کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

شارمین در جلسه سخنرانی

بین شرکت‌کننده‌ها نشسته و منتظر بودم کمی شلوغ شود تا سخنرانی‌ام را شروع کنم. 

حالا واکنش آدم‌ها:

بغل‌دستی‌ام (دم گوش بغل‌دستی‌اش): حالا همیشه ادما منتظر سخنران میشن یه بارم سخنران منتظر بمونه.


خانمی که دوستش (بغل‌دستی من) بهش زنگ زده بود که بیا شروع شد:

_پس تو گفتی شروع شد.

+ سخنران اومده

_ آره یقین خرزو خانه!

+ هیییییس... همین خانومه‌س!


خانمی که ۳:۲۰ رسیده (با حالت طلبکار):

پس شوما گفتین ۳ شروع می‌شه.

  • ادامه مطلب
خودت باش
۰۶ بهمن ۰۰ , ۲۲:۱۶

قیافه‌ات دیدنی بوده! در عوض کلی خندیدی...

پاسخ :

سر این خرزو خان به زور خودمو جمع کردم نخندم
غ ز ل بانو
۰۶ بهمن ۰۰ , ۲۲:۰۰

چه مکالمات فاخری :)))

پاسخ :

بعله 😂
یاس ارغوانی🌱
۰۶ بهمن ۰۰ , ۱۵:۵۷

😄😄

پاسخ :

🤭☺
x
۰۶ بهمن ۰۰ , ۰۹:۴۶

عرضه و فروش انواع #دمپایی ابری خیس

 

مخصوص سخنران هایی که شنوندگان حرصش می دهند :))

پاسخ :

من یه تُن می‌خوام :)))
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan