کودکانه هایم تمامی ندارد

There Is No End To My Childhood

شبه‌غُر

۱. متاسفانه دو تا از دخترهای فامیل، اخیراً از همسرهایشان جدا شده‌اند و یکی هم در آستانه‌ی جدایی است. این سومی، زوجی مذهبی هستند. آن دو تای دیگر، یکی معمولی است و دیگری ضدمذهب.

صرفا جهت نوشتن

۱. یکی از دوست‌های صمیمی دوران راهنمایی، بعد از سال‌ها بی‌خبری، مرا در اینستاگرام پیدا کرد، برایم پیام گذاشت و قرار شد زمانی مناسب، یکدیگر را ببینیم. در دوران نوجوانی، علایق مشترک زیادی داشتیم که ما را کنار هم نگه می‌داشت: فوتبال و آش رشته‌هایی که زنگ حرفه‌وفن به نیت پیروزی تیم ملی می‌پختیم، پرسپولیس و بحث‌های شدیدمان با استقلالی‌ها، برنامه‌ی اکسیژن و استفاده‌ی حرص‌دربیاور از تکیه‌کلام‌هایشان، شهاب حسینی که آن روزها سید شهاب‌الدین حسینی بود و به زبان نوجوان‌های امروز، کراش مشترکمان! اما حالا، دوست دوران راهنمایی‌ام، دست کم در ظاهر، آن قدر فرق کرده بود که مطمئناً اگر خودش پیام نداده بود که: "واااای شارمین! چه خوب که پیدات کردم. چه طوری دختر؟" هرگز نمی‌شناختمش. 

  • ادامه مطلب

:/

بر اثر تلاقی روزهای انتخاب رشته کنکور و اتفاق‌های مربوط به واکسن، دیشب تا صبح خواب می‌دیدم دارم به کنکوری‌ها نوبت میدهم بیایند کلینیک واکسن بزنند و نگرانم نکند حالا که بیعانه نگرفته‌ام نیایند و مشاور تحصیلی‌ام معطل شود! 😐😐😐

از وقتی فهمیدم نمی‌تونم جلوی خنده‌م رو بگیرم 🤣💉

همان‌طور که شاید بدانید، من در دو دانشگاه تدریس می‌کنم؛ مثلاً فرض کنید اسم یکی از دانشگاه‌ها الف است و دیگری ب.

  • ادامه مطلب

💉

در مسیر رفتن با خودم فکر کردم وقتی تمام شد، فقط دو کلمه در وبلاگم می‌نویسم: "واکسن زدم." حواسم نبود جایی زندگی می‌کنم که هیچ چیز در دو کلمه خلاصه نمی‌شود! 🙄😏

پیشواز واکسن 😌

۱. صرفه‌نظر از همه‌ی حرف و حدیث‌های پیرامون واکسن، از همان اول، آن‌قدر دلم برای آن پر پر می‌زد که آن موقعی که در اوج تست واکسن بودیم می‌گفتم: "می‌خوام یه نقطه‌ی مرکزی پیدا کنم برم با آستین بالاکشید‌ه‌شده بشینم بذارم هر کسی هر واکسن کرونایی از هر جایی وارد کرد یا به هر شکلی واکسن تولید کرد بیاد روی من امتحان کنه!" 😐
  • ادامه مطلب

من پس از کرونا! 😐

سلام.

خوشبختانه دوران درگیری با کرونا برای من و خانواده‌ام چندان دشوار نبود. ولی من بعد از کرونا اصلا شرایط خوبی ندارم! دو مساله‌ای که الان درگیرش هستم و خیلی از آدم‌ها بعد از ابتلا به کووید تجربه‌اش کرده‌اند، افسردگی و حواس‌پرتی است!

کرونای حج رضایی!

دوست بابا به تازگی دوران کرونایی خیلی سختی را پشت سر گذاشته و بعد آمده با آب و تاب برای بقیه تعریف کرده است. از آن روز به بعد، معیار بابا برای کرونا، همان دوستش، یعنی حج رضا است و به کمتر از آن قانع نمی‌شود. به خاطر همین، الان هم که هر سه‌مان مبتلا هستیم، اصلا زیر بار نمی‌رود! بهش می‌گویم: " بابا داری سرفه می‌کنیا! چرا می‌گی کرونا نیست؟" جواب می‌دهد: "حج رضا جوری سرفه می‌کرده که گلوش زخم می‌شده و نفسش می‌گرفته." می‌گویم: "یه کم سرم درد می‌کنه." می‌گوید: "حج رضا از سردرد به خودش می‌پیچیده." مامان می‌گوید: "بدنم خسته و بی‌حاله" جواب می‌دهد: "حج رضا دو قدم راه هم نمی‌تونسته بره." خلاصه که همه نگران کرونای چینی و انگلیسی و هندی و... هستند و ما نگران کرونای حج رضایی! 😂

اشتباها به جای دست راست با دست چپت قفل گوشی‌ات را باز کردی؟! هشدار! دو هفته در خانه بمان! 😐😐😐

۱. طوری شده است که هر کدام از حالات جسمی و روحی‌ات را که همراه با کلمه کرونا، گوگل کنی، جواب می‌دهد که: بععععله... بعضی از مبتلایان به کرونا هم همین نشانه را داشته‌اند!

  • ادامه مطلب

این پست شلم شوروایی از پست‌های پیش‌نویس یکی دو سال اخیر است!

۱. یعنی من عاشق آن دسته از افراد هستم که در پیجم پیام می‌گذارند و بعد از توصیف یک سری از رفتارهای بچه‌شان می‌پرسند: "لازمه حضوری بیارمش؟" خب معلوم است که من باید بگویم همین الان بچه را بزن زیر بغلت بردار بیاور تا از دست نرفته درمانش کنم!

  • ادامه مطلب
برای گرفتن آدرس کانال تلگرامم، کامنت خصوصی همراه با آدرس وبلاگتون بذارید
Designed By Erfan Powered by Bayan