کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

مثل این است که شب نمناک است...

۱. بعضی آدمها، طوری رفتار می کنند که حس می کنی هیچ گره شخصیتی در وجودشان نیست و اگر بخواهیم با چشمهای فروید نگاه کنیم، انگار که در پنج سال اول زندگیشان، هیچ گونه سرکوبی و سانسور و مسائل مربوطه را تجربه نکرده اند و الان کاملا راحت و سالم هستند. نه هرگز در لحنشان، طعنه و تحقیر و طلبکاری و سرزنش هست، نه به کسی با سوء ظن و بدبینی نگاه می کنند، نه وارد بحثهای بی سر و ته می شوند، نه به این و آن گیر می دهند و نه قضاوت نادرست دارند. آزاد و رها هستند و در عین حال، محکم و قاطع. انگار که هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند آنها را برآشوبد یا دستخوش طوفان وحشی هیجانات کند یا باعث شود از حریم اعتدال خارج شوند. همیشه با احترامی دلچسب برخورد می کنند و حتی وقتی دارند با تو مخالفت می کنند یا حرفی می زنند که باب میلت نیست، طوری هستند که حس می کنی کنارت ایستاده اند (و حتی بغلت کرده اند) نه این که رو به رویت ایستاده اند و توی صورتت می زنند. چقدر دلم می خواهد بلد بودم از این نوع آدمها باشم. 😖

۲. یک سری چیزها هست که بیشتر آدمهای دور و برم (و به احتمال زیاد، اکثر شماها) آن را کاملا بدیهی و مسلم می دانند (و میدانید) و کاملا به آن معتقدند. اما من این چیزها را اصلا نمی فهمم. مثلا نمی فهمم چرا معتقدند آدم باید حتما عشق را تجربه کند، حتی اگر تجربه ای تلخ، شکننده، آزاردهنده و منتهی به شکست باشد. یا نمی فهمم چرا به دنیا آوردن بچه، بدون اجازه گرفتن از خودش! را، جنایت می دانند ولی به دنیا نیاوردن او، باز هم بدون اجازه گرفتن از خودش را، نه. یا این که وقتی میخواهند به بی توجهی نسبت به یک چیز مهم اعتراض کنند، توجه به چیز مهم دیگر را زیر سوال می برند. یا این که در تحلیل مشکلات مختلف و بی شمار جامعه، نقش مردم را صفر و نقش حکومت و عوامل حکومتی را به توان بی نهایت می دانند و معتقدند هر خطا و نامردی و بدی که مردم به هم می کنند، فقط و فقط واکنشی اجتناب ناپذیر به ظلم و بی کفایتی دستگاه حاکم و شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی است. یا این که در محکوم کردن دیگران (قشری خاص، مثلا مردها یا چادریها یا...) جمعی بدون استثنا می بندند و بدون این که تک تک یا دست کم مشت نمونه ی خرواری از آن قشر را از نزدیک دیده باشند، برای همگی حکم کلی نقض ناپذیر صادر می کنند. یا این که عقیده دارند دوستی معمولی بین دختر و پسر شدنی است و همیشه هم معمولی می ماند (یادم باشد کلیپ دیدنی دو گزارش فارسی و انگلیسی در این زمینه را آپلود کنم). یا فکر می کنند برای ازدواج، حتما باید اول عاشق شد یا این که امکان ندارد ازدواج سنتی به بن بست نخورد. یا معتقدند هر کسی (مخصوصا پسرها) اول باید تا می توانند جوانی کنند (و منظورشان از جوانی کردن، هوسرانی است) تا چشم و دلشان سیر شود و بتوانند بعد از ازدواج به زندگیشان پایبند بمانند یا این که تجربه دوستیهای مختلف با جنس مخالف، باعث کسب شناختی می شود که بعدا به استحکام زندگی زناشویی کمک می کند و کسی که با هیچکس از جنس مخالف، وارد رابطه دوستانه یا عاشقانه یا... نشده باشد، در زندگی مشترک دچار مشکل می شود یا این که... باز هم بگویم یا این که همین الانش هم مدتها است دارید یک وری نگاهم می کنید و قیافه تان چیزی شبیه این شده است: 😒 و با خودتان می گویید کی به این دکتری داده است؟!😂

۳. برای اولین بار در عمرم، دارم یواشکی مقدمات انجام کاری را فراهم می کنم که اگرچه کار بدی نیست (و حتی شاید بشود گفت کار خوب و عاقلانه ای است) هرگز باورم نمی شد انجامش بدهم و فعلا هیچ کس هم خبر ندارد؛ حتی یک نفر. و تا جایی که بشود نخواهم گذاشت تا زمانی که به نتیجه برسد، کسی از آن باخبر شود.

۴. یالوم به وجود سه نوع تنهایی در آدمها اعتقاد دارد: تنهایی به معنی بی کس و کار بودن و دوست و رفیق و آشنا و خانواده و حامی نداشتن؛ تنهایی به معنی فراموشی خود و خواسته ها و نیازها و استعدادها؛ و تنهایی وجودی: چیزی که در ساختار وجودی انسانها سرشته شده و حتی با وجود بهترین خانواده و دوست و... از بین نمی رود و همیشه ای فاصله ای بین تو و دیگران، تو و دنیایی که نسبت به تو بی تفاوت است ایجاد می کند. من این تنهایی نوع سوم را (که همان تنهایی اگزیستانسیالیستی است) لحظه به لحظه با گوشت و پوست و خونم احساس می کنم. ما آدمها، زیادی تنها هستیم و خدای یکتا، این تنهایی مان در جمع را بی اندازه دوست دارد!

۵. کاش یک روز، نجنگیدن و پذیرفتن را یاد بگیرم.


+ شاعر عنوان: سهراب سپهری
نیما
۱۱ مهر ۹۸ , ۱۸:۱۲

خوب هر آدمی ویژگی هایی داره. این ویژگی هاس که یه نفری رو در آینده قاتل میکنه یک نفر دیگه رو علامه.

پاسخ :

فقط ویژگیها نیست. تلاشها هم هست
اتشی برنگ اسمان
۱۰ مهر ۹۸ , ۲۱:۴۰

شارمین جان رمز رو باز نمیکنه ک...

پاسخ :

باز شد که😉
محبوب حبیب
۱۰ مهر ۹۸ , ۲۰:۳۰

:)

درج لبخند به معنی درخواست رمز میباشد:دی

پاسخ :

آدرس وبتون کو؟😊
خسروان
۱۰ مهر ۹۸ , ۰۰:۰۵

😊

پاسخ :

لبخند ملیح برای من شد جواب؟! 😄
اتشی برنگ اسمان
۰۹ مهر ۹۸ , ۲۳:۱۶

متقاضی رمز هستم دارای وبلاگ میباشم😃

پاسخ :

فرستادم آتش جان
مخ سوخته
۰۹ مهر ۹۸ , ۲۱:۱۳

سلام این مطلب وبلاگداران رمزخواه همون هاست که قراره لوس و غیر جذاب باشه نمیشه درصد غیر جذابیتش را مشخص کنید؟

پاسخ :

سلام.
وقتی من میگم لوس و غیرجذاب، طبیعتا شما باید بگید نه بابا این چه حرفیه. خیلی ام خوب و جذابه 😂


نه این از اونا نیست. دلیل رمزی کردنش رو آخر همون پست نوشتم
Reyhane R
۰۹ مهر ۹۸ , ۲۱:۱۳

(:

پاسخ :

اگه کامنت بعدی رو خصوصی نمیذاشتی منم متوجه نمیشدما.😁
حمیده
۰۸ مهر ۹۸ , ۱۸:۴۷

۱. راز ِ موفقیت این گروه آدمارو پیدا کردی بهم بگو :(

۳. تو گوشم بگو، قول میدم شات نگیرم، استوری هم نکنم، تگت هم نکنم :-""" :)))))

۵. من در میان ِ جمع و دلم جای دیگریست :(

پاسخ :

۱. حتما.
۳. حمیده تو امتحانت رو پس دادی! اصلا چرا قول بدی؟😂😂😂
۵. عزیزم تو خودتم جای دیگری 😉
Nilou far
۰۸ مهر ۹۸ , ۱۷:۵۱

ایششش چقد بدم میاد ازاین حرف که ازبچه اجازه بگیرن که دنیا بیاد یانه,اینم لوس بازی جدید ادمهاس مخصوصا تو اینستا

 

مگه ازاون آدمها داریم؟من که تو اطرافیانم ندیدم.

 

چیکااااار؟آی ام فضول

 

من اون دوتا تنهایی رو دارم خداروشکر اولی رو ندارم.

پاسخ :

والا ^_^

ببینی ان شالله.

بگو کنجکاو 😂 اگه درست شد میگم.

خدا رو شکر اولی رو نداری
ترنج ا
۰۸ مهر ۹۸ , ۱۵:۲۸

خخخخخ میدونم اما گفتم شاید به ذهنت یه راهی رسیده باشه به منم بگی تا ازش بپرسم میخواد بیاد یا نه؟

پاسخ :

😂😂😂
ترنج
۰۸ مهر ۹۸ , ۱۴:۱۴

آقا همه چیزایی که نوشتی به کنار اما چجوری میشه از بچه اجازه گرفت که میخواد باشه یا نمیخواد؟

پاسخ :

خب نکته ش همین جاست ترنج جان! وقتی هیچ امکانی وجود نداره که نظر بچه رو بدونیم، چه طور بر اساس این که شاید بعدا بچه بگه چرا منو به دنیا آوردین تصمیم بگیریم بچه دار نشیم؟ از کجا معلوم که اون زندگی رو با همه سختی هاش دوست نداشته باشه؟
 بعدم اصلا مگه برا همه چیز باید از بچه اجازه گرفت؟ ببین هنوز دنیا نیومده چه جوری لوسش می کنندها! 😂




@هوپ! ای ن قسمت دوم جوابم رو هم میتونی به استدلالهات اضافه کنی! 😂
خودت باش
۰۸ مهر ۹۸ , ۱۳:۲۵

1.مگه همچین مدلی وجود داره?

2.مگه آدم باید همه چیزو بفهمه!

3. منتظرشنیدن خبر موفقیتت در کاری که شروع  کردی,هستم.

 

 

پاسخ :

۱. فکر کنم باشه.
۲. 😂
۳. مرسی. دعا کن😘
Reyhane R
۰۸ مهر ۹۸ , ۰۸:۱۴

کل این مواردی که تو گزینه دو گفتی اعتقاد و نظر قلبی منم هستن و منم مثل تو فک میکنم.چقدرررر تفاهم آخه؟🙈🙈

گزینه سه رو یواشکی به منم بگو.ممنون.😁

 

پاسخ :

ای جانم... یادمه یه بارم یه پست نوشته بودم در رد "دختر باس..."ها. و تو کامل باهام موافق بودی.😍

آغا دعا کنید بشه حتما حتما میام میگم😉
آقای ‌‌میم
۰۸ مهر ۹۸ , ۰۳:۵۴

واقعا داریم این ادم های مورد یک رو؟:)

پاسخ :

من چند نفری رو دیدم. ولی شاید باید بیشتر بررسی شون کنم🙂
امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
۰۸ مهر ۹۸ , ۰۰:۴۸

الان درمورد کدومش باید نظر بذاریم؟؟؟

 

ولی درمورد اولی که گفتی تقریبا ندیدم همچین آدمی!

پاسخ :

=)
شماره گذاری کردم که تک به تکش رو بتونید در موردش نظر بدید. فقط تو مورد ۲ یه کم به مشکل برمیخورید!😉

من ۲_۳ مورد دیدم. ولی شایدم اگه مدت بیشتری باهاشون می بودم متوجه می شدم در این حد هم نیستن. نمیدونم.
هوپ ...
۰۷ مهر ۹۸ , ۲۳:۲۴

٢- برای بار nام میگم: بچه دارشدن زیباترین خودخواهیه. وای استدلال تو هم از این به بعد به استدلال های لزوم مادر شدنم اضافه شد! 

٣- ایشالا موفق بشی عزیزم

٤- واقعا اینطوره و همیشه اگه یکم حواسمون به احوالاتمون باشه، این تنهاییه هست. اسمش سخته ولی هست. 

پاسخ :

۲_ به نظر من می تونه خودخواهی هم نباشه. 
قابلی نداشت😂

۳_ مرسی عزیز دلم. برام دعا کن.

۴. اوهوم. باید حواسمون به احوالاتمون باشه که بفهمیمش. خیلی ها اونقدر غرق بیرونند که متوجهش نمیشن.
مخ سوخته
۰۷ مهر ۹۸ , ۲۲:۵۶

گاهی اوقات میشه یه دنیا حرف را توی یه جمله جا داد

یه روش تسکین درد های روحی که من کشف کرده ام اینه که

مثلا طرف باید بگه: چرا این جوری شد؟ 

و این چرا این جوری شد؟ یه دنیا مفهوم در خود دارد. اما مخاطب نباید بپرسه: چی این جوری شد؟ باید بگه آره واقعا چرا؟ و همدردی کنه. این روزها غم های خویشاوند سر میرسند از راه های دور.

پاسخ :

خیلی دارید روانشناس میشید دیگه. 🙄

دقیقا این همراهی و همدردی و همدلی، مُسکّن عجیبیه. ولی کم پیدا میشن آدمهای همراه. غالبا وقتی میگیم چرا این جوری شد در پاسخ کل اشتباهاتمون رو به علاوه توصیه هایی که خودشون کردن و گوش ندادیم، می کوبونن تو صورت آدم!😒 

مخ سوخته
۰۷ مهر ۹۸ , ۲۲:۲۶

از یعنی چی ترجمه شعر منظورتونه یا دلیل به کاربردنش؟

ترجمه:

اینها همه حرف و سخن است کربلایی اسدالله (شخص داستان) در صورتی که خانه پر از برف است.(یعنی باید برف ها را رفت)

اما مفهوم:

واکنشی مخ سوختانه! بود به موارد 1 و 2 و 4.

درباره 1 چون که هر خواستنی عین توانایی نیست

در مورد 2 چون که در آخر خیلی پیچ در پیچ شد و این مسائل را به نظرم نمیشه از نظر فکری بررسی کرد ولی از نظر خواهش ها و گرایش های اجتماعی چرا و درباره قسمت اول هم که خب دقیقا خود شعر گویاست.

در مورد 4 هم من به هر سه مورد دچارم و راه حلی هم پیدا نکردم 

پاسخ :

نه ترجمه رو که می دونم. منظورم این بود که منظورتون چیه؟!
موندم چه جوری این همه حرف رو تو اون یه بیت جا دادید؟!😂

مخ سوخته
۰۷ مهر ۹۸ , ۲۱:۰۹

سلااام

حضرت شاعر میفرمایدکه:اینا همه حرفس کل اسدالله  * خونه پری برفس کل اسدالله

 

پاسخ :

سلام.
یعنی چی؟!
گندم بانو
۰۷ مهر ۹۸ , ۲۰:۴۵

۱. منم دلم میخواد همچین آدمی بشم ولی نمیشه! :/

 

۳. بیا یواشکی به من بگو! من به هیشکی نمیگم! :)))

پاسخ :

۱. خیلی سخته. دست خود آدم نیست. خیلی چیزها دیگه با وجودمون عجین شده.

۲. :)) به قول جناب میرزا، آزار دارم اصلا 😂
مشتاقٌ الیه
۰۷ مهر ۹۸ , ۱۹:۲۸

استاد بابت گزینه 4 ممنونم :)

یادم میاد یه بار ازتون پرسیده بودم

تنهایی اگزیستانسیال رو وقتی در موردش میخوندم خیلی خوشم اومد از دیدگاه این جماعت فیلسوف...

پاسخ :

خواهش می کنم. :)
یادمه. جواب دادم دیگه؟ نه؟
منم عاشق اگزیستانسالیسمم. اون قدر که وقتی تدریسش می کنم دانشجوهامم عاشقش میشن! 
__PARNIAN __
۰۷ مهر ۹۸ , ۱۹:۱۳

۱. دقیقااا :)

پاسخ :

:))
میرزا مهدی
۰۷ مهر ۹۸ , ۱۹:۱۰

سلام 

3- خوب آزار داری؟ الان همه میخوان بدونن

5-این یعنی پذیرفتن شکست؟ تسلیم شدن؟ یا چی؟

پاسخ :

سلام.
۳. 😂😂😂 خب اگه اینجا و در این حد هم نمی نوشتم که می پکیدم! ان شالله به نتیجه برسه میام میگم.
۴. نه. منظورم اینه که جایی که تلاش بی فایده است، بتونم شرایط رو اون جوری که هست بپذیرم و خودم و دیگران رو آزار ندم. 
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan