کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

چرا باید (برخی) دانشجوها را انداخت؟!


دانشجویی که دیر سر کلاس می رود، زیاد غیبت دارد، سر کلاس خواب است و نه به درس گوش می دهد و نه در هیچ فعالیت کلاسی شرکت می کند، معنی اش این است که در زندگی اش برنامه ریزی درستی ندارد. حالا یا اهل برنامه ریزی نیست یا برایش اهمیتی ندارد یا بلد نیست!


دانشجویی که در آزمون میان ترم شرکت نمی کند یا شرکت می کند و نمره پایینی می گیرد ولی برای جبران آن نه تلاش می کند برای آزمون پایانی بیشتر درس بخواند و نه هیچ فعالیت کلاسی و تکلیف فراکلاسی انجام می دهد، یعنی هیچ آینده نگری ندارد و باری به هر جهت پیش می رود و شعارش این است که بالاخره یک طوری می شود!


دانشجویی که در امتحانها تقلب می کند، یعنی به این اعتقاد دارد که هدف وسیله را توجیه می کند و به جای تلاش و صرف وقت و هزینه، باید از راه ممکنی برای رسیدن به اهداف کمک گرفت، حتی اگر از یک طرف حق دیگرانی که نمی خواهند یا نمی توانند تقلب کنند ضایع شود و از طرف دیگر خودش از کسب دانش، نگرش و مهارتهای ضروری مربوط به رشته محروم بماند.


دانشجویی که هیچ نوع تلاشی برای نمره گرفتن و پاس کردن واحدهای درسی اش نکرده است و بعد از اعلام نمرات دور می افتد که با دروغ و سیاه نمایی و تظاهر و خواهش و التماس و قول و قرارداد از استادش نمره قبولی بگیرد، یعنی علاوه بر دروغگو و متظاهر بودن، آدم مسولیت پذیری نیست و نمی خواهد عواقب کم کاریهایش را بپذیرد و همه چیز را به گردن این و آن می اندازد و دیگران را مقصر و خودش را مظلوم و مقهور شرایط می داند و معتقد است حالا دیگران باید کاری برای او بکنند تا اتفاق بدی نیفتد.


حالا همه این ویژگیها را بگذارید کنار هم و یک جوان بدون برنامه ریزی، بدون آینده نگری، باری به هر جهت، متقلب، ضایع کننده حقوق دیگران، فاقد توانمندی و دانش لازم، دروغگو، متظاهر، بی مسوولیت، آویزان، توجیه گر و... را در نظر بگیرید.

آیا شما حاضرید به یک روانشناس، یا پزشک یا مهندس یا متخصص یا... با این ویژگیها مراجعه کنید و در کارهایتان از او کمک بگیرید یا مثلاً کودکتان را به معلمی با این ویژگی ها بسپارید؟ حاضرید در انتخابات بعدی به کسی با این وِیژگیها رأی بدهید؟ حاضرید امام جمعه، اعضای شورای شهر، استاندار، فرماندار، رییس جمهور، وزرا و هر کدام از مقامات مسوول کشور چنین ویژگیهایی داشته باشند؟ بدون شک نه!


خب این روان شناس، پزشک، مهندس، متخصص، معلم، امام جمعه، اعضای شورای شهر، استاندار، فرماندار، رییس جمهور، وزرا و هر کدام از مقامات مسوول کشور از کجا می آیند؟! خدا که در آسمان را باز نمی کند و آنها را برای ما بفرستد. دست کم بخشی از این افراد همانهایی هستند که از دانشگاههای کشور فارغ التحصیل و بعد جذب مشاغل و مناصب مختلف می شوند. 


درست است که یک استاد به تنهایی نمی تواند از ورود چنین افرادی به جامعه جلوگیری کند، ولی دست کم می تواند با ندادن نمره ناحق به افرادی با این ویژگیها، خودش را در خطاها و چه بسا جنایتهای آینده این افراد شریک نکند. یک استاد می تواند ارتباط این رفتارهای ظاهرا کوچک و معمولی و پیش پا افتاده در دوران دانشجویی را با شکل گیری غلط شخصیت اخلاقی و حرفه ای روشن کند تا دانشجوها ذهنشان کمی بازتر شود. حتی اگر یک دانشجو از این حرفها به خودش بیاید هم ارزشمند است.


من نمی گویم سختگیری زیاد و اضافه لازم است؛ ولی تا این حد آسان گیری که هر ننه قمری وارد دانشگاه شود و بدون هیچ تلاشی و به قول معروف فقط «ماچکی» نمره بگیرد و فارغ التحصیل شود هم خیلی درد است؛ خیلی زیاد.


+نقل از وبلاگ یواشکی گذشته ام!

++ می دانم چه حس بدی است این که یک وبلاگ پر از پستهای رمزی باشد. بنابراین قول می دهم از این به بعد به ازای هر پست رمزی، حداقل سه پست بدون رمز داشته باشم!

اعظم 46
۳۰ دی ۹۷ , ۱۹:۰۲
عزیزم خانه از پای بست  ویران است 
قبلا متوسطه دوم بودم الان متوسطه ی اولم همون راهنمایی سابق دانش آموز داریم به سختی اسم خودش رو می نویسه یعنی شش سال درس ومدرسه فقط حروف الفبا رو یادگرفته ریاضی وسایر درسها هیچ 

جالبه یکی شون رو فرستادیم اداره همراه با خط و دیکتش دیکته ای در حد یک جمله متوسط که یک خط هم نمی شد با اصرار دبیران وپیگیری مدیر بالاخره فرستادنش مدرسه استثایی اونوقت مادرش همه ی مارو از دم مورد عنایت (نفرین ) قرار داد
 حالا به درجات مختلف از این بی مسئولیتی دانش آموزان داریم که دبیران برا پایین نیامدن راند مان کلاسی ومدرسه واز طرفی فشار اداره که اگه مردود بشن بار مالی زیادی به آموزش وپرورش وارد می شه باید قبول بشن واز سیستم خارج بشن اینا همونی هستن که عادت به نمره مفت دارن ونتیجه اینکه می آن گیر شما می افتند



پاسخ :

سلام. خوش اومدی.

متاسفانه همین طوره. آموزش و پرورش هم مدتهاست بازیچه یه عده آدم بیسواد شده که نمی دونن چه جوری هدایتش کنن و بهترین روزهای زندگی بچه هامون با تصمیمها و سیاستهای بدون تدبیرشون خراب میشه و بعد نتیجه میشه همین!
Reyhane R
۳۰ دی ۹۷ , ۱۶:۱۹
سلام شارمین عزیز.
پست و بعدش هم کامنت ها رو خوندم.
میدونی علاوه بر همه اینها ما مردمی هستیم که راحت طلب شدیم و همیشه میخوایم سریع و بدون دردسر به نتیجه برسیم.نمیدونم دلیلش چی میتونه باشه.
مدارک دانشگاهی که دهه های هفتاد و هشتاد و با کلی تلاش و زحمت گرفته میشد کجا و مدارک این سالها که به قول شما دانشجوهای امروز با پول و پارتی و بدون اینکه ای ذره ای به خودشون زحمت بدن میگیرن کجا! 

پاسخ :

سلام ریحانه جان.
دقیقا همین طوره. مردم ما باهوش اما راحت طلبن.

هنوزم گاهی دانشجوهای خوب و سختکوش پیدا میشن ولی خیلی خیلی کم هستند
آرزو
۲۸ دی ۹۷ , ۲۳:۵۰
پدر خودم از همه بدتره.می رن پیشش،ایشونم که روش نمیشه بگه نه منو تحت فشار میزاره.باور کن الان اگه اس ام اس طولااانی بابام رو برات بفرستم می مونی توش.نوشته بترس از نفرین اینا که می اندازی حتی برگه سفید رو 10 بده تا بعدا نفرینشون من و مادرت و همسرت و بچه هات رو گرفتار نکنه.یعنی از عصبانیت می لرزیدم پشت سر هم اس ام اس.منم در یه حرکت انتحاری تموم اونایی که گفته بود رو نمره هاشونو ثبت نهایی کردم با همون 3 و 4 خودشون.والا.اینجا چون کوچکه شماره موبایل خودمو پیدا کردند و زنگ می زدند.جواب همه رو می تونم بدم اگه بابام دست از سرم برداره.دانشجو دارم امتحان میان ترم نیومده بود بده رفته بود برای یه جشنی خوانندگی بعد حالا پدر و مادرش رفتن پیش بابام ما پول نداریم با بدبختی پول دانشگاه آزاد میدیم 20 روز دیگه باید پسرم بره سربازی به دخترت بگو 2 رو بکنه 10.بابام گفته باشه حتما.بعد به من میگه تو می خوای منو جلوی مردم کوچک کنی.یعنی باور کن می خوام از ترم بعد نرم این قدر هر ترم اعصابمو خرد می کنن.

پاسخ :

عجب اوضاعی داری.
دقیقا بدترین قسمتش اونجاست که طوری برخورد می کنن انگار استاد داره به دانشجو ظلم می کنه. آخه قبول شدن و نشدن این دانشجوها که سود و ضرر شخصی برای ما نداره. کاش اون موقع که جیک جیک مستونشون بود فکر زمستونشون بود.
کاش میشد دانشگاهی که تو منطقه خودتون نباشه رزومه بدی بری اونجا.
آرزو
۲۷ دی ۹۷ , ۱۶:۵۷
من استاد حق التدریس دانشگاه آزاد یه شهرستان کوچیکم که فقط به خاطر اینکه اینجا نمره مفتی میدن دانشجو میاد.منم به عنوان سخت گیرترین استاد شناخته شده ام.چرا؟برای اینکه می گم از 6 به بالا رو 10 می کنم و زیر 6 رو همون نمره ی خودشون رو می دم.اما خب چی بگم که واقعا دلم راضی نیست عذاب وجدان شدید هم می گیرم که مجبورم برای مثال به پسر پسر عموی بابام ناحقانه 8 نمره اضافه کنم .واقعا تو بد شرایطی هستم.هی می گم پدر من اینا حق الناسه کو گوش شنوا.خدا می دونه چه قدر دعوا و داد و بیداد و قهر داشتم تا الان فقط به این مرحله رسیده که ترمی 1 یا 2 نفر از فامیل رو قبول می کنم.اونم بچه هایی که تا دانشگاه فقط 10 دقیقه راهه که بیان سر کلاس و همه از دم بیکار و علاف.حتی 1 جلسه حتی 1 بار برای آشنایی هم نیومدند سر کلاس که بگن اصلا کتاب امتحان چیه؟هیییییچیا.
یه برگه دارم سفید سفید تحویل داده پشتش نوشته
با سلام اینجانب فلانی کارمند فلان جا هستم برای خدمت به مردم جهت اطلاع
یعنی این قددددر زورم گرفت از دست نامه نوشتنش که خدا بدونه.چی بگم هی.یه مشت لیسانسه ی کاملا بی مسئولیت ،بی فکر و طلبکار از همه داریم تحویل می دیم که بعدا ادعا دارند ما با لیسانس( و بعد هم فوق لیسانس) بریم کار یدی؟ما فقط پشت میز نشینیم
دایتان زیاد دارم اگه بخوام بگم فکر کنم خودشون چند تا پست می سن

پاسخ :

وای جدی میگی آرزو جان؟ حتی این که ۶ به بالا رو ۱۰ بدی به نظر من ارفاق زیادیه. چه شرایطیه که مجبورت می کنی چنین کاری انجام بدی.
واقعا این اتفاقها روح آدم رو فرسایش میده
آبی
۲۷ دی ۹۷ , ۱۶:۵۵
سلام و وقت بخیر
شارمین عزیز من سی سال سن دارم و راستش رو بخوای با اینکه از دانشگاه برتر با معدل 19.17فارغ التحصیل شدم دو سال زمان برد تا بتونم به عنوان استاد وارد دانشگاه بشم درسته منم با این شرایط با دشواری تونستم سرکار بروم شاید نشه عمق دوسال رنج درونی منو کسی بفهمه دوسال به ظاهر زمان زیادی نیست اما برای من که همیشه هدفم بهترین ها بوده عشق دانشگاه در وجودم ذاتی نهفته س دوسال دور بودن برام غیرقابل انتظار و تحمل بود من باید همان اول با معدل بالا جذب همان دانشگاه برتر بعنوان استاد میشدم اما ناحقی کردند و کمی طول کشید معادلات در کشورمون پیچیده س تر و خشک نمیکنه.
جذب هیات علمی محدودیت های خاص خودشو داره به سادگی نیست متقاضی هم که حتما میدونی زیاد هست من اخیرا در فراخوان جذب هیات علمی شرکت کردم پرونده ام در حال رسیدگی ست کمی پروسه رسیدگی شون طولانیه به هر حال موضوع مهمیه و هیات علمی شدن نقطه عطف یک استادست.
من نگرانی چندانی ندارم مطمئنم هیات علمی میشم تمام شرایط دارم رزومه ام خوبه
دانشگاه دولتی تدریس میکنم کاملا راضی ام.
برای شارمین عزیزم هم آرزو بهترین ها دارم ایشالا موفق و موفق تر بشی و سختی هات کمرنگ بشه مهم هدف و عشقه باشه سختی معنا نداره.

پاسخ :

سلام. وقتت به خیر عزیزم.
من از سال دوم دکتری تدریس در دانشگاه رو شروع کردم و الان که تقریبا یک سال از دفاع از تزم میگذره هنوز شرایطم همونه. البته میدونم به این سرعت نباید انتظار جذب داشت.
منم رزومه قوی دارم و تو همه مقاطع با معدل بالا  و از یکی از دانشگاههای برتر فارغ التحصیل شدم. ولی نتیجه ای که انتظارش رو داشتم اتفاق نیفتاد. 
من سختی این دو سال رو کاملا درک میکنم. باز خدا رو شکر شما تونستی تو دانشگاه خودتون تدریس کنی. دانشگاه ما که حتی برای تدریسمون تو دانشگاههای دیگه سنگ جلوی پامون میندازن.

پروسه رسیدگی به پرونده های جذب، واقعا زیادی طول میکشه و این خیلی بده.

چه خوب که اطمینان داری جذب میشی. راستش رو بخوای من از جانب خودم اطمینان دارم ولی شرایطی که در جذب می بینم اصلا امیدوارکننده نیست. کم پیش میاد کسی صرفا به خاطر توانمندی و استحقاقش جذب بشه.

مرسی آبی جان. امیدوارم زودتر بیای بگی عضو هیات علمی یه دانشگاه خوب شدی. 

حمیده
۲۷ دی ۹۷ , ۱۵:۵۴
تصمیم گرفتم از این به بعد هروقت خواستم غر بزنم به جای حمیده بنویسم مسعود فراستی :)))))))))))

پاسخ :

😂😂😂

رضا
۲۷ دی ۹۷ , ۱۲:۲۲

در دوران دانشجویی ما موارد این‌چنینی هم وجود داشت اما اینقدر گسترده و شایع نبود.

در اون دوره یه دانشگاه سراسری بود یه دانشگاه آزاد، و رقابت سختی هم برای ورود به دانشگاه وجود داشت و مثل حالا نبود که سرِ هر گذر یه دانشگاه وجود داره! و افراد دو دسته‌اند یا دانشجو یا غیر‌دانشجو! نمی‌خوام بگم الان دانشجوها زحمت کمتری برای ورود به دانشگاه می‌کشن اما به صرف داشتن پول و توان پرداخت شهریه می‌شه به راحتی دانشجو شد حتی الان خیلی از دانشگاه‌های معتبر تحت عناوین مختلف(مثل پردیس خودگران) و با دریافت شهریه دانشجو می‌گیرند. وقتی شما برای به دست اوردن چیزی زحمت بیشتری کشیده باشی به طور طبیعی بیشتر قدرش رو می دونی و سعی می‌کنی بیشترین بهره رو ببری. مثل زحمت و  تلاش برای ورود به دانشگاه در سال‌های دورتر.


 از طرفی یک روحیۀ نسبتا معمول بین ایرانی‌جماعت اینه که ترجیح می‌ده با کمترین زحمت و تلاش به چیزی که می‌خواد برسه، ار مسائل پیش افتاده تا اموری جدی‌تر، یه نمونه آشنا تضییع حقوق دیگران در صف! طرف می‌یاد مثلا از یه نفر سوال بپرسه بعدش همونجا می‌ایسته تا بقیه فکر کنن نوبت گرفته بود یا با همون شخصه( و احتمالا تو دلش هم از زرنگی‌ش(!؟) احساس غرور هم می‌کنه!). در دانشگاه همین رفتا‌رهایی که ذکر کردید بیانگر همین موضوعه، دانشجوهایی که صرفا می‌خوان واحدها رو –حالا با هر ترفندی- پاس کنند و یه مدرک دانشگاهی داشته باشند. برای خیلی از مسئولینِ این دانشگاه‌های قارچ گونه هم آمار دانشجوهای جذب شده و فارغ‌التحصیل اهمیت بیشتری داره تا کیفیت و کارآمدی خروجی‌های دانشگاه.


در طرف دیگه ماجرا نهادهای معیوب و ناکارآمد و فاسد هستند که به این سیکل معیوبی که گفتم دامن می‌زنند. باز در یک مثال آشنا، یه نفر برای یه وام چند میلیونی باید پروسه آزاردهنده و طاقت‌فرسایی رو طی کنه اما بعضی به یُمن رانت و زد و بند وام‌های چند صد میلیاری می‌گیرند و حتی از بازپرداختش هم سرباز می‌زنند. چندین سال قبل بود که موضع بورسیه‌های غیرقانونی دکترا مطرح شد و در نهایت به سرانجام روشن و مشخصی هم نرسید. خیلی‌ها که شایستگی و استحقاقش رو داشتند از ادامه تحصیل بازموندند تا یه عده نورچشمی و دسته‌چین شده بتونند مدرک دکترا بگیرند و بعد هم به عنوان استاد و هیئت‌علمی جذب بشند.

برای شخصی که با این روند به استادی رسیده تربیت دانشجوهایی که به لحاظ علمی و عملی کارآمد باشن چقدر اهمیت داره!؟ اصلا توانایی پرورش چنین دانشجوهایی رو داره؟

یا چند درصد اساتید دا نشگاه‌ها این دغدغه‌هایی که شما در این پست مطرح کردید رو دارن؟


در این چرخۀ معیوب همه به نوعی نقش دارند(حاکمیت، مدیران/تصمیم‌گیران، مردم/فرهنگ رایجِ جامعه) اما نه تنها شخص یا نهادی تلاشی برای تصحیح و تغییر نمی کنه بلکه همگی نقش خودشون رو هم منکر می‌شن!


+راستش منم وقتی وارد وبلاگی می‌شم که بیشتر پست‌هاش رمزداره حس خوبی نمی‌گیرم. از طرفی قابل درکه که نویسندۀ بلاگ بخواد یک سری نوشته‌های خصوصی‌ترش در معرض دید همه نباشه. پس خیلی خودتون رو درگیر تناسب و میزان پست عمومی و رمزدار نکنید.

من که جزء خاصان بارگاه همایونی بوده و اون پست‌ها رو هم می خونم!

پاسخ :

الان وضعیت وحشتناکه. حتی کسایی که پول ندارن راحت وارد دانشگاه میشن. خیلی راحت! یه سری موارد رو تو پستهای خصوصی می نویسم.

کامنتتون خیلی خوب بود. خیلی باهاتون موافقم.

+ رمز رو عوض می کنم ببینم بازم همین حرفها رو می زنید یا نظرتون عوض میشه =)
حمیده
۲۷ دی ۹۷ , ۱۲:۰۹
انصافا این دفعه هیچ حرفی ندارم حق با توعه :| :))))))

پاسخ :

آخییییش... همه ش منتظر بودم بیای از اون حرفایی که در واکنش به استوریم گفتی بگیا =)
آرزو
۲۶ دی ۹۷ , ۱۶:۰۰
سلام خانم دکتر عزیز.من از اون دست خواننده های خاموشم که خیلی وقته پست های عمومی تون رو می خونم و شما رو دنبال می کنم اما همیشه خاموش ولی برای این پست نتونستم کامنت نزارم.جانا سخن از زبان ما می گویی.حالا به تمام اون شرایط بالا یه سهرستان کوچک هم اضافه کنید و اینکه همه همو می شناسند و من تو این شرایط استاد هستم.باورتون میشه 10 روز گذشته و هنوز برگه ها رو تصحیح نکردم به خاطر سفارشات فلانی و بهمانی.آخه به کی بگم که من 0 رو مجبورم حداقل 12 کنم.تمام انرژیم گرفته شده.

پاسخ :

سلام آرزو جان. 
خوش اومدی. 
خیلی خوشحالم که روشن شدی (و امیدوارم روشن بمونی)
و خیلی خوشحالم که همکار هستیم. 
به قول آبی عزیز، اساتید بهتر و بیشتر می تونن این پست رو درک کنند.

واقعا حق داری... 12 نمره دادن اونم به کسی که به خودش زحمت نداده حتی به جلد کتاب نگاه کنه خیلی سنگینه. چرا نمیشه این سفارشها رو نادیده گرفت؟ برات بد میشه؟
نازلی
۲۶ دی ۹۷ , ۰۹:۳۶
دوران دانشجوییم اوردی جلو چشمم خخخ
شوخی میکنم من دانشجوی خیلی مثبتی بودم

پاسخ :

نازلی &) =)))
به خاطر همینه که الان آدم موفقی هستی نازلی جان.
آبی
۲۵ دی ۹۷ , ۲۳:۵۷
وقت تون بخیر شارمین جان
چه موضوع جالبی دقیقا حرفهای منم هست هر استادی خیلی بهتر و عمیق تر متوجه نوشته هات میشه متاسفانه داشتن مدرک دانشگاهی در زمان حال بیشتر حالت انجام وظیفه برای دانشجویان شده دانشگاه بیایند تا اطرافیان و خانواده و خودشان گول بزنند که مثلا در حال تحصیل هستند هیچ انگیزه ای پشت ش نهفته نیست این بی انگیزگی رو حاکمیت با سیاستهای نادرست اشتغال ایجاد کرده اما دلیل نمیشه یک جوان چهار تا شش سال وقت ش رو بسوزنه و حتما بدون انگیزه هم شده وارد دانشگاه بشه این خود اجباری معنا نداره .
عجیب تر و دردناک تر از همه این موارد خانم شارمین عزیز حجم گروهی که به اسم و عدد فارغ التحصیل میشن به لیسانس قانع نیستند ارشد میخونند متاسفانه جایگاه ارشد و دکترا به سخره گرفتند و حاکمیت و سیستم علمی کشور به سمت پول رفته شارمین جان سیاستها غلطه در جامعه ای که برنامه ریزی نداره از مدرسه دانشگاه سرکار همه و همه بی برنامه ست آدمها تحت تاثیر قرار میگیرند طرف دیپلم به زور گرفته راحت در همین دانشگاه هایی که قارچی دراومدن و پول جمع میکنند مدرک دکتراش گرفته کی این راه باز گذاشته ؟؟بله مسوولین
نظر شخصی منه دانشجو 20 تا 30 درصد مقصره 60 تا 70 درصد مسوولین مقصرن که در ذهن یک جوان جا افتاده حالا اونایی که درس خوندن چی شدند!!(فارغ التحصیلان بیکار)حالا اونایی که سرکلاس نیامدند درس نخواندن آخر هر طور بوده مدرک گرفتند با پول میشه ارشد هم رفت این ذهنیتهایی ست که مسوولین در جوانان ایجاد کردند و نوعی بی انگیزگی و بی برنامه بودن حاصلش بود خب طرف با خودش میگه درس هم نخواند باز مدرک میگیره و شغل های این کشور الگو جهان اسلام هم هر کی هرکیه پارتی و پسر خاله دختر عمو مدیراداره باشه تمامه اگر هم نداشته باشه اونم هیچی با بهترین معدل گوشه خونه باید مدرکش خاک بخوره من خودم این تحلیل قبول ندارم درس و آموختن ارزش ش بیشتر از شغل و درآمده ولی خب حقیقت جامعه چیز دیگریه و همه عاشق و تشنه علم نیستند مدرک وسیله ای برای دستیبایی به جایگاه شغلی میدونند.
میان ترم و پایان ترم الان دیگه برای دانشجویان موجب استرس و تلاش نیست همه چی تغییر کرده یک شب قبل امتحان یادشون میاد بله دانشجوست و فردا قراره برگه امتحان پاسخ بده .
شعارش این است که بالاخره یک طوری می شود!
حتما میدونی چه کسانی این شعار میدن افرادی که هیچ هدف مشخص و خاصی ندارند برای سرگرمی و فریب دانشگاه اومدند کسانیکه دنبال نمره خوب نیستند فقط میخوان مدرک بگیرن دلشون یا به پارتی داشتن و صدالبته به سیستم معیوب استخدامی کشور امیدواره یا هیچ چیز دیگر .
شارمین جان یک سوال انصافا در سیستم کشورمون چیزی به نام نظم تدبیر و صاحب نظر بامسوولیت دیده اید؟ به همه تعمیم نمیدم برخی واقعا به پشتوانه علم و توانمندیشان وارد عرصه شدند اما منظورم اقلیت نیست اکثریت هست به جوانان منتقل میشه وقتی 4 دهه هر کجا دست بگذاریم بی تدبیری حاکم باشد تدبیر و مسوولیت پذیری برای نسل جوان رنگ می بازه.
همکلاسی در مدرسه داشتم ماشاالله استاد تقلب و توجیه بود نمی دونم چه طوری دیپلم تونست بگیره یکبار یک جایی دیدمش گفت شاغل شرکت نفت شده نمیدونستم باید چه عکس العملی نشون بدهم لبخند یا تعجب دقیقا دوران دانشگاه بهترین هم دانشگاهی ام که انصافا درس خوان درجه یک بود از دانشگاه برتر فارغ التحصیل شده باهاش در تماس هستم سالها بیکار بود حالا یک جا غیردولتی با حقوق کم مشغول شده اصلا حقش نیست متاسفانه اخیرا دو تا از دانشجوهامو دیدم دستفروشی میکردند فاجعه ست جوانانی که بشدت باهوش بودنداینها نمونه های درسخوان و درس نخوان های جامعه ماست کفه ترازو رو ببینیم دردناکه.
به خدا همین بی عدالتی ها معادلات تغییر داده انگیزه امید هدف گرایی مسوولیت پذیری از همه میگیره .
من اگر زمان به عقب برگرده حتما باز هم همان درسخوانی خواهم بود که بودم هدفم و انگیزه ام تغییر نکرد از زحمتهایی که کشیدم پشیمان نیستم عشق به درس در ذات منه هیچ چیزی نمیتونه تغییرش بده درسته به خواسته خودم استاد شدن رسیدم (خواسته ای که صرفا عشق به محیط علمی بوده نه دست یافتن به مسائل مالی) خیلی زیاد معتقدم عشق به آموختن اینقدر والاست که فراتر از رسیدن به شغل ست اما خب باید بپذیریم همه عشق درس خوندن ندارند عده ای برای آینده شغلی فقط دانشگاه انتخاب کردند وقتی این آینده نامبهم باشه و بی عدالتی ها هم در همه گروه ها به چشم بیاد اثرات منفی میذاره.
یک زمانی فکر میکردم دانشگاه آزاد (براشون احترام قائلم)خب درصد درسخوان زیاد ندارد واقعیت ست دنبال سیاه نمایی و خواهش برای نمره گرفتن هستند دوران دانشجویی خودم زیاد عمق این مسله در دانشگاه دولتی حس نکردم چون صرفا یک دانشجو بودم سرم تو لاک خودم بود زمانیکه استاد دانشگاه شدم عمق این مسله در دانشگاه دولتی متوجه شدم دانشجویان درسخوانی که در رقابت سخت آزمون ورودی دانشگاه قبول شدند اما در دانشگاه خیالشان خیلی کاذب راحته اصولا درسخوانان اعتماد به سقف میشه توصیفشان کرد هر چند حالشان بهتر از دانشگاههای دیگرست اما خب.
مهم ترین دلیلش بی برنامه بودن سیستم و ترویج دورغگویی مظلوم نمایی ست جوان یک جامعه هر چه ببیند انجام میدهد مثل ریاکاری که هیچکس نمیتونه کتمان بکنه در ذهن مردم نهادینه کردند و آثارش همه جا بروز پیدا میکند.
امام جمعه، اعضای شورای شهر، استاندار، فرماندار، رییس جمهور، وزرا و هر کدام از مقامات مسوول کشور از کجا می آیند؟!
دقیقا از همین دانشگاهها و با چنین سیستم معیوبی بر آمدند که وضع جامعه چنین شده البته سالهاست توانمندی و دانش مسوولیت پذیری شرط نیست مسائل سیاسی حزبی و عقیدتی شرط هست درسته؟
اینجا ایران هست عقاید شخصی و مذهبی الویت ست نه مسوولیت پذیری و دانش
اینجا ایران است ایدئولوژی دینی الویت ست نه نخبگی و تخصص.
بله یک استاد هر چند کم می تواند موثر باشد اما ریشه موضوع خیلی عمیق تر از این حرفهاست منم سخت گیربهای لازم نسبت به دانشجوهام دارم صد در صد یک استاد باتعهد نباید ناحقی بکنه نباید در ایجاد بی عدالتی های دیگه باز شریک جرم بشه و بی انگیزگی دیگری رو در وجود یک دانشجو توانمند ایجاد کنه نمره خوب حق یک دانشجو پرتلاش و توانمنده.
شارمین جان همه یک طرف آن بخشی که دانشجو زیر برگه توجیات می نویسه یک طرف واقعا !! البته دانشجوهام خیلی کم اینکارو میکنند یکبار فقط زیر برگه امتحان یک خط دانشجوم توجیه نوشت مغزم سوت کشید نمیدونم اینو چه طوری درست کرده بود چنین توجیه ای اونم از یک دانشجو خوب واقعا بعید بود نمره پایینی گرفت بعدا دیده بودمش دلخور بود گفت استاد سخت میگیری گفت استیون هاوکینگ نیست یک چیز هم طلبکار شد چنان مظلوم نمایی کرد مثلا مقصر نبوده.
سیستم دانشگاهی اگر ذهن دانشجو روشن کند که ورود به دانشگاه یعنی مسوولیت پذیری و یادگیری مطمئنا همه کل دانشجوها به خودشون می آیند درسته من و شما هم به سهم خودمون باید بخوبی وظایف مون انجام بدیم منم با دقت خیلی زیاد نمره واقعی میدم همه میدونند من روی نمره کاملا جدی هستم .
شارمین جان من از اینکه اینهمه زحمت کشیدم درس خوندم و می بینیم هر ننه قمری فارغ التحصیل ارشد و دکتراست از حسادت مطمئنا نه حسادت به چی آخه به هر حال من به نوعی به حق خودم رسیدم فقط از اینهمه فارغ التحصیل پروری بی حدومرز و مضحک حکومت الگو جهانیان شوکه میشم از درد هم فراتر دچار شوک و بی حسی مطلق میشم .   

پاسخ :

وقت شما هم به خیر آبی جان.

به نظرم سیاستهای غلطی که در رابطه با آموزش و پرورش و آموزش عالی در کشورمون هست، جزء بدترین و فاجعه آمیزترین ظلمها و بی تدبیری هایی هست که در کشور وجود داره. چون اثرات مخربش از همه سیاستهای غلط دیگه بیشتر و عمیق تره. چه بسا زندگی بخش بزرگی از افراد جامعه به خاطر این سیاستها به نابودی کشیده شده. 

متاسفانه در دانشگاهها بی حساب و کتاب به روی جوونها و غیرجوونها باز شده و فقط و فقط با صرف کمی هزینه به راحتی میشه وارد دانشگاه شد و مدرک گرفت و بعد هم مدعی بود که من ارشد دارم، دکتری دارم و باید جایگاهی داشته باشم. در حالی که ارشد و دکتری داشتن، لزوما به معنی سواد و مهارت داشتن نیست. دیگه من و شما که داریم با دانشجوهای این مملکت سر و کله می زنیم می دونیم تو دانشگاهها چه خبره. با پول و پارتی و زبون بازی نمره می گیرن و فارغ التحصیل میشن و سر کار میرن و گند میزنن به همه چیز! از زمین و زمان هم طلبکارن.

استادهایی مثل ما که روی الکی نمره ندادن و کار کشیدن از دانشجو و بالا بردن سطح سواد حساسند به عنوان استادهای سختگیر شناخته میشن و گاهی یه جوری باهامون برخورد میشه انگار داریم به دانشجو ظلم می کنیم. در حالی که ظلم اونه که مرتب داریم دانشجوهای بی سواد و مدعی تحویل جامعه میدیم و هی هم به خودمون می نازیم که در فلان رشته فلان تعداد فارغ التحصیل داریم! چه جور فارغ التحصیلی؟! این دیگه مهم نیست. فقط دلمون به آمار کمی خوشه.. بی خیال کیفیت!

به نظر من که این حکومت و این ملت خوب به هم میان! خود ما مردم هم فارغ از سیاستهای حاکم، اکثرا راحت طلب و باری به هر جهت و هیجانی هستیم و خودمون هم به خودمون و به همدیگه رحم نمی کنیم. انکار نمی کنم که سیاستهای غلط حکومتی در این موضوع تقش داره ولی به نظر من نقشش بیشتر از هر چیز نقش تشدید کننده هست نه تولیدکننده. ما مردم بیشتر از این که دنبال کسب آگاهی و رشد باشیم، با موج هیجاناتمان این طرف و اون طرف می ریم. بیشتر از این که به دنبال شروع تغییر از خودمون باشیم بلدیم غر بزنیم و تقصیر رو گردن این و اون بندازیم و حتی برای توجیه اشتباهات خودمون، اشتباهات دیگران رو پررنگ کنیم. در حالی که اولین قدم تغییر از خود ماست. خیلی خیلی سخته. ولی به نظرم ما مردم (اکثرمون) قدم اول رو هم برنمی داریم و فقط منتظر نزول معجزه هستیم؛ اون هم معجزه ای که به نفع ما باشه و مهم نیست به بقیه هم سودی برسونه یا نه.

درسته ما به عنوان استاد کار زیادی نمی تونیم بکنیم ولی بالاخره در حد وسع خودمون آگاهی می دیم؛ یک نفر هم به خودش بیاد عالیه. و دست کم این که در قبال وجدان خودمون آسوده هستیم. 

آبی جان منم با وجود سختیهایی که در درس خوندن و سر کار رفتن کشیدم و همچنان می کشم، مثل خودت شک ندارم اگه به گذشته برگردم باز هم درس می خونم.

+ اگه دوست داشتی این سوالم رو جواب بده. شما الان هیات علمی هستی یا حق التدریس؟ اگه هیات علمی هستی چه قدر از فارغ التحصیلیت گذشت تا استخدام شدی؟


خودت باش
۲۵ دی ۹۷ , ۲۰:۴۰
اگه دانشجوهات بخونند کلی حرص میخورن!
یه واقعیتی که همه ازش غافل هستند...

پاسخ :

هر ترم دو بار (یه بار قبل از میان ترم یه بار قبل از پایان ترم) این حرفها رو به شکلهای مختلف به گوششون می خونم. یه وقتهایی یه چند در صدی اثر میذاره!

بعضیا مسخره هم می کنن! =/
جناب قدح
۲۵ دی ۹۷ , ۱۳:۱۶
سلام
ارفاق زیاد و همچنین اجحاف در حق دانشجو صحیح نیست ...

متاسفانه گروهی از فارغ التحصیلان چیزی حالیشون نیست !

پاسخ :

سلام.
درسته. باید انصاف داشت...

متاسفانه حجم این گروه روز به روز بیشتر و بیشتر میشه و مسوولین فقط با عدد مربوط به تعداد فارغ التحصیلان خوشند!
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan