کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

فقط یک عدد :/

داشتم می‌رفتم کلینیک. از کنار چند تا دختربچه رد شدم که زیرانداز انداخته بودند و توی کوچه نشسته بودند بازی می‌کردند. 


همین که رد شدم یکیشان داد زد: "آهای! دختر خانم!" 😐 می‌دانستم با من است ولی به روی خودم نیاوردم.


 یکی دیگرشان مثلاً یواشکی گفت: "خره! این خانومه!" بعد همگی زدند زیر خنده! 😐😂

خودت باش
۱۳ مرداد ۰۰ , ۲۲:۱۸

حالا دختر خانمی یا خانم؟

پاسخ :

خاااانوووووم 
غزل سپید
۱۲ مرداد ۰۰ , ۱۴:۱۸

بیا و باهاش کنار بیا...اینکه دختر خانوم در حد کوچه زیرانداز بندازی و بازی کنی نیستی🙈😂🤦🏻‍♀️

پاسخ :

😂
من اتفاقا دوس دارم در حد سنم دیده بشم. ولی خب چی کار کنم دیگه؟! خیییییلی خوب موندم 😎😂🙋‍♀️
نرگس بیانستان
۱۲ مرداد ۰۰ , ۰۸:۴۳

احتمالا ابن نبوده؟ 

 

خره اینکه دختر خانوم نییییس، این خانومِس

😁

پاسخ :

فقط به جای "خانومس" بذار "زنس"😐😐😐😂😂😂
ن. ..
۱۲ مرداد ۰۰ , ۰۸:۳۶

نگاه کردی ببینی چی کارت دارن؟ 

پاسخ :

نه.وقتی تصورشون این بود که یه دختربچه‌م، مطمئنا کاری داشتن که مربوط به یه دختربچه بود نه من :)
واران ..
۱۲ مرداد ۰۰ , ۰۳:۴۲

خب چرا باهاشون حرف نزدی ؟!:)

من وقتی بچه ها رو می بینم کلی ذوق میکنم ^__^

 

سلام 

یاد بچگی های دختر همسایه مون افتادم با خاطره ات :)

از من ده سال کوچکتر بود شایدم ۱۲_۱۳ سال ولی کل بچه های کوچه رو جمع می کرد یه زیرانداز مینداختن وسط کوچه و کلی بچه دورش جمع میشد :))

بعد ریس همه شون بود :)بچه ها  یک حرف شنویی ازش داشتن که نگو و نپرس :)  ولی خب دختر  سر زبون داری  بود .

انواع کلمات و جملات زشت رو هم بلد بود و یاد بچه ها میداد .

خواهرزاده ام یه زمانی اومد شهرمون بعد یکمدت پیش دختر همسایه مون بود یک کم‌ ادبیاتش که عوض شد مادرم ناراحت شد و گفت دیگه 

نمیذاره بره کوچه می گفت یا باید این دختره مودب بشه یا جای نوه من اینجا نیست .

بعد دختر همسایه مون متوجه شد مادرم ازش ناراحته اومد عذرخواهی کرد و قول داد دیگه حرف زشت نزنه و نزد و اجازه گرفت که خواهرزاده ام دوباره بره پیش شون :)

الان اون دختر سالهاست ازدواج کرده و  صاحب دو تا بچه شده :) خدا رو شکر زندگی خوب و خوشی هم دارند .

البته همه بچه های اون محله که می اومدن تو کوچه بازی میکردند :)) و  از من هم ده الی پانزده سال کوچکترینشون از من کوچکتر بودند به سر و سامان رسیدند و ازدواج کردند وقته که حتی بچه هاشونم ازدواج کنند اونوقت من کجام؟! اینجا در خدمت شما😅😂😅

الهی که همشون خوشبخت و شاد و سلامت باشن ❤

 

دلتنگشون شدم ولی :)

یادشون بخیر :)

 

++

ببخشید اینجا خاطرات منم زنده شد و فکر کنم کامنتم از پستت بیشتر شد :)))

دیگه تقصیر بچه های پستت بود ؛)

 

 

 

من برم بخوابم که فردا مهمونم دارم و عین خیالم نیست که فردا کلی کار ریخته سرم :))‌

مرسی از تریبون  آزادتون ❤

 

 

 

پاسخ :

با بچه‌ای که منو "دختر خانم" می‌بینه حرفم بزنم؟! 😒😁
من خیلی بچه‌دوستم ولی نه این که دیگه در کوی و برزن وایسم ذوق کنم یا وارد تعامل بشم 😂

سلام.

چه دختر بامزه‌ای بوده. :)
وای منم یه عالمه خاطره از بچه‌های همسایه‌ها دارم. باید یه پست بنویسم در موردش 😍


خوش بگذره ❤
یاس ارغوانی
۱۱ مرداد ۰۰ , ۱۷:۴۴

😂🤣🤣

 

وای خدایا سر پستای شما من چقدر میخندم

پاسخ :

😂
خدا رو شکر که می‌خندی. 
نرگس بیانستان
۱۱ مرداد ۰۰ , ۱۷:۰۶

ادبیاتی ک فقط تو اصفهان شاهدش هستیم :)))))

پاسخ :

😂
تازه من یه کم به زبان معیار نزدیک کردم. فقط اون "خره" رو گذاشتم باشه 🤦‍♀️🙄😂
غزل سپید
۱۱ مرداد ۰۰ , ۱۶:۱۸

😂😂😂حقیقت رو کوبونده توی صورتت

پاسخ :

حالا کدومش حقیقت بود؟! 😂
یاسی ترین
۱۱ مرداد ۰۰ , ۱۴:۲۷

🤣🤣🤣🤣🤣 عالی بود

پاسخ :

😂😂😂
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan