کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

جذبه ی حسن دلکشش می‌کشدم به سوی خود

سلام.

به هیچ وجه، مقدمه چینی ام نمی آید و ترجیح می دهم یک دفعه بزنم به دل مطلب!


چیزهایی که غالب مردم در مورد جذب می دانند شامل یک سری کلیات ناقص و چند تکنیک است؛ اما اینها همه ماجرا نیست. برای این که بتوانیم خواسته هایمان را جذب کنیم و کائنات را با خودمان همراه سازیم، لازم است که در شروع ما با کائنات همراه شویم و این، همان قدر که ساده نیست، ضروری و مهم است. 


یکی از اساسی ترین کارهایی که در این زمینه باید انجام داد، تلاش برای پاکی ظاهری و باطنی است. این که فقط «دل پاک باشد» کافی نیست؛ لازم است علاوه بر دل، چشم و گوش و زبان و دست و پا و... هم پاک باشد و جالب است که استاد جذب تاکید می کرد که مهم است هر کس خالصانه به فرامین دینش عمل کند و یکی از مهم ترین این فرامین در دین ما نماز اول وقت است و این اول وقت بودنش خیلی اهمیت دارد. حتی اگر به هر دلیل نماز نمی خوانید، با شنیدن صدای اذان، خلوتی پیدا کنید و چند دقیقه ای، به زبان خودتان، هر جور که عشقتان می کشد و برایتان راحت است، با خدا حرف بزنید یا مثلا دعا یا ذکری را که به آن اعتقاد دارید بگویید. البته به نظر من هیچ چیز جای نماز را نمی گیرد، ولی به هر حال هر کس عقاید خودش دارد. (1) 


در کنار نماز یا نیایش اول وقت، که یک جور هماهنگی با کل هستی، در ستایش خدا است، کارهایی مثل غر نزدن، غیبت نکردن و نشنیدن، تهمت نزدن، دروغ نگفتن (در هر شکل و نوع و رنگش)، زخم زبان نزدن، رابطه ی غیرمجاز نداشتن، کنترل نگاه، مهربانی کردن به دیگران، کنترل خشم، دعوا و جدل نداشتن، حرف منفی و نومیدانه به زبان نیاوردن، ناشکری نکردن (و به طور خاص سپاسگزاری بابت هر اتفاق کوچکی) و... کارهایی از این دست، به زلالی روح و آمادگی برای به خدمت در آوردن کائنات و جذب خواسته ها کمک زیادی می کند. و برای هر کدام از این ها (2) می شود چله گرفت! مثلا چهل روز حواسمان باشد که غیبت نکنیم و نشنویم و برای هر بار که موفق نشدیم، جریمه ای بدهیم (جریمه مالی یا هر جریمه دیگری) (3) 


حالا بعد از اینها تازه جذب شروع می شود. تو نمی توانی چیزی را بخواهی که به خیر و صلاح دیگران نیست! نمی توانی «به زمین داغ خوردن» همسر خائن یا مادرشوهر ستم پیشه یا رفیق فلان فلان شده ات (صفتی پیدا نکردم خب!) را از کائنات بخواهی. نمی توانی با دلی که پر از کینه و نفرت است از کائنات چیزی بگیری. اگر همسرت، مادرشوهرت، رفیقت و هر کسی در زندگی به تو بد کرده است، طبق قانون کارما، آثار این بدی به خودش برمی گردد. البته نه لزوما آن طور که تو می خواهی و آن زمان که تو انتظارش را داری؛ اما قطعا در زمان مناسب خودش، به شکل درست اتفاق خواهد افتاد. 


تو باید خواسته ات را طوری تنظیم کنی که در جهت خیر حداکثری برای خودت و دیگران باشد. مثلاً فرض کن که می خواهی کار و بارت رونق بگیرد. باید خواسته قلبی ات این باشد که جیب کسانی که به خدمات یا کالاهایی که ارائه می کنی نیاز دارند پر از پول باشد و کیفیت کار یا اجناس تو عالی باشد و این افراد به آنها تمایل پیدا کنند و از تو خرید کنند و آن قدر از خریدشان راضی باشند و برایشان خیر و برکت داشته باشد که دوباره به سراغت بیایند! نه این که با هزار دوز و کلک و نامردی، کالا یا خدمات معیوبت را به خلق ا... بیندازی و از کائنات هم انتظار همکاری داشته باشی که مبادا لو بروی!


نکته بعدی این که در جذب، باور قلبی و هیجانات متعاقب آن خیلی مهم هستند. بااااید طوری با همممممه ی وجودت باور داشته باشی خواسته ات اتفاق می افتد، که شادی حاصل از تحققش را این جا و اکنون، در قلبت، احساس کنی! حتی اگر در ناخودآگاهت به تحقق خواسته ات شک کنی، مانع از جذب شده ای. هر چه هیجاناتت در رابطه با چیزی که می خواهی قوی تر باشد، بیشتر احتمال جذب هست.


شاید شنیده باشید جذبی ها، (شاید به جای دعا کردن) طوری از خواسته شان حرف می زنند که انگار تحقق پیدا کرده است. این همان باور قلبی است. مثلاً می گویند به لطف خدا ماشینی که می خواستم را خریده ام (در حالی که نخریده اند). خب این هم یکی از اصولشان است ولی راستش من زیاد با آن ارتباط برقرار نکرده ام و در عوض دعاهایم این طور تغییر کرده است که به جای این که بگویم خدایا لطفا فلان اتفاق بیفتد می گویم خدایا مرسی که فلان اتفاق می افتد! و این شیوه دعا کردن، حس خیلی خیلی بهتری برایم دارد و «رها کردن» را هم برایم آسان تر می کند. از رها کردن هم می گویم!


چیزی که من به شکل بدی تجربه اش کرده ام این است که تلاش بیش از حد برای تحقق یک خواسته، در واقع توقف جذب آن است! و این جا است که «رها کردن» اهمیت زیادی دارد.(4) بعد از استفاده از تکنیکهای جذب در تعداد روزهای مشخص، تحقق خواسته تان را به خدا (یا کائنات) بسپرید و با اطمینان قلبی از این که کائنات دارد همه چیز را در راستای تحقق خواسته پیش می برد، رهایش کنید. در واقع باید آن قدر به تحقق خواسته ات ایمان داشته باشی که دیگر پیگیرش نباشی! مثل وقتی که مثلا ماشینت را به دست تعمیرکار ماهری می سپاری و می روی دنبال کارت تا به موقعش زنگ بزند و بگوید بیا ماشین را ببر و ماشین را از روز اول هم بهتر تحویل بگیری! با این تفاسیر، این که بگوییم من هر چه قدر هم از تکنیکها استفاده کردم جواب نداد، نقض قانون رها کردن و امیدوار بودن و حرف منفی نزدن است. 


و در ضمن، برداشت من از قانون «رها کردن» این بود که موقع استفاده از تکنیکهای جذب، اصلا و ابدا نیازی نیست به مسیر تحقق خواسته هایمان فکر کنیم؛ بلکه تمرکز ما باید فقط و فقط روی نتیجه باشد. مثلا به جای این که تجسم کنی که سوالهای کنکور بی اندازه آسان است و من اصلا استرس نمی گیرم و از جاهایی که نخوانده ام سوال نمی آید و.... باید خودت را تصور کنی که در کلاس دانشگاه، نشسته ای و استادت دارد یکی از درسهای رشته ی مورد علاقه تو را تدریس می کند و تو حسابی لذت میبری! حالا این که صحنه های قبلی این فیلم چه باشد با تو نیست. تو فقط با همه وجودت، روی صحنه آخر تمرکز کن.


خب... اینها چیزهایی که بود به نظرم قبل از یاد گرفتن هر تکنیک و روشی برای جذب، باید یاد گرفته شوند و به کار روند و جذب خواسته ها به همین سادگی نیست که مثلاً 68 ثانیه خواسته ات را تجسم کنی یا مراقبه ای داشته باشی یا خواسته هایت را بنویسی و بعد الکی الکی محقق شوند! جذب خواسته ها، آهن ربای قوی می خواهد.


+ شاعر عنوان: عراقی

++ باور کنید از دو سوم حرفهایم فاکتور گرفتم و تازه شد این! ولی دلم نمی آید به دو پست تقسیمش کنم!

+++ هنوز خیلی از مواردی که جذبی ها می گویند برایم قابل هضم نیست و به دنبال دلایل دینی و علمی اش هستم. 

++++آدرس کانال تلگرامی که این پست را بر اساس آن نوشته ام:sepasgozari2  (کانال معجزه شکرگذاری- زیر نظر آقای مجید امیرپور)

++++ در ادامه مطلب، پی نوشتهای غیرضروری ولی مرتبط با متن را می خوانید و البته نخواندید هم نخوانده اید! چون ربط مستقیمی به اصل مطلب ندارد و طولانی هم هست. حالا هر جور که خودتان راحتید!


 ++پی نوشتها:

(1) من سر کلاسهایم، حتی یک بار هم پیش نیامده است که در مورد حجاب، روزه، رابطه با جنس مخالف و... نصیحتی بکنم یا تذکری بدهم. حتی اگر صحبتی بین خود دانشجوها پیش آمده باشد، سعی می کنم جانبداری نکنم و آنها را به احترام به نظرات مخالف و بحث منطقی و مستدل توصیه کنم. ولی «نماز» تنها موضوع دینی است که هر وقت پیش آمده است، مستقیماً دانشجوهایم را به خواندنش توصیه کرده ام؛ چون اعتقادی که به آن دارم فراتر از اعتقاد به هر چیز دیگری است. البته این را هم بگویم که اولا من هرگز به کسی نمی گویم بلند شو نماز بخوان! حتی بارها و بارها پیش آمده است که موقع اذان ظهر یا مغرب، با دوستانم بوده ام که اهل نماز نبوده اند و من هیچ وقت نگفته ام بیایید برویم نماز بخوانیم یا چرا شما نماز نمی خوانید و... بلکه فقط گفته ام بچه ها من می روم نماز.  و آنها هم یا التماس دعا گفته اند یا با من آمده اند و کنارم نشسته اند تا نمازم تمام شود. دوم این که، من به کل، اهل خواندن نماز مستحبی نیستم و حتی در شبهای قدر یا در حرم ائمه خیلی کم پیش می آید نماز مستحبی بخوانم. اما به نمازهای پنجگانه به قدر خود خدا ایمان دارم و راستش را بخواهید حتی با نذر نماز اول وقت، به خواسته ام رسیده ام!


(2) در نهایت تاسف و تاثر، باید اعتراف کنم که من در مواردی لنگ می زدم که کاملا به خودم مطمئن بودم! مثلاً می گفتم: «خب! من که کلا آدم سر به زیری هستم!» ولی وقتی تکلیف چله، مراقبت از نگاه بود تازه کشف می کردم که ای بابا! عجب آدم چشم چرانی بوده ام و خودم خبر نداشته ام!!! یا مثلا طی این چله متوجه شدم شاید حدود دو سوم حرفهای روزمره ام غیبت کردن یا گوش دادن بوده است و باورم نمی شد این همه سخت باشد سکوت کردن و همراه نشدن با غیبتها یا باز نکردن باب یک غیبت. گاهی حس می کردم دارم میپکم!


(3) من دیدم درجه خطاهایم بالا است و جیبم جوابگو نیست، به جریمه هایی مثل گفتن تعداد مشخصی ذکر، غذا ریختن برای گنجشکها، محرومیت چند ساعته تا یک روزه از استفاده تفننی از فضای مجازی و...) رو آوردم که مفیدتر هم بود! =)


(4) «رها کردن» هم از آن مواردی بود که از راههای مختلف و کاملاً بی ارتباط به یکدیگر، نشانه های مستقیمی در موردش دریافت کردم و فهمیدم چاره کارم فقط و فقط همین است! دارم تمرینش می کنم و برای من که عادت داشته ام با همه وجود بجنگم و تلاش کنم، رها کردن یکی از سخت ترین، اما ضروری ترین کارهای دنیا است.



دانشجو
۳۱ تیر ۹۸ , ۲۱:۵۳
به نظر شخصی من جذب ربطی به به نظر من جذب ربطی به پاکی ظاهری و باطنی ندانداره. همون خواستن و اعتقاد داشتن به اینکه هستی برات درست می کنه و رها کردن و .... تلاش هم خودش میاد. جذب کرده باشی همه موجودات عالم و از همه مهمتر خودت دست به کار میشین که خواسته تحقق پیدا کنه.... من میتونم صحنه مثلا انتقام شدید از فلانی و لذت ناشی از اون رو تصور کنم و .....
پاکی ظاهری و باطنی ا

برگرفته از: behappy.blog.ir (شارمین امیریان)

پاسخ :

نظرتون محترمه
خودت باش
۲۲ تیر ۹۸ , ۱۵:۳۰
خیلی جالب بود! مخصوصا اصل رها کردن!!!

پاسخ :

فدات
گندم بانو
۱۹ تیر ۹۸ , ۱۷:۵۶
امممممم خب رسیدیم به جذب! :)
اول بگم که عنوان رو خوندم جذَبه حَسن!!!! :)))))))
در کنار حرفای خوبت شارمین جان، یادمون هم نره که صرفا با فکر کردن به اتفاقات خوب و دست روی دست گذاشتن هیچ اتفاق مثبتی نمیوفته!! وقتی میگیم به جای فکر کردن به سوالات کنکور به این فکر کن که تو دانشگاه نشستی، برا اینه که حس لذت رسیدن به هدف رو احساس کنیم و در راه هدف حرکت کنیم. که هیچچچی بی تلاش به دست نمیاد :)
اینو تو خیلی از کتابا خوندم، ولی تازگیا برایان تریسی تو کتاب قدرت برنامه‌ریزی بهش اشاره کرده! ^__* :))))

پاسخ :

=))
حسن که جذبه ای نداره آخه =))))
من کاملا باهات موافقم گندم جان. اگه یادت باشه همین رو تو پست قبلی که در مورد جذب بود هم نوشته بودم. البته من میگم هیچی بی تلاش به دست نمیاد اما همه چیز هم با تلاش به دست نمی یاد. به قول شاعر، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش.

البته جذبی ها یه سری چیزها که اصلا و ابدا با تلاش قابل دستیابی نیست رو هم میگن میشه جذب کرد. ولی همچنان یه سری از حرفهاشون برای من چندان پذیرفتنی نیست.
هوپ ...
۱۹ تیر ۹۸ , ۱۵:۳۰
عجب پست خوبی :-)
دلم رو پاک میکنم چش! 
رها کردن هم واقعا مسئله ی مهمیه! اونم چش

پاسخ :

خوبی از خودته دکتر جان. =)
چشت بی بلا.

رها کردن خیلی مهمه. حتی اگه باعث تحقق خواسته نشه، اقلا از اثرات فرسایشی مشکلات کم می کنه!
فرزاد رفیعیان
۱۸ تیر ۹۸ , ۱۹:۳۷
با خیال راحت اون شب خواستم اینجا کامنت بگذارم

شب تاریک و نهایت آرامش!
وقتی موبایل دستم گرفتم و این صفحه باز شد حشرات بلایی سر انگشتانم آوردند که تا چهار صبح دست و پامو خاروندم
بزحمت اون چهار تا کلمه رو نوشتم همه ریخته بودن دور نور موبایل!
انگار میخواستن در مورد جذب یه چیزی بگن یا بنویسن!
جذاب شده بودم 
جذاب جذاب!
اصلن جذب یعنی این دیگه
فقط شانس آوردم فرامین دینی نداشتم
یعنی در حال نماز نبودم
و گرنه جذب مار و عقرب ها رو هم ریخته بود سرم
تازه میدونم وقتی حافظ میگه:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

یعنی چه؟

پاسخ :

نه دیگه! هر کسی متناسب با درونیات خودش جذب می کنه. ببینید چی به سر کائنات آوردید که نصیبتون از جذب این شده. 
نماز شما اگه مار و عقرب جذب می کنه، حتما دلیلی داره که اون دلیل به خود شما و درونیاتتون برمی گرده! =)


فرزاد رفیعیان
۱۸ تیر ۹۸ , ۱۹:۲۹
سلام
سوال اینجاست
چرا همه پدیده ها و حتی جذب  با فرامین دینی گره میزنیم؟
یا گره میزنند؟
جذب بدون فرامین دینی اتفاق ننی افتد؟
پس مختص مسلمان جماعت است
جذب خارج از خاورمیانه یعنی هیچ؟

من فکر میکنم فراتر از دین قابل بررسی و تحلیل است و این موارد تنها به کانالیزه ذهن ختم میشود

پاسخ :

سلام.
صرفا بحث فرامین دینی، و به ویژه بحث دین خاص نیست که بگیم فقط مختص به افراد معتقد به دین یا فقط مسلمونهاست. اگه دقت کرده باشید نوشتم که تاکید روی پاک کردن همه جسم و جان هست و هر کس از طریق عمل به فرامین دین خودش به این پاکی میرسه و  حتی وقتی از نماز نوشتم، اضافه کردم که کسی که به هر دلیل به نماز اعتقادی نداره به هر شکلی که اعتقادش هست با خدا حرف بزنه. و باز هم اگه دقت بکنید مسائلی که مطرح شده (غیبت نکردن، دروغ نگفتن و...) ابعاد اخلاقی دارند (اگرچه هیچ دینی هم جدای از اخلاق نیست، اما به هر حال اخلاق هم فقط در دین موجود نیست). اگه اینجا تاکید بر نماز شده، اولا یه تاکید انحصاری نیست و دوما طبیعیه وقتی در بین مسلمونها داره بحث میشه، این بحث به اسلام و دین گره بخوره و این لزوما به معنی نفی بقیه نیست و من هم چنین ادعایی نکردم. الان مثلا من می نوشتم اگر مسیحی هستید این طور جذب کنید، اگر لائیک هستید اون طور، فکر می کنید چند نفر مسیحی و لائیک این جا رو می خوندن که چنین توصیه هایی به دردشون بخوره؟! نکته دیگه این که کانالی که من دنبال می کنم و این پست بر اساس اون نوشته شده، بسیاری از منابعش مربوط به نویسندگان غیردینی و غیرمسلمان هست که اگر مایل باشید می تونم اون منابع رو بهتون معرفی کنم. 
و بالاخره این که از کل این پست طولانی، فقط و فقط یک بند و نه بیشتر، به دین ربط داره. چه طور برداشت شما اینه که من جذب رو محدود به دین و مختص مسلمین دونستم؟؟؟!!!
جهت گیری در برابر دین هم به نوع دیگه ای به کانالیزه ذهن ختم میشه.
نازلی
۱۸ تیر ۹۸ , ۱۳:۵۶


چه مطلب خوب درباره قانون جذب گذاشتی شارمین جان. خیلی افراد فکر میکنند قانون جذب یعنی تجسم چیزی که میخوای و جذبش

اما در بپیش زمنیه هایی داره که بهش اشاره کردی و اصلش اینه که هرفرکانسی ارسال کنی (که البته باید اول بصورت باور در تو نهادینه شده باشه ) وقتی تو حواست را متوجه چیزی میکنی - مهم نیست که چی باشه ، قانون جذب در برابر افکار تو عکس‌العمل نشان میده . چه خوب، چه بد و  همون چیزی را که در ذهنت میگذره به سوی تو برمی‌گردونه
 
اما خیلی کارسختیه این کنترل ذهن و ورودی هاش

 

پاسخ :

لطف داری عزیزم. دقیقا همین طوره که میگی.
خیلی سخته. خیلی خیلی سخته. آدم باید مدام حواسش جمع خودش باشه.
مهدی
۱۸ تیر ۹۸ , ۰۹:۴۵
برخلاف اون چیزی که نوشتی, خداییش پی نوشت هات خیییلی خوب بود. شاید حتا مفیدتر و کابردی تر از اصل مطلب!
ممنون از پست خوبت:-)

پاسخ :

واقعا؟! =)
خواهش می کنم. خوبی از خودتونه =)
حمیده
۱۷ تیر ۹۸ , ۲۰:۳۶
من همیشه یه جایی به بعد رها ( شل :)) ) می‌کنم و جواب می‌گیرم. نمی‌دونستم قانونه ^_^

پاسخ :

به من زمین و زمان داره پیغام رها کردن میده! اصن یه وضی!
شنگول العلما
۱۷ تیر ۹۸ , ۱۹:۲۱
سطح متوسط افراد این جوری هستند صدقه می دن برای رفع بلا، صله رحم می رن برای طول عمر،  نماز شب می خونن برای افزایش رزق... 
نمی خوام بگم اشتباهه اما مقام بالاتر هم هست. 
صدقه می دن برای خدا، صله رحم می رن چون خدا دوست داره، نماز شب می خونن چون خدا رو دوست دارن و.... 
این مقام دوم علاوه بر اینکه در عشق بالاتر می رن به نتایج سطح متوسط هم می رسن. 
حالا کسی که قوانین الهی رو رعایت می کنه برای خدا نه برای جذابیت، خود به خود جذاب می شه. و اتفاقا به جذب بالاتر می رسه به طوری که بزرگان گویند بسم الله من العبد بمنزلة کن من المولی. 
عاشق و عبد خدا تکنیک خاصی نداره بسم الله می گه و کارش می شه^_^ 

پاسخ :

اهان. متوجه شدم.
حالا شایدم از همین خودپاکسازی به قصد جذابیت، کم کم به قصد و نیت الهی هم برسیم! ^_^ 
مهربانو
۱۷ تیر ۹۸ , ۱۵:۱۶
ظاهرا خیلی چیزا از جذب نمی دونستم .
چقدر سخته شارمین جون :((

پاسخ :

منم اینا رو قبل از آشنایی با اون کانال نمی دونستم.
خداییش سخته =( ولی فکر کنم شدنی باشه. =)
محبوب حبیب
۱۷ تیر ۹۸ , ۰۸:۲۳
ُسلام
بسیار عالی 
ممنونم

پاسخ :

سلام.
لطف دارید.
زنده باشید.
فرزاد رفیعیان
۱۶ تیر ۹۸ , ۲۲:۵۳
سلام
هنوز نصف مطالب این پست را نخوانده ام که ده ها بار انگشتانم را خوارانده ام

تصور کنید در چه شرایطی کامنت میگذارم
علت:
در باغ دراز کشیده ام  
همه حشرات به سمت نور صفحه موبایل هجوم آورده اند
و انگشتان دستم را میگزند
بروم تا بعد


پاسخ :

سلام.
بعد از مدتها... خوش اومدید.

کامنت گذاشتن با اعمال شاقه همینه! =)

پسر کوچولو رو از طرف من ببوسید.
مخ سوخته
۱۶ تیر ۹۸ , ۲۰:۳۴
جذب را اصلا نمیفهممش
 البته با این تقریر شما شاید بشه بین جذب و مسأله ی ایمان به هدف و آثار آن آنالوژی برقرار کرد آثاری مثل امداد، توکل، انتظار، صبر و... البته نه به معنای عوامانه شان
به نظرم تمایزشون اینه که جذب به دنبال تبیین یک رابطه‌ی بدون توجیه و بیش از حد عملگرایانه بین اعمال خاص و نتایج مطلوب است و در آن خبری از توجیه منطقی‌ای که در ایمان هست نیست. هسته‌ی ایمان و جذب در حالت حقیقی باور به هدفمندی و حرکت و هماهنگی جهانه (از هر نوع) که حاصلش دو عنصر وظیفه و امیده که این امید هم نتیجه خود به خودی وظیفه گراییه نه چیز دیگه

پاسخ :

سلام.
من هم خیلی از مسائل مربوط به جذب رو درک نمی کنم و برام پذیرفتنی نیست. بنابراین نه می پذیرم و نه رد می کنم. شاید زمانی دلیلی موافق یا مخالف پیدا کردم.

رحیم فلاحتی
۱۶ تیر ۹۸ , ۲۰:۰۳
سلام 

نکته های تازه ای برای من داشت . در مورد " جذب " چیزی نمی دانستم و یا بهتر است بگویم اینگونه نگاه نکرده بودم .

ممنونم !

پاسخ :

سلام.

خواهش می کنم. زنده باشید. 🌺
مشتاقٌ الیه
۱۶ تیر ۹۸ , ۱۸:۳۰
سلام. مشکل اصلی من همین بود. این روزها همه میگن قانون جذب قانون جذب ولی مثلا یتیم شدن هم نوعشون رو میخوان...
خیلی خوب نوشته بودید، پستتون رو به هرکس بتونم معرفی خواهم کرد :)
خدا قوت

پاسخ :

سلام.
اصلا کسی که بدخواه دیگرون باشه وجودش پر از انرژی منفی میشه و نمی تونه خوبی رو جذب کنه.
زنده باشید. لطف دارید.
شنگول العلما
۱۶ تیر ۹۸ , ۱۷:۲۰
مهم ترین قانون جذب اینه که نخوایم جذاب باشیم^_^. 
بخوایم قوانین الهی رو رعایت کنیم که جاذب باشیم هیچ اتفاقی نمی افتد. 
نقل به مضمون عمل را برای خدا خالص کنید تا خداوند بهترین مصلحت را بفرستد حدیث معروف حضرت زهرا س.  ^_^. 



پاسخ :

شما که کل کاسه کوزه های ما رو ریختید به هم برادر! =)
مگه یه جاهایی خود ائمه از رعایت یه سری قوانین الهی، با هدف جذب خواسته ها نگفتن؟ مثل اونجایی که می فرمایند برای گشایش روزی صدقه بدید (نه عین حدیث یادمه نه گوینده!). 

برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan