفته هرچی ساده تر خوش تر

شارمین جان یلدات مبارک 🌹🍉🌹🍉🌹

پاسخ :

بله متاسفانه.
یلداتون مبارک
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan